ماجرای ملاقات تیمسار جم و محمدرضاشاه پهلوی درباره وزارت جنگ به روایت دکتر امیر اصلان افشار

جمعه, 27ام مهر, 1397
اندازه قلم متن

«… بعد هم آقای بختیار خیلی با عجله همکارانش را معرفی کرد و همه با لباس عادی، صبح شرفیاب شدند. تمام مدت صحبت از این بود که بختیار از فریدون جم (داماد رضاشاه) که در لندن بود خواسته بود که وارد کابینه اش بشود ولی او قبول نکرده بود.

با توجه به روابط نزدیک من با فریدون جم، بختیار از من خواهش کرد که وساطت کنم و از ارتشبد فریدون جم بخواهم به ایران برگردد که همین کار را کردم. به فریدون جم گفتم : اگر این مسئولیت را بپذیری خدمت بزرگی به ایران کرده ای و خواهش می کنم که به ایران بیا، برای اینکه تنها امید این است که یک آدمی قوی که با خارجی ها هم ارتباط دارد، زبان می داند و دارای همه محسنات است بیاید و این کشتی را به ساحل نجات برساند. فریدون جم قبول کرد و از لندن به تهران آمد و من و کاملیا (خانم جم دختر عموی کاملیا است ) به فرودگاه رفتیم که او بیاوریم، آقای سر رشته داری را هم طبق معمول همراه خودمان بردیم و سرلشکر ناظم هم که با جم خیلی دوست بود، او هم ه فرودگاه آمده بود.

تیمسار جم همان روز حضور اعلیحضرت شرفیاب شد و گفته بود: قربان ! در این موقع به درد وزارت جنگ نمی خورم. ستاد ارتش مهم است. اعلیحضرت فرمودند : رئیس ستاد ارتش تعیین شده. .. جم گفت: اعلیحضرت ! پس چرا مرا احضار فرمودید ؟ اعلیحضرت گفتند : من شما را احضار نکردم، بختیار شما را خواسته. جم گفت : پس اجازه بدهید به لندن برگردم. .. تیمسار جم خداحافظی کرد و وقتی از اتاق اعلیحضرت بیرون آمد، چشمانش پر از اشک بود و به من گفت : اصلان ! کار تمام است، با این وضع، فایده ای ندارد. .. ناهار به منزل ما آمد و روز بعد به لندن برگشت…».

خاطرات دکتر امیر اصلان افشار آخرین رئیس کل تشریفات دربار محمد رضا شاه پهلوی، در گفتگو با علی میر فطروس، نشر فرهنگ، ۲۰۱۲ میلادی، صفحات، ۵۰۱ و ۵۰۲

از: فیس بوک مهسا شیرازی


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.