همسر حمید رضا مرادی، یکی از هفت وکیل درویش گنابادی زندانی با وخیم خواندن وضعیت سلامتی همسرش و وکلای دیگر به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که آنها سه ماه است در بند ۲۰۹ زندان اوین و بدون دسترسی به نور به سر می برند و دچار بیماری های متعددی شده اند. همسر این زندانی گفت که مسولان تا به حال در جواب درخواست های آنها فقط گفته اند که با رسانه ها مصاحبه نکنید.
صدیقه خلیلی با اشاره به آخرین ملاقات همسرش در روز پنجشنبه ۲۲ فروردین ماه به کمپین گفت:« موقعیکه حمیدرضا گوشی کابین را در دستانش گرفته بود، دیدم دستش ورم کرده و انگشت سبابه اش مرتب سیاه می شد. بقیه دراویش هم حالشان خوب نبود. همسرم می گفت که سه ماه است که نور ندیده اند. وقتی اینها را از پایین به بالا به اتاق ملاقات آوردند چشم بند داشتند و وقتی آنها را به پایین بر گرداندند دوباره بهشان چشم بند بستند. اتاقشان هم که تاریک است. همه شان رنگ و رویشان زرد بود. همه شان در بند ۲۰۹ دچار بیماری پوستی شده اند و هر کدامشان هم دچار بیماری های متعدد هستند. متاسفانه آنها را وقتی به ۲۰۹ برده اند خیلی کتک زده و مورد آزار قرار داده اند و بعد هم درمان نشده اند. همسرم دندان هایش شکست و ستوان فقراتش آسیب دید. فقط او را به بهداری زندان می برند که آنجا هم امکانات پزشکی ندارد و فقط بهش مسکن می دهند.»
حمیدرضا مرادی، مصطفی دانشجو، امیر اسلامی، رضا انتصاری، افشین کرمپور، فرشید یداللهی و امید بهروزی از وکلای دروایش گنابادی هستند که شهریور ماه ۱۳۹۰ دستگیر شدند. آنها از گردانندگان سایت مجذوبان نور (پایگاه خبررسانی دروایش) و از وکلای دروایش زندانی در سال های اخیر بودند. این هفت وکیل پس از آنکه در دادگاه خود در تاریخ ۲۶ دی ماه سال گذشته به دلیل عدم صلاحیت دادگاه شرکت نکردند به دستور قاضی صلواتی از بند عمومی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند. علت انتقال آنها اعتراض نسبت به روند غیر قانونی رسیدگی به پرونده اتهامی شان بوده است. آنها با اتهامات نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی مواجه هستند.
همسر حمید رضا مرادی با اظهار اینکه تاکنون هیچ جوابی از مسولان نگرفته اند، گفت:« ما در این مدت بارها به مقامات مسول نامه نوشتیم و تماس گرفتیم حتی به رهبری نامه دادیم اما هیچکدام جواب ما را ندادند و حرف های ما را نشنیدند. فقط به ما گفتند که شما مصاحبه نکنید و موضوع را رسانه ای نکنید. آخر وقتی حرف های ما را نشنیده می گیرند ما مجبور به مصاحبه می شویم، مصاحبه هم که می کنیم می گویند چرا حرف زدید. وقتی دیروز من با رییس بند ۲۰۹ صحبت کردم گفت بروید با قاضی صلواتی حرف بزنید، همه چیز دست قاضی صلواتی است اما متاسفانه ایشان به ما اجازه ورود به اتاقش را نمی دهد. وکلایمان هم که یکبار رفتند قاضی صلواتی به آنها گفته بود که دست من نیست و همه چیز دست اطلاعات است، به اطلاعات هم که رفته بودند اطلاعات به آنها گفته بود که همه چیز دست قاضی صلواتی است، خلاصه ما را به این ور و آن ور پاس می دهند.»
صدیقه خلیلی با اشاره به اینکه همسرش از حقوق قانونی بی بهره است، گفت:« او حتی حق داشتن قلم و کاغذ هم ندارد. حق تماس تلفنی هم ندارد. من در این سه ماه فقط توانستم ۵،۶ بار همسرم را به مدت چند دقیقه ببینم که هر بار با حضور دو مامور بوده است، یک مامور پشت او و یک مامور کنار او می ایستد بنابراین ما نمی توانیم راحت حرف بزنیم و فقط در حد احوالپرسی است. آخر به چه جرمی ایشان را در بند ۲۰۹ بدون حکمی نگه داشته اند. اکنون ۱۹ ماه از بازداشت می گذرد بدون اینکه حکمی برایش صادر شده باشد. تنها جرمش این بوده که چون دادگاه خود را صالح نمی دانسته در آن شرکت نکرده است. آخر او وکیل است و از حقوق قانونی خود خبر دارد خب از اینها که نباید توقع داشت در هر دادگاهی شرکت کنند.»
صدیقه خلیلی در پاسخ به اینکه بر اساس چه اسناد و مدارکی همسرش متهم شده است، گفت:« یکی از مسولان اطلاعات یکبار به من گفت که همسرم به دلیل سایت مجذوبان نوردستگیر شده است اما الان پس از گذشت یک سال از دستگیری همسرم همچنان سایت مشغول به فعالیت است و من نمی دانم واقعا چرا همسرم و بقیه وکلا دستگیر شدند. حمید رضا و ۶ وکیل دیگر سایت مجذوبان نور را به عنوان پایگاه خبری دروایش راه اندازی کردند تا مردم از اتفاقاتی که برای دروایش می افتد باخبر شوند. اتهاماتی که به آنها زده شده کذب محض است و واقعیت ندارد. حمید رضا هیچکدام از اتهاماتش را نپذیرفته است اما قبول دارد که در سایت مجذوبان نور کار می کرده و از حق دروایش دفاع می کرده ولی هیچ کار خلافی انجام نداده است.»
صدیقه خلیلی در اعتراض به رفتارهای که با وکلای دروایش می شود، گفت:« همسرم و وکلای دیگر پس از اینکه حسینیه دروایش خراب شد و اتفاقات دیگری برای دروایش افتاد، خواستند با راه اندازی وب سایتی در مورد آنچه بر دروایش می گذرد خبررسانی کنند. آخر همه ایرانی ها مخالف خراب شدن حسینیه ها هستند. آنها می گویند حسینیه های دروایش بنای فساد دارند اما ما در حسینیه ها قرآن می خوانیم، ذکر خدا می گویم، حافظ و مولوی خوانی داریم. اگر اینها فساد است که باید همه ایران را خراب کنیم چون همه مردم ایران و دنبال خدا و قرآن هستند. این کارها چطور می شود به زندان رفتن ختم شود؟»