شعر: عجب رویی حسن دارد!!!

شنبه, 27ام بهمن, 1397
اندازه قلم متن

اگر من جای او بودم
که می دیدم اخیرا قیمت اجناس
کم کم لحظه ای از عرش دارد می رود بالا
و یا هم قیمت پالان خر
چون فرش دارد می‌رود بالا
بجای وعده های پوچ و تو خالی
خودم را از درخت خانه حلق آویز می کردم
وَ ترک میز می کردم
و اسنپ می گرفتم
باز می گشتم به سمنان وُ
همان باغ پدر را سبز و حاصلخیز می کردم
به قول موسوی شاید خودم را چیز می کردم

عجب رویی حسن دارد!!!!
اگر من جای او بودم
که می دیدم زمام مملکت از دست در رفته
و از مردم توان و حوصله چندی ست سر رفته
به لطف مختلس ها
پول این مردم هدر رفته
به سمت روس های حزبِ بادی
نصف دریای خزر رفته
بجای وعده های پوچ و تو خالی
زبانم را من از شرم و خجالت
صدهزاران بار می بستم
خودم کابینه را رگبار می بستم
و درب دولت تدبیر را هم تا ابد
با آن کلید زرد و لاکردار می بستم

عجب رویی حسن دارد!!!!
اگر من جای او بودم……

چرا من جای او باشم!؟
اگر من جای او باشم
و یا همتای او باشم
که سُکّان هدایت دست من باشد
از آنجایی که همچون او
معمّای سیاست را نمی دانم
تفاوت های محسوس ِ سیاست از دیانت را نمی دانم
یقین دارم که درد مردم و رنج فلاکت را نمی دانم
و بعد از مدتی ناشی گری و نابسامانی
گرانی ، رانت خواری یا که لابی های پنهانی
یکی پیدا شود از طنز پردازانِ ایرانی
بگوید شعر طنز و فاخری در بحر طولانی؛
عجب رویی!
عجب رویی!
چه رویی دارد این رند خراسانی!!!

“عجب صبری خدا دارد”

از: تلگرام


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.