۱۹ سال زندان بدون یک روز مرخصی؛ روزگار سخت دو زندانی کُرد

پنجشنبه, 4ام مهر, 1398
اندازه قلم متن
 
 
نیلوفر رستمی

«عمر فقیه‌پور» ۵۲ ساله و «خالد فریدونی» ۵۰ ساله، از شهروندان کُرد ایران، با حکم حبس ابد از ۱۹ سال پیش در زندان به سر می‌برند.

یک منبع مطلع به «ایران‌وایر» گفته است آن ها طی ۱۹ سال گذشته حتی از یک بار حق مرخصی نیز بی‌بهره بوده و با وجود دادن وعده‌های عفو از سال ۱۳۹۵ به آن‌ها، تاکنون هم‌چنان در زندان به سر می‌برند. این دو نفر هم‌اکنون در زندان مرکزی ارومیه روزگار کش‌دار و تلخ خود را طی می‌کنند.

عمر فقیه‌پور و خالد فریدونی هر دو در سال ۱۳۷۹ پس از بازگشت از کردستان عراق به اتهام «عضویت در حزب دموکرات کردستان»، از سوی ماموران اداره اطلاعات مهاباد بازداشت و در دادگاه انقلاب این شهرستان به اعدام محکوم شدند. این حکم چند سال بعد در دادگاه تجدیدنظر با یک درجه تخفیف، به حبس ابد تبدیل شد.

به گفته یک منبع آگاه، از سال ۱۳۹۵ مسوولانی در وزارت اطلاعات، دفتر دادستانی و قوه قضاییه به آن‌ها وعده آزادی داده‌اند: «طی سه سال گذشته، بارها گفته‌اند که اسم‌ آن‌ها را برای لیست عفو فرستاده‌اند. اما هر بار می‌گویند اسم‌‌شان در لیست عفو بعدی است. حالا عفو بعدی کی هست، معلوم نیست!»

این دو زندانی طی سال‌های متمادی در زندان، دچار انواع بیماری‌های روحی و جسمی شده‌اند: «این‌ها افرادی کاملا آسیب دیده و آسیب‌پذیر هستند که پس از آزادی باید سال‌ها تحت مداوای پزشک و روان‌پزشک قرار بگیرند. سوال این است که آزادی این دو نفر و افرادی شبیه به آن‌ها چه خطری برای نظام جمهوری اسلامی خواهد داشت؟ این افراد اصلا نمی‌توانند خودشان را با دنیای بیرون هماهنگ کنند. در واقع هزینه مادی و خبری آن‌ها در زندان برای نظام بیشتر از ماندن‌شان در زندان است اما معلوم نیست چرا آزاد نمی‌شوند.»

این منبع با اشاره به این‌که مقامات قضایی تاکنون به درخواست این دو زندانی برای آزادی پاسخ درستی نداده‌اند، گفت: «متاسفانه قوه قضاییه در طی این سال‌ها هیچ بازنگری نکرده است. این‌ها کسی را ندارند؛ نه خانواده‌ای که پی‌گیر کار آن‌ها باشند و یا با رسانه‌ها مصاحبه کنند و نه حتی نهادهایی که ادعای حقوق بشری دارند، در این سال‌ها نامی از آن‌ها برده‌اند. وکلای حقوق بشری هم فقط یکی دو بار برای پی‌گیری کار این دو نفر به دادسرا و زندان رفتند و تمام. آن‌ها زندانیان مظلومی هستند که در میان سال‌ها گم شده‌اند و کسی صدایشان را نشنیده است.»

منبع آگاه «ایران‌وایر» درباره فعالیت این دو زندانی در حزب دموکرات کردستان که به حکم اعدام و بعد حبس ابد آن‌ها منجر شده است، گفت: «این‌ها عضو جزیی حزب بوده‌ و حرکت مسلحانه نداشته‌اند. اما نظام جمهوری اسلامی فکر می‌کند عضویت در یک گروه ضد نظام و حتی طرف‌دارای از آن به معنای این است که همه اعضا در همه درگیری‌های نظامی و فعالیت‌های آن گروه نقش دارند و اگر جایی خونی ریخته شود، همه اعضا مقصر هستند. در حالی که این دو هیچ‌وقت در حمله مسلحانه شرکت نداشته و عضو جزیی حزب بوده‌اند. اما علی‌رغم دفاعیات‌ خود، باز هم راه به جایی نبردند.»

عمر فقیه‌پور پیش از بازداشت در کردستان عراق ازدواج کرده و دارای دختری است که در «دانشگاه سلیمانیه» عراق رشته مترجمی زبان انگلیسی می‌خواند و هیچ‌وقت پدرش را ندیده است. خالد فریدونی هم مجرد است. هر دو آن‌ها دارای تحصیلات در مقطع ابتدایی هستند و پیش از بازداشت، به کار کشاورزی مشغول بوده‌اند.

به گفته این منبع مطلع، این دو شهروند کُرد که از سال ۱۳۷۹ بازداشت شده‌اند، در زندان‌های مختلف مهاباد، رجایی‌شهر کرج و مرکزی ارومیه زندگی کرده‌ و اکنون دارای  وضعیت روحی و جسمی به شدت وخیمی هستند: «عمر فقیه‌پور و خالد فریدونی هر دو ابتدا در زندان مهاباد و پس از آن در زندان مرکزی ارومیه بودند. اما بعد از مدتی، بدون این که تبعید به شهر دیگر در حکم آن‌ها باشد، به زندان رجایی‌شهر کرج فرستاده شدند. این دو نفر به مدت هشت سال در این زندان بودند. در این مدت به دلیل دوری راه و وضعیت مالی نامناسب، فقط دو بار خانواده عمر فقیه‌پور با او ملاقات حضوری داشته‌اند و خالد فریدونی طی هشت سال هیچ ملاقاتی نداشته است.»

به گفته این منبع، زندانیان سیاسی کُرد با هدف «دور نگه داشتن از یک‌دیگر» و «تنبیه شدن»، به زندان‌های شهرهای دیگر فرستاده می‌شوند: «می‌خواهند آن‌ها به این طریق کنار هم جمع نشوند که مبادا خطرساز شوند. از سوی دیگر، با انتقال آن‌ها به زندان‌های شهرهای دیگر، یک جور هم خودشان و هم خانواده‌هایشان را تنبیه می‌کنند. چون اکثر خانواده‌های آن‌ها به دلیل مسافت‌های طولانی و فقر، قادر به مسافرت به شهرهای دیگر و ملاقات فرزندان خود نیستند یا کمتر این اتفاق می‌افتد.»

او درباره این دو زندانی می‌گوید: «خانواده عمر و خالد ساکن روستا هستند و به دلیل فقرمالی، قادر به مسافرت به تهران و ملاقات مرتب نبوده‌اند. حتی اگر از نظر اقتصادی هم توانایی داشتند هم حفظ ملاقات با زندانی برای ۱۹ سال سخت است؛ حتی برای کسانی که در یک شهر هستند، چه برسد به این که ساعت‌ها با شهر دیگر فاصله داشته باشند. در این سال‌ها، بسیاری از افراد خانواده آن‌ها فوت کرده یا پیر شده‌اند.»

آن‌ها در سال ۱۳۹۵ دوباره به زندان مرکزی ارومیه منتقل شده‌اند و از آن زمان تاکنون در آن‌جا به سر می‌برند.

عمر فقیه پور و خالد فریدونی از نظر اقتصادی نیز در بدترین شکل ممکن در زندان‌ زندگی می‌کنند: «خانواده‌های آن‌ها از نظر درآمدی وضعیت مناسبی ندارند. بنابراین، در این سال‌ها کسی برای آن‌ها پول نفرستاده است. خودشان هم که پولی نداشته‌اند. در تمام این سال‌ها خالد با انجام کارهای نظافتی در زندان خرج خود را تامین می‌کند؛ لباس زیری برای خودش می‌گیرد، مسواکی و یا چند دانه میوه. عمر هم با کارهای صنایع دستی و فروش آن‌ها به زندانیان و خانواده‌های آن‌ها، خرج خود را تامین می‌کند.»

این دو زندانی سه سال است که هر روز منتظر آزادی هستند: «این قول‌های عملی نشده برای زندانی بسیار خطرناک است. فکرش را بکنید! ابتدا به آن‌ها حکم اعدام داده‌اند. آن‌ها دو سه سال اول در زندان خود را راضی کرده‌اند که بالاخره یکی از همان روزها به دار آویخته می‌شوند. بعد به آن‌ها حکم حبس ابد داده شد. کسی که حکم حبس ابد می‌گیرد، زندگی خودش را یک جور خاصی در زندان تعریف می‌کند که با دیگر زندانیان متفاوت است. حالا از سه سال پیش به آن‌ها گفته شده بالاخره آزاد می‌شوند اما این اتفاق نیفتاده است. آن‌ها سه سال است هر روز منتظر آزادی خود هستند.»

این دو شهروند کُرد زندانی در دادگاه خود از داشتن وکیل محروم بوده‌اند و تنها در سال‌های اخیر، فعالان حقوق بشر برای آن‌ها وکیل گرفته بودند که آن‌ها هم نتوانستند کاری از پیش ببرند: «این وکلا کار چندانی نتوانستند انجام دهند. وکیل عمر یک بار برای ملاقات او به زندان رجایی‌شهر رفته بود. بعد که درخواست عفو موکل خود را تحویل داد، به او گفته بودند  درخواست عفو باید از طرف خانواده زندانی هم مطرح شود. بعد هم که در سال ۱۳۹۵ ناگهان به زندان مرکزی ارومیه منتقل شدند، دیگر وکلا برای ملاقات و پی‌گیری کارهایشان به آن‌جا سفر نکردند. در این مدت برادر عمر دنبال کارهایش بوده است اما مقامات به او هم جواب درستی نداده‌اند. خالد اما تا جایی که می‌دانم، کسی را ندارد. ضمن این که خانواده‌های آن‌ها در روستاهای مهاباد هستند و سفر به تهران و پی‌گیری مرتب برایشان سخت است.»

زندانیان کُرد، سنی و تُرک زیادی در زندان‌های ایران با انواع اتهامات سیاسی و امنیتی به سر می‌برند که نام آن‌ها هرگز رسانه‌ای نشده است چون خود ارتباطی با رسانه‌های بیرون و فعالان حقوق بشر نداشته یا خانواده‌هایشان حاضر به گفت‌وگو نبوده‌اند. آن‌ها حتی از ساده‌ترین حق قضایی که داشتن وکیل است نیز محروم بوده‌اند. به این ترتیب، صدای آن‌ها در جریان بی‌عدالتی جلسات دادگاه تا حکم‌هایی که گرفته‌اند و سال‌های سپری شده‌ در زندان مسکوت مانده است.
«محمد نظری»، زندانی سیاسی کُرد و محکوم به حبس ابد که از خرداد ۱۳۷۳ در بازداشت به سر می‌برد، یکی از آن‌ها است. او هم طی ۲۵ سال زندان، حتی از حق یک روز مرخصی بی‌بهره بوده و هم‌اکنون مواجه با توموری در معده‌اش است. این زندانی نیز مانند عمر فقیه‌پور و خالد فریدونی، محکوم به حبس ابد است. هر سه زندانی سیاسی کُرد در بندهای مجزایی در زندان مرکزی ارومیه نگه‌داری می‌شوند.

از: ایران وایر 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.