بیخطرترین و موثرترین و راحتترین و فعالترین و پرصداترین نافرمانی مدنی، برای اینکه با دست خود به این جنایتکاران مشروعیت ندهیم، این است که در روز جمعه۲اسفند، روز «انتخابات»، همگی خیابانها را خالی بگذاریم و در خانههای خود بمانیم.
خبرهای رسیده از ایران در امروز ۲۷ بهمن ۱۳۹۸، حاکی از این است که تظاهرات و اعتراضات و اجتماعات مردمی، بالا گرفته است. در این اعتراضات، باز هم دانشجویان مبتکر و پیشرو بودهاند. در یک فیلم که گفته شد از دانشگاه امیرکبیر است، دانشجویان با شعار «صدا و سیمای ما، ننگ ما! ننگ ما!» فیلمبردار را دوره کرده بودند و اینطور که به نظر میامد، مانع کار او شده و وی را میراندند.
در اینکه کارمندان صدا و سیما در مغزشوییهای جنگ روانی رژیم علیه مردم، خود را اسباب دست آقای خامنهای کردهاند، باید بیشتر بحث شود. در کنار آنها، قوای سرکوب و یگان ویژه، و نیز ماموران اطلاعاتی و امنیتی هم هر کدام به سرکوب فیزیکی مردم در خیابانها و در زندانها، و سرکوب روحی و احساسی و روانی مردم در درون و بیرون زندانها، مشغول هستند.
همیشه در زمان «انتخابات» که رژیم مجبور به گدایی کردن مشروعیت از مردم است، حاکمان بر وطن ما باز هم خود را ناچار میبیند که در مقابل مردم عقبنشینی کنند، و برای جنگ روانی، از میزان خفقان و سرکوبها، بکاهند. ولی در این چهار دهه، همیشه بعد از پایان «انتخابات» و با گرفتن مشروعیت از مردم، رژیم دوباره گستاختر و جریتر شده و از هر فرصتی استفاده میکند تا به جان مردم بیفتد.
از امروز تا ۵ روز دیگر که روز ۲ اسفند ۱۳۹۸ و روز «انتخابات» است، رژیم نخواهد توانست بگیر و ببندها و وحشیگریهای سابق را در خیابانها، به نمایش بگذارد. ایرانیان به ستوه آمده از خشونتها و تجاوزها و فسادهای رژیم ولایت مطلقه، این مساله را به خوبی دریافتهاند.
اینکه این رژیم از میزان مشارکت مردم در نمایش «انتخابات» مشروعیت میگیرد بر کسی پوشیده نیست.
اینکه اگر رژیم مشروعیت نداشته باشد، نمیتواند قوای سرکوب خود را به جان مردم بیاندازد نیز بر کسی پوشیده نیست.
منتهی تا این دورهٌ «انتخابات»، دستگاه مغزشویی رژیم موفق بوده که به مردم بباوراند که اگر آنها نباشند، ایران ناامن و دچار جنگ داخلی و…. میشود.
بر عکس آنچه قدرتها تبلیغ میکنند، وجود این رژیم است که باعث انواع خشونتهای سیاسی، و اقتصادی، و فرهنگی، و اجتماعی شده، و حیات ملی ما را به خطر انداخته است.
واقعیت این است که هر یک روزی که این رژیم بیشتر بر اسب قدرت سوار باشد، خطر سوریهای شدن ایران، بیشتر میشود.
بدین ترتیب، تحریم «انتخابات» ابعادی هرچه وسیعتر مییابد. اکنون دیگر بسیاری از حتی اصلاحطلبها هم بالاخره فهمیدهاند که اگر مردم «انتخابات» را تحریم کنند، از میزان اقتدار و مشروعیت رژیم کاسته خواهد شد، و آنها امکان بیشتری برای تحمیل اصلاحات به رژیم خواهند یافت.
دیگر حتی پشتیبانهای کمذکاوتتر این رژیم هم دریافتهاند که امروز باید همراه مردم شوند و به اشکال مختلف، در جنبشِ فعالِ تحریمِ «انتخابات» شرکت کنند.
عدهای گفتهاند که برای بیاعتبار کردن «انتخابات» بهتر است که مردم در «رایگیری» شرکت کنند ولی در ورقههای رایگیری، فحش و ناسزا بنویسند و یا اوراق رای سفید و باطله به صندوقها بریزند. ولی این عمل، نقض غرض است! خواست رژیم این است که ماموران مغزشویی خود در صدا و سیما را بکار بیاندازد تا صفهای شرکت کنندگان در «انتخابات» را به رخ افکار عمومی بکشند. اصلا برای رژیم مهم نیست که بر روی برگهٌ رای، چه نوشته شده است. آنها اسامی کسانی را که از قبل معین شدهاند را از صندوقها بیرون خواهند کشید.
یاداوری مسالهٌ مهم دیگری هم اینجا مناسبت دارد و آن اینکه در دورههای «انتخاباتی» قبلی، رژیم، جنگ روانی را طوری مدیریت کرده است که مردم، با اینکه تا روز آخر تصمیم داشتهاند در «انتخابات» شرکت نکنند، در ساعات آخر با زندانی کردن خود در زندان «بد و بدتر» به حوزههای رایگیری آمدهاند. گزارشها، حاکی از این بوده است که از ساعات حدود ظهر روز رایگیری مردم کم کم به حوزهها میرفتهاند، بطوری که رژیم ساعت مهلت رای دادن را تمدید میکرده است.
ابتکارات فراوانی برای مقابله با جنگ روانی رژیم میتوان اندیشید. از جمله کارهایی که میتواند باعث شود از این اضطراب ساعات آخر جلوگیری شود این است که در روزهای آخر، و از آن مهمتر در روز جمعه ۲ اسفند، هر کسی به عهده خود بگیرد که حداقل با ۲۰-۳۰ نفر تماس بگیرد و آنها به استقامت در جنبش مشروعیتزدایی از رژیم، یعنی شرکت فعال در جنبش تحریم «انتخابات»، تشویق کند.
عدهای هم گفتهاند که فرقی نمیکند که یکی دو نفر به حوزههای «رایگیری» بروند و یا نروند. این رژیم، با تقلب، آمار بالایی را نشان خواهد داد. ولی این واقعیت که مسابقهٌ گدایی کردن شرکت در «انتخابات» توسط تمام گردانندگان این رژیم، از آقای خامنهای گرفته تا پایینترین سطوح این رژیم، به این شدت شده است، خود حاکی از این است که هر یک نفری که در جنبش فعال تحریم انتخابات شرکت نماید، به همان میزان از مشروعیت رژیم کاسته خواهد شد. تازه باید پرسید که هر کسی به پای صندوقهای رای میرود، نسبت به خود چه احساسی میکند که مستقیما و با دست خود به این جنایتکاران مشروعیت داده، و غیرمستقیما خود را شریک جرم جنایتهای آنها کرده است.
برای اینکه دستگاه جنگ روانی رژیم از حضور ما در حوزههای «رایگیری» برای مشروعیتگیری استفاده نکند، خوب است که حتی از دور و بر حوزهها گشتن هم پرهیز کرد!
پیشنهاد جالبتر و موثرتر این است که در روز «انتخابات» از خانههای خود خارج نشویم و بدین وسیله به جنبش تحریم خیابانها در روز ۲ اسفند بپیوندیم. از این نافرمانی مدنیِ فعال، بیخطرتر و موثرتر و راحتتر و پرصداتر نمیتوان یافت!
جنبشی که با عنوان «تحریم خیابانها در ۲ اسفند» در رسانههای مردمی دست به دست میگردد، به علت تظاهرات و اعتراصات اخیر، همراه شده است با ابتکار «تسخیر خیابانها تا ۲ اسفند»
دانشگاهها و خیابانها، متعلق به مردم هستند که به تصرف رژیم درآمدهاند. ولی رژیم هیچوقت قادر نبوده که این تصرف عدوانی را، آنطور که مایل است، مدیریت کند. در مقاطعی از زمان، در مکانهای مختلف، مردم به اشکال مختلف، عصیان کرده و عرصه را بر رژیم تنگ کردهاند.
تسخیر خیابانها تا روز ۲اسفند، همانقدر عرصه را بر رژیم تنگ خواهد کرد که تحریم خیابانها در روز ۲اسفند.
مطلوب رژیم این است که مردم، همهٌ سرنوشت را، منفعلانه، به تقدیر و قضا و قدر بسپارند. ولی انسان برازندهٌ این نام، برای ساختن سرنوشت خود، به دنبال تدبیری برای رهایی و برونرفت از وضعیت فاجعهامیز فعلی، میگردد. و به نظر میاید که دانشجویان رشید میهنمان هر یک به سهم خود و به نوبه خود و با سلیقهٌ خود میگویند:
چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد–من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
علی صدارت
https://alisedarat.com
از: گویا