جامعه امروز ایران با گرفتاریها و آسیبهای متعددی مواجه است. کشور ما برخلاف بسیاری از کشورهای پیشرفته، در شرایط عادی قرار ندارد تا در برابر بحران کرونا با هوشمندی عمومی و مدیریت درست و با کمترین خسارت عمل کند. بحرانهای ایران ساختاری هستند و هر بحران با ضربههای بزرگتری نیروها و منابع عظیمی را نابود میکند. در شرایط کنونی چهار آسیب بزرگ توان جامعه را تخریب نموده است.
استبداد
استبداد ولایت فقیهی منشا فساد عمومی در ایران است زیرا قدرت در دست یک گروه بسیار کوچک متمرکز شده است. سلطه گری آخوندهای حکومتی و حوزوی و سیستم دستچینی در انتخابات و تسلط تبهکاران در امور مملکتی و جعل و دروغ پردازی انبوه، ناشی از این استبداد دینی است. آیت الله خامنهای بر جان و مال و زندگی هشتاد و پنج میلیون ایرانی حکم میراند و کشور را به تباهی کشانده است. تمام نهادهای نظامی و اقتصادی زیر کنترل این فرد و «بیت» او قرار دارند و تمام تصمیم گیریهای کلان حکومتی و مجلسی و دولتی و قضایی به تائید او موکول میشود. او تمام کشتارهای مخالفان و شهروندان و کنشگران محیط زیست در زمین و هوا و در داخل و خارج را فرماندهی میکند. این آخوند مستبد مسئول ایجاد بحران در منطقه و تقویت تروریسم اسلامی بوده و مسئول نابودی ثروتهای میهن ماست. او مسئول پروژه خانمانسوز اتمی بوده و اقتصاد ورشکسته و رانتی و فلاکت اجتماعی مردم نتیجه سلطه او میباشد.
بقول منتسکیو استبداد بزرگترین فساد است. این فساد تباهی را در سراسر جامعه جاری میسازد و استعدادها و خلاقیتها را نابود میکند. مجلس خبرگان و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، نهادهای خدمتگزار ولایت فقیه هستند و تمام تلاششان معطوف به خوشنودی آیت الله خامنهای است. مجلس اسلامی مجموعهای از نمایندگان مطیع و چاپلوس و رانتخوار میباشد. این نمایندگان شکرگزار ولی فقیه هستند زیرا میدانند که رانت خود را با توافق خامنهای بدست آوردهاند. تمام سرداران نظامی سپاه وابسته به دستور و اراده فرمانده کل قوا بوده و آنها تمام اقدامات مالی و امتیازهای خود را مدیون خامنهای هستند. استبداد تمام افراد شایسته را به حاشیه میراند و فقط اشخاص چاپلوس و کارچاق کن و توطئه گر و تبهکار را دور خود جمع میکند. این رژیم استبدادی دینی در تقویت قدرت فردی مرز نمیشناسد و خامنهای هر قدر در پیری و بیماری جلوتر میرود در لذت جوئی سرمستی آور قدرت شخصی گستاخ تر میشود.
اسلام
دین اسلام و فرهنگ قرآن منشا سقوط فرهنگی و اخلاقی در جامعه است. قرآن دارای ساختار جزمی و قطعی گرا و تعبدگرا بوده، خود را مقدس و کلام الهی دانسته، فرد را همیشه بنده تلقی کرده و مخالف را «دشمن» معرفی میکند. در اغلب سورههای قرآن انسان گناهکار معرفی شده و به مجازات سخت و دوزخ تهدید میگردد. الله همچون یک میرغضب جبار بر همه چیز نظاره میکند و غیر از مومن مطیع حامی خود، بقیه دنیا را سزاوار خشونت الهی میداند. مناسبات میان الله و انسان در قرآن، یکجانبه و عمودی است. تغییر این مناسبات اتوریته ناممکن است. قرآن و تاریخ اسلام بر اساس این محور ساختار یافته است. الله که مطلق است در ضمن دارای مشخصات سادیسمی میباشد و پیوسته خواهان سجده آدمیان است و چنانچه انسان مطیع نباشد او را به آتش میافکند.
قرآن در سوره التحریم خطاب میکند که: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَه؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگهدارید.». به بیان دیگر اگر به الله مومن نباشید جای شما در آتش است، آتشی که هیزم آن انسانهاست. هیچ بردباری در کار نیست، اگر اطاعت نکنید کشته میشود. عدم اطاعت از الله یعنی اعلام جنگ با الله، یعنی سرکشی نسبت به الله و بنابراین سرکشان را باید «بقتل» رساند و به دار آویخت (سوره المائده آیه ۳۳). در سوره «محمد» آیه ۴ میآید: شما مومنان چون با کافران روبرو شوید باید انها را گردن زنید. در قرآن، الله یک ستمگر قهار میباشد که تشنه خون است و آدم میکشد و از جسد و استخوان انسان برای سوزاندن دیگران استفاده میکند.
بیش از هزار آیه از شش هزار آیههای قرآنی در ستایش و همسوئی با خشونت و تبعیض است. این آیهها منشا بدآموزی و رفتار خشونت بار و سقوط اخلاقی میباشند. متن قرآن پیوسته قتل و خشونت علیه پیروان ادیان دیگر و دیگر اندیشان را تشویق مینماید و بصراحت خواهان بردگی سکسی زن است. قرآن منشا خرافه پرستی است. آیههای متعدد قرآن در باره جن و قیامت و بهشت و دوزخ و شیطان و غیره در تناقض با خردگرایی و دانش میباشند و قرآن با تاکید روی تعبد و خرافه پرستی عقلانیت انسانی را مورد حمله قرار میدهد. قرآن و سنت اسلامی و شیعه گیری، آزادی انسان مدرن را نمیخواهند و خواهان همزیستی ارگانیک با تمدن کنونی نیستند. احادیث خط تکمیلی قرآن است. تمام احادیث و روایات جعلیاند و کشنده دانایی میباشند. آنچه که در قرآن و احادیث آمده با روایات شیعه تکمیل میشود.
شیعه گری یک نظام متشکل از روایات جعلی و خرافی است. یکی از اساسی ترین کتابهای حدیثی شیعه «کتب اربعه» میباشد. این مجموعه متشکل از «الکافی» است که توسط محمدبن یعقوب کلینی که در ۳۲۹ قمری درگذشته تنظیم شده و او تعداد ۱۶۱۹۹ حدیث گردآورده است. کتاب دیگر این مجموعه «من لایحضره الفقیه» از شیخ صدوق است که در ۳۸۱ قمری درگذشته و ۵۹۶۳ حدیث دارد. کتاب دیگر «تهذیب الاحکام» از شیخ طوسی است که در ۴۶۰ قمری درگذشته و دارای ۱۳۵۹۰ حدیث میباشد. و بالاخره کتاب «الاستیصار فیما اختلف من الاخبار» که دربرگیرنده ۵۵۱۱ حدیث میباشد. حال به این مجموعه حدیثها و روایتها، باید «بحار الانوار» از محمدباقر مجلسی را افزود. مجلسی که بین ۱۰۰۶ تا ۱۰۷۷ خورشیدی میزیسته و بویژه مرتبط با دربار شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی میباشد تعداد هشتاد و پنج هزار حدیث و روایت را در ۱۱۰ جلد گنجانده است. حال باید به این مجموعه جعلیات کلینیها و مجلسیها، تمام روایات امامان شیعه و تمام رسالههای ملاباشیها و آیت اللهها را افزود. کوهی از خزعبلات ارتجاعی که مدام توسط آخوندها و مبلغان و نواندیشان دینی و روضه خوانها و شیخها و ملاها و روزنامه نگاران مذهبی و رسانههای حکومتی، تکرار شده و اثرات زهرآگین خود را بر ذهن مردم و ناخودآگاه آنها باقی گذاشته است.
حال اسلامگرایان و نیز روشنفکران و سیاسیون درمانده ماله کش مدام میگویند قرآن و مذهب را نباید مورد انتقاد قرار داد. در واقع آنها خواهان خواری انسانها و خواهان استمرار گندآبهای خرافی در ذهن مردم هستند. آنها با ادعای «دفاع از مردم» در واقع خواهان ازخودبیگانگی و جهالت مردم هستند. برپایه قرآن و مذهب شیعه نادانی و خرافه در جامعه بیداد میکند. کافی است به تبلیغ خرافه گری توسط آیت اللهها و شیادان مذهبی در شبکههای اجتماعی و رسانهها در شرایط گسترش ویروس کرونا توجه شود. این مبلغان با قرنطینه کردن حرمها و مراکز مذهبی مخالفت میکنند، آنها میگویند باید دعا خوانند و قرآن بر سر گرفت و از فاطمه و مهدی و مادر امام دوازدهم حاجت خواست، آنها دستههای سینه زنی و زنجیر زنی ساماندهی میکنند و در برابر دوربینها به لیس زدن ضریح امام مجعول میپردازند. نماینده خامنهای با قرنطینه اماکن زیارتی مخالفت نموده و میگوید این تصمیم در مورد قم به دلیل عدم شناخت ساختار اصیل ایمانی است زیرا معماری حرم و نقره به کار رفته در ضریح دارای «ماده آنتی باکتریال» است. همه این خرافات با حمایت نظام جمهوری اسلامی پخش میشود.
احمد کسروی در کتاب «زندگی من» مینویسد در سال ۱۳۲۲ خورشیدی بیماری وبا در ایران توسعه یافت. در تبریز آخوندها حکم دادند تا در کوچهها قرآن آویزان کنند و روضه خوانیها بپا نمایند و حکم دادند تا یکی از نوههای آقامیرفتاح را سوار خر کردند و در کوچهها گردانیدند تا مردان و زنان دست و دامنش را ببوسند تا به این ترتیب بلا دور شود. آنچه کسروی میگوید هنوز ادامه دارد و حتا در ابعاد عظیم تری در جریان است.
قرآن خواهان بردگی انسان است، شیعه گری خواهان پستی روان انسانهاست. حکومت اسلامی نیازمند بردگی انسان در برابر مذهب است زیرا مردمی که روان آزاده ندارند آسانتر زیر سلطه سیاسی ولایت فقیه قرار میگیرند.
کرونا ویروس
کرونا و اسلامگرایان حاکم چه رابطهای با یکدیگر دارند؟ ما با اپیدمی و واگیری یک بیماری خطرناک جهانی مواجه هستیم. جهانی شدن اقتصاد و فعالیتهای هواپیمایی و گردشگری جهانی و ارتباطهای متعدد میان انسانها در کشورهای گوناگون، در شرایط تعرض یک بیماری خطرناک همه انسانها را ضربه پذیر ساخته است. ویرس بیماریهای شناخته شده و نیز بیماریهای ناشناخته و بدون واکسن، با سرعت قربانی میگیرند. در گذشته وبا و طاعون و آنفلانزای مرغی در عرصه جغرافیای محدودی انسانها را میکشت و امروز کروناویروس از چین آغاز و سپس با سرعت در سایر کشورهای پخش میشود و تعداد فزایندهای از مردم جهان را به اضطراب کشانده و به هلاکت میرساند. بیماری کرونا با ابعاد ناشناخته به سرعت در ایران توسعه یافته و سپس به کشورهای دیگر نیز از طریق چین و ایران انتقال یافته است.
با این بیماری، در عرصه اقتصادی افت بورس جهانی و آغاز کاهش نرخ رشد جهانی ادامه خواهد یافت. چین یک کارخانه جهانی است که با تمام جهان ارتباط دارد و تعطیلی فعالیت یک سری از کارخانهها در چین بشکل زنجیره وار به اقتصاد و تولید درجهان تاثیر مستقیم میگذارد. بخش مهمی از داروهای مورد استفاده در جهان در چین تولید میشود. تعداد ۲۵۰۰ بنگاه تولیدی دارو در چین برای مصرف دنیاست و با کاهش و یا تعطیل این بنگاهها جهان برخود میلرزد. تعداد کارخانه هایی که در چین قطعات خودرو تولید میکنند نقش اساسی در صنعت اتوموبیل سازی فرانسه و آلمان دارند و بحران را حس میکنند. امروز فعالیتهای خدمات گمرکی، فعالیت مسافربری و کالابری شرکتهای هواپیمایی، ارتباط صنایع پلاستیک، تولیدکنندگان صنایع مواد غذایی، بازار صنایع لوکس، و غیره در حالت بحرانی قرار گرفته و بسرعت با رکود مواجه خواهند شد.
در لحظه کنونی بخاطر مسئله سلامتی و بهداشت انسانها، مدیریت اقتصادی جنبه فرعی گرفته و همه کشورهایی که حس مسئولیت دارند در اقدامهای پیشگیرانه و امکان سازی پزشکی و بهداشتی برای مقابله با کرونا بسیج شدهاند. پخش اخبار درست و علمی، تعیین مرکزهای درمانی مناسب برای مبارزه با کرونا، قرنطینه سازی لازم، آمادگی گروههای پرستاری و پزشکی، سازماندهی حجم بزرگی از تولید ماسک، حضور متخصصان در رسانه و مقالههای علمی در مطبوعات، ساختن بیمارستان با تجهیزات پزشکی در طی چند روز، تشدید تلاش آزمایشگاهها برای کشف واکسن، همه و همه نمونههای از تلاشهای بین المللی برای مهار این بیماری است.
در ایران چه میگذرد؟ شبکههای رسانههای دولتی به دروغ پردازی مشغول هستند. خطرناک بودن ویروس توسط مسئولال سیاسی حاکم در ابتدا نفی میشود. یک مشت آخوند تبهکار در رسانهها و شبکهها، مردم را به خرافه گری بیسابقه تشویق کرده و مردم را وامیدارند تا بجای دانش و خرد و تکنیک، به اسفند دود کردن و نذر کردن و دعاکردن و سینه زنی کردن روی بیاورند. پنهانکاری حکومتی مافیایی تشویش و نگرانی همه مردم را به اوج رسانده است. از قم شروع شد زیرا طلاب شیعه چینی در قم تمرکز دارند و شرکت ماهان سپاه پاسداران بیماری را به همه جا میگستراند. حکومت اسلامی بخاطر عدم پخش خبر درست برای حفاظت جان انسان، بخاطر خرافه پراکنی اسلامی جهت تحمیق مردم، بخاطر تشویق مردم به زیارت امامان برای «شفا» و بخاطر عدم تدارک پزشکی، مسئول توسعه واگیری بوده و نقش جنایتکارانه ایفا کرده است. در نظام آخوندی جان انسانها هیچ ارزشی ندارد.
بر اساس آمار جهانی در این بیماری حدود ۲۷۰۳ نفر جان خود را از دست دادهاند و حدود ۸۰۲۴۲ نفردر جهان مبتلا شدهاند. این آمار بطور مسلم ناکامل بوده زیرا بیماری در هر لحظه پیشروی دارد و یکسری از دولتها تلفات واقعی را مخفی نگه میدارند. یکی از بزرگترین عاملان مخفی کاری و جعل خبر جمهوری اسلامی است. معاون بهداشت وزارت بهداشت دوشنبه ۱۲ اسفند در مصاحبه با رسانههای داخلی اعلام کرد که در مجموع یک هزار و ۵۰۱ مورد ابتلای قطعی به کروناویروس جدید در کشور ثبت شده است. در ایران واقعیت چیست؟ واقعیت پنهان است. حکومتی که فاقد لیاقت و درایت است و حکومتی که مرکز انتشار خرافه گری است، هرگز نمیتواند این بحران را با مدیریت درست به پیش ببرد و ملت ایران یکبار دیگر هزینه سنگینی پرداخت خواهد کرد.
آلودگی هوا
جامعه ایران در شرایط کنونی نه تنها گرفتار استبداد دینی و اسلام و بیماری مهلک کرونا قرار دارد بلکه افزون برآن دستخوش آلودگی شدید هوا نیز میباشد. همه این آسیبها با یکدیگر پیوند دارند و در یک مکانیسم سیستمیک اثرات تخریبی مهلکی بوجود میآورند.
بنا به آمار سازمان های جهانی تنها در سال ۲۰۱۷ آلودگی آب و هوا و زمین و محل کار باعث مرگ بیش از ۸ میلیون نفر در جهان شد و ۱۵٪ مرگ و میرهای زودرس در جهان بهعلت آلودگی هوا و آب بود. گفته میشود میانگین مرگ سالانه در اثر آلودگی هوا حدود ۷ میلیون نفر است. حال در ایران اغلب روزهای سال هوا ناسالم میباشد. براساس کیفیت هوا، شاخص سنجش هوای پاک معادل صفر تا پنجاه شروع میباشد. سپس شاخص به میزان صد تا دویست میرسد که هوای ناسالم تلقی میشود و پس از آن، شاخص سنجش تا ۳۰۰ رسیده که هوای بسیار ناسالم است و بالاخره بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هوای خطرناک تلقی میگردد. بر اساس مرکز پالایش هوا در ایران شاخص آلودگی ماه اسفند را روی عدد ۱۶۰ ارزیابی میکند. این میزان برای گروههای حساس جمعیتی توام با خطر است. بنابه گفته این مرکز در سال ۷۸ روز هوای ناسالم در ایران وجود دارد که در مقایسه با اروپا وضع بسیار وخیم است. هوای ناسالم و هوای خطرناک بلای جان آدمیان است.
این آلودگی در ایران ناشی از چیست؟ ایران دارای یک اقتصاد فسیلی نفتی و گازی و ذغال سنگی است. بنابراین کارخانههای تولیدی و سیستم شوفاژهای خانگی و تجاری و تمامی خودروها و کامیونها و موتورها که از مواد گازوئیلی و بنزینهای خارج از استاداردهای بین المللی استفاده میکنند، مسئول آلودگی هستند. حال از زمان تشدید تحریمهای جهانی و عدم خرید نفت در بازار جهانی، در ایران نفت کوره بمیزان زیادی ذخیره شده و استفاده میشود. این ماده کاملن آلوده برای گرمایش خانه و مراکز تجارتی و صنعتی به کار برده میشود و همچنین برای سوخت کامیونها، کشتیها و بعضی از خودروها مصرف میشود. تشدید آلودگی هوا در روزهای اخیر نتیجه استفاده از مازوت یا نفت کوره میباشد و این ماده بسیار آلوده کننده است و برای سلامتی انسان زیان آور میباشد. بیماری ریوی و تنگی نفس و مشکلات قلبی و سردرد و اثرات سرطانی، از جمله نتایج این آلودگیهای هوا در ایران است.
حال با توجه به رشد سریع ویروس کرونا که قبل از هرکس، گروههای حساس را مورد حمله قرار میدهد و بیماران قلبی و ریوی و تنفسی را شکننده تر میکند و با توجه به تشدید آلودگی هوا در ایران، اوضاع بهداشتی و سلامتی انسانها در وضع خطرناک و بیسابقهای قرار میگیرد. جمهوری اسلامی نه لیاقت دارد و نه دلسوزی برای مردم دارد و بنابراین مدیریت اپیدمی کرونا فاجعه آمیز است. در شرایط ویرانگری محیط زیست و افزایش گازهای سمی، حجم غلظت آلایندهها، و نیز ذرات معلق در هوا که خود نیز آلوده میباشند و در شرایط فقدان تدارکات پزشکی لازم، متاسفانه ایران دچار تلفات جانی بسیاری خواهد بود. بیماری کرونا بنابه منابع جهانی در ابتدا منشا چینی داشته ولی حکومتگران دینی نقش مهمی در اشاعه آن در ایران و منطقه داشتهاند. جمهوری اسلامی با تخریب محیط زیست و عدم سرمایه گذاری لازم و بودجه کافی و مخفی کردن بیماری، نقش جنایتکارانه ایفا نموده است.
بدین ترتیب میبینیم که چگونه استبداد و اسلام و کرونا و آلودگی هوا به هم پیوسته هستند. قدرت سیاسی دینی منشا بحرانهای ساختاری در ایران است. با وجود چنین نظامی آسودگی و آزادی و آبادانی میسر نخواهد بود.
جلال ایجادی
جامعه شناس دانشگاه فرانسه
از: گویا