آقای خاتمی! من می‌خواهم واقع‌بین باشم

پنجشنبه, 13ام تیر, 1392
اندازه قلم متن

Hassan-Talebi آقای خاتمی شما دعوت کردید که ملت واقع بین باشند، نگارنده نیز دعوت شما را اجابت کرده و بنا دارد با نگاهی کلی به شرایط و موقعیتی که در آن قرار داریم، قدری واقع بین باشم.

آنچه که می بینم :
۱ـ قیمت دلار پس از کاهش نسبی به دلیل عوامل روانی ناشی از نتیجه انتخابات مجددا سیر صعودی گرفت، پرونده قاضی مرتضوی به عنوان عامل شناخته شده بسیاری از احکام ناعادلانه در دهه اخیر با حکمی بسیار ناچیز مختومه شد، و تحریم های سنگین آمریکا پس از چند کلمه تعارف معمول بین سیاستمداران در رابطه با انتخابات ایران، تشدید شد. تحریم هایی که در سالهای اخیر بیش از آنکه جریان اقتدارگرایی و عوامل آن را نشانه رود،کمر جامعه ایرانی را شکسته است.

۲ـ خطر برخوردهای جدی تر و حتی جنگ هنوز از منظر تندروهای اروپایی و آمریکایی و اسرائیلی همچنان باقی است. تندروهای نظامی و امنیتی که هم اکنون تبدیل به امپراطورهای مرئی و نامرئی اقتصادی شده اند، برای حفظ منافع خود از هیچ اقدام جنون آمیزی بر علیه ملت و حتی کشور واهمه ندارند. توهم قدرت، بسیاری از سران موثر و تصمیم ساز حاکمیت را گرفته است و بر این باورند که توان ایستادگی در برابر اقدامات نظامی قدرتهای جهان را دارند.

۳ـ روحانیت شیعه که هنوز هم میتواند پشتوانه ای برای حضور مردم در صحنه های اجتماعی باشد به لاک خود رفته و تنها به بقا محتضرانه و نیمه جان خود می اندیشد.تردیدی نیست که نظام اقتصادی حوزه دیگر به هیچ وجه متکی بر مردم نبوده و مستقیما و بطور غیر مستقیم وابسته به دربار شده است.همین عامل هم باعث افتراق و جدایی روحانیت از مردم شده است.

۴ـ هیات های مذهبی که از سالهای خاتمی تاکنون به عنوان بازوی اصلی نهادهای امنیتی عمل کرده اند، در اوج قدرت قرار داشته و به عنوان تئوریسین های حاکمیت اعمال نظر می کنند. شعبان مخ های تربیت شده توسط این محافل دیگر لباس رسمی و دولتی بر تن کرده اند و مثلث مشهور زر وزور و تزویر بیش از هر زمانی ملت را محاصره کرده است و بر تمام شوون زندگی مردم حکمرانی می کند.
۵ـ در خصوص نابسامانی های اقتصادی،تورم،بیکاری، مشکلات مردم،افسردگی ها و بحرانهای اجتماعی هم که نیازی به تکرار و اطاله کلام نیست.

و اما در این میان:
حسن روحانی با ارائه کلیدی به مردم و وصف خواص آن که از اعتدال سرچشمه می گیرد پا به میدان نهاد و به صراحت به مردم قول داد که با این کلید می تواند قفل تحریمها را باز کند،اعتبار جامعه ایرانی را در دنیا احیا کند و قول داد که از این به بعد با گذرنامه ایرانی جهانیان برخوردی در حد و شان آنان خواهند داشت.

او قول داد که نه تنها انجمن صنفی مطبوعات بلکه قفل بسته درب تمام انجمن ها را باز خواهد کرد.او مهر خاتم بر مونولوگ رسانه ای زد و گفت که دیگر مردم برای شنیدن حقیقت سبد بزرگی از رسانه ها را در اختیار دارند و به رسانه های وابسته به حاکمیت توصیه کرد که باید این مسئله را درک کنند.

حسن روحانی در وانفسای یاس و نا امیدی و شبح جنگ، امید تازه ای به مردم بخشید و به آنان گفت که بیایید تا از اول شروع کنیم و بسازیم. او مطالبات رای دهندگان خود را که همان سبزهایی بودند که بر اثر ضربات باتوم بنفش شده اند تایید کرد و صحبت رهبران در حصر سبز را که کشور نیاز به نجات از این وضعیت دارد،تکرار کرد. این نکته ای است که بیش از هر چیزی چون تیری زهرآگین بر قلب رهبری و اطرافیانش می نشیند.چرا که او هنوز هم معتقد است در شرایط بدر و خیبر است،نه در شرایط شعب ابن ابیطالب.

آقای خاتمی! شما به عنوان طراح گفتگوی تمدنها و رئیس جمهوری که روزگاری برای پیشبرد دیپلماسی خود می توانستید به رم و واشنگتن و پاریس و برلین سفر کنید ولی هم اکنون حتی حق مسافرت به زادگاهتان هم از شما سلب شده است، سخن روحانی را تایید کردید و هاشمی که روزگاری سردار سازندگی بود و مرد بحرانها نام داشت اما هم اکنون از پس رد صلاحیت خود برنمیاید وعده روحانی را تایید کرد که مردم بیایید که با این کلید قفلها باز خواهد شد.( البته شما و هاشمی را باید دو رئیس جمهور خوشبخت فرض کرد،چون شرایط شما قدری بهتر از همتایان قبلی است. نه چون بنی صدر در تبعیدهستید و نه چون موسوی و کروبی در حصر و این شانس از مردم گرفته نشد تا نظرشما چون نظر موسوی و کروبی در مورد کلید روحانی از مردم پنهان بماند)

آقای خاتمی
تکرار میکنم که شما گفته اید مردم واقع بین باشند، لذا تصمیم گرفته ام واقع بین باشم،آیا با واقع بینی من و کلید اعتدال روحانی بعد از ۴ سال بخشی از این مشکلات حل خواهد شد؟

۱ـ روزگاری حسن روحانی معتقد بود حاضر است با شیطان هم در قعر جهنم مذاکره کند، آیا کلید اعتدال حسن روحانی قادر خواهد بود قفل مذاکره با آمریکا را باز کند و بر بسیاری از تهدیدهایی که به موجب روابط سوء با این کشور در سه دهه گذشته بر سر ایران رفته است خاتمه دهد؟

۲ـ آیا قفل سلولهای همه زندانیان بی گناه اعم از سیاسی و غیر سیاسی باز خواهد شد و موسوی و کروبی هم از حصر آزاد خواهند شد؟

۳ـآیا با واقع بینی من مناسبات اقتصادی سالم بر کشور حاکم خواهد شد و ثروتهای ملی از چنگ انحصار طلبان اقتصادی متکی بر زور و تزویر و اسلحه بیرون خواهد آمد و همه مردم در شرایطی با فرصت اقتصادی عادلانه خواهند توانست فعالیت کنند؟

۴ ـ آیا حسن روحانی با تکیه بر مدیران اقتصادی که روزگاری مخصوصی سازی را به جای خصوصی سازی در کشور حاکم کردند خواهد توانست اصل ۴۴ قانون اساسی را از مسیر منحرف شده خود به خط اصلی اش برگرداند؟

۵ـ آیا حسن روحانی خواهد توانست صرفا با تکیه بر شعارهای خود و اعتدالش هر گونه تبعیض سیاسی و اجتماعی و مذهبی وجنسی را از میان بردارد تا شهروندان فارغ از جنسیت و تفکر خود بتوانند بر اساس شایستگی خود در خدمت سایر هموطنان باشند؟

۶ـ بزرگترین فرصت اقتصادی سیاسی و اجتماعی ایران در عرصه جهانی نیروی جوان کشور است،نیرویی که در قیاس با سایر ملتها از زبدگی و تواناییهای زیادی هم برخوردار است،آیا حسن روحانی برنامه ای برای این استعداد عظیم و خدادادی دارد تا جوانان به جای بلعیده شدن توسط اژدهای افسردگی و انزوا و پناه بردن به تفکرات بیراهه،بتوانند جوانی خود را صرف زندگی و سازندگی کنند؟

آقای خاتمی من می خواهم واقع بین باشم، شما ۸ سال رئیس دولتی بودید که امیدهای زیادی به ما داد و دست آخر خداحافظی شما با ما نه تلخ بود و نه شیرین،از جوانانی که با شورو شوق کرسی ریاست جمهوری را از رقیب برایت ستانده بودند تنها افرادی باقی گذاشتید که برایشان دیگر هیچ اهمیتی نداشت که چه کسی قرار است جانشین شما شود.عده ای تحریم کرده بودند و عده ای هم از ترس رقبای سنتی شما به هاشمی و معین پناهنده شده بودند و در سیمای آنها نیز انگیزه و امیدی برای ساختن فردای بهتر باقی نمانده بود.

گذشته از اباطیلی که هم اکنون امثال شریعتمداری در باب پیروزی اصول گرایان می بافد،بر همه از جمله حاکمیت عیان است که روحانی رئیس جمهوری محصول تدبیر جنابعالی و هاشمی است،حتی در وبسایت شخصی او هم آمده است که روحانی یادآور خاتمی است. بر همین مبناست که در اولین نماز جمعه بعد از انتخابات به روحانی هشدار داده میشود که بر خواسته های مردم اعتنایی نکند و از رئیس جمهور منتخب که روزگاری در اردوی اصول گرایان بوده است می خواهند به سمت آنان برگردد.

شکی نیست که هر گونه عقب نشینی از خواسته های مردم به نام اعتدال هیچ معنایی جز عافیت طلبی ناشی از سهیم شدن در قدرت برای شخص رئیس جمهور نخواهد داشت و مردم دیگر توان و رمق بازیهای توام با آزمون و خطای اصلاح طلبانه با اقتدارگرایان را ندارند.

من واقع بین خواهم شد اگر ببینم همانگونه که مردم به خواست شما اجابت کردند و به شخص مورد نظر شما اعتماد کردند،او هم خارج از زمین اقتدارگرایان و همراه با مردم به اصلاحات مورد نظر مردم همت کند و از همین الان گفتار درمانی را به فراموشی بسپارد.

حسن طالبی
عضو قدیمی دفتر تحکیم وحدت
Talebi99@gmail.com

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.