این روزها گویا رئیس جمهورها و سیاست مداران از میان دروغگوترین و بی پرنسیب ترین مردمان انتخاب میشوند. از این که دروغ بگویند و یا سخنان بی ارزش و بدآموز بر زبان برانند خجالت نمیکشند. آمریکا سرزمین مقدس یا ارض موعود نیست، کانون فرهنگ و دانش نبوده بلکه سرزمینی بکر و تازه بوده که بوی باروت و جنایت نمیداده است. در نیمه سده پانزده میلادی دریانوردان ماجراجو و مردم کش، که به خاک آمریکا پا نهادند جز دوستی و مهربانی و فراوانی در آن ندیدند. آن راهزنان دریائی از مهربانی و سادگی مردمان بومی سوء استفاده کرده و این سرزمین دست نخورده و ثروتمند را غارت کردند.
اگر پانصد سال پیش کسی نمیدانست که سرزمین بی نام و نشانی در آن سوی دریاها هست، اما همهی بی سوادها و مردم کوچه و بازار در همه جای دنیای کهنه و پیشین میدانستند که بازرگانی جهان از غرب به شرق از جادهی ابریشم و از پارس یا ایران میگذرد. ابوریحان بیرونی، بیش از هزار سال پیش و پانصد سال زودتر از گالیله نه تنها نوشته بود که زمین گرد است بلکه برپایهی آگاهیهای جغرافیایی و ستاره شناسیاش قطر کره زمین را ب ا دانش ریاضی و ستاره شناسی محاسبه کرده بود. او وجود سرزمین هایی در آن سوی کره خاکی) آمریکا (را در نوشتههایش نام برده است. اگر کسانی محمد خوارزمی، ابوریحان بیرونی، پور سینا پزشک و دانشمند ایرانی و یا زکریا رازی کاشف الکل را نمی
شناختند، اما به خوبی میدانستند که بهترین شرابها و زیباترین و گرانبهاترین پوشیدنیهای ابریشمی و بهترین فرشهای جهان از سمرقند و خراسان و پارس و بغداد میآید. بغ به معنای خدا که همان مردم و یا انسان باشد، خدایی بوده که با ک دخدایی و کدبانویی خود شهر جاودانهای چون بغداد را در دوردست تاریخ ساخته است. داستانها و افسانههای شنیدنی هزار و یک شب همه دربارهی شاهان و شاهزادگان ایرانی بوده است.
با کشف و پیدا شدن سرزمین پهناور و ثروتمند آمریکا ماجراجویان و مردمان سودجو از اروپا به آمریکا هجوم آوردند. فرمانروایان اروپایی هر کس را که ناجور و دردسر ساز بود به آمریکا میفرستادند. این اروپاییان ماجراجو و قانون گریز با جنگ افزارهای گوناگون و با باروت و توپ و تفنگ به جان بومیان بی گناه سرزمین آمریکا تاختند و تا میتوانستند آنها را کشتند و دارایی و هست و نیست آنها را غارت کردند. اکنون سال هاست که تاخت و تاز آن آدم کشها به همه جای جهان گسترش یافته است. یک روز با بمب اتمی به ژاپن میتازند، زمانی افغانستان و عراق را به خاک و خون میکشند. سال هاست که نیروهای نظامی خود را در عربستان و خاورمیانه پیاده کردهاند و پی بهانه میگردند تا همه جای جهان را غارت کنند و به خاک و خون بکشند.
مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا میپندارد که همهی مردمان دنیا مانند آمریکاییها هستند که او هرچه میگوید بپذیرند. آیا میشود که یک رئیس جمهور یا یک وزیر خارجه به خلیج مکزیک برود و در یک مصاحبهی مطبوعاتی یا در یک سخنرانی به جای خلیج مکزیک بگوید؛ “خلیج ایالات متحدهی آمریکا”؟ میدانیم که همهی دنیا به چنین سیاستمدار احمقی میخندند. در خلیج فارس هم نه تنها عربهای آگاه و خردمند به حرفهای مایک پمپئو میخندند بلکه همهی مردمان دنیا وقتی او خلیج فارس را خلیج عربی مینامد به نادانی و یا دروغگویی او میخندند. او گویا جغرافی نخوانده است یا مدرسه نرفته است که خلیج فارس را خلیج عربی مینامد. بچههای دبستانی در همهی جای دنیا میدانند که آب راه و خلیج فارس در ساحل جنوبی استان پارس و ایران است. عربهای دور و بر این خلیج هم در درازای تاریخ بیشتر بازرگانان ایرانی و هندی بودهاند. عربها با پشتیبانی انگلیسها در یک صد سال گذشته در خلیج فارس جا خوش کردهاند. قطر و یمن و بحرین و شیخ نشینهای کوچک خلیج فارس بدون پشتیبانی نظامی و سیاسی انگلیسها هرگز نمیتوانستند چاههای نفت را پیدا کنند و به ارزانی به اروپاییان بفروشند. پس از پیدا شدن نفت در عربستان، در زمان ملک عبدالعزیز و پیش از جنگ جهانی دوم، شرکتهای آمریکایی با عربستان پیمانهای بازرگانی و نفتی بستند و کم کم نیروهای آمریکایی درعربستان پایگاههای نظامی درست کردند. زبان مردمان بومی خلیج هم زمان درازی نیست که به عربی برگردانده شده است. اگر ژن و تخم مردمان خلیج را به آزمایشگاه برده و بشمردند شاید شمار بسیاری از آنان ایرانی باشند.
شوربختانه امروز در ایران حکومتی ضد ایرانی و ضد بشری ح کمرانی میکند که به گونهای پنهانی قدرتهای جهانی از وجود آن پشتیبانی میکنند و بر سر مهار کردن این حکومت ضد ایرانی و شریک شدن در غارت ثروتهای ایران، قدرتهای جهانی با یکدیگر رقابت و چشم هم چشمی دارند. اگر کسی به سخن پراکنی بی. بی. سی گوش فرا دهد و یا به روند بستن و گسستن پیمان برجام نگاه کند بخوبی این رقابتهای جهانی را درمی یابد. تا پیش از فروپاشی حکومت شاه که با آمریکا روابط دوستانهای داشت، بنگاه سخن پراکنی بی. بی. سی با شاه و ایران دشمنی میکرد اما پس از فرار شاه و آمدن خمینی به ایران، بی. بی. سی راه دوستی و پشتیبانی از حکومت اسلامی را در پیش گرفت و دشمنیاش با ملت ایران همچنان همچون گذشته است. از سال ۱۹۹۶ با برپایی بنگاه سخن پراکنی الجزایر در خلیج فارس به نیروی سخن پراکنی انگلیسها در خاورمیانه افزوده شده است.
خامنهای به گونهای نانوشته و بدون آن که در جایی نوشته شده باشد وظیفهی ویران کردن و غارت ایران را به عهده گرفته است. هر ستمی که خامنهای دربارهی ایرانیان و غارت کشور ما میکند، سردمداران کشورهای جهان سرمایه داری چشم و گوش خود را میبنندند و جز به منافع خود نمیاندیشند وبه این ترتیب حقوق بشر و حق و حقوق ملت ما در پای دیکتاتور ایران قربانی میشود. یک شارلاتان دروغگو به نام جواد ظریف خود را نمایندهی ملت ایران معرفی میکند. همهی سردمداران و سیاستمداران جهان میدانند که حکومت ایران با رای آزاد ایرانیان انتخاب نشده است و نماینده ملت ایران نیست بلکه با زور سرنیزه و کشتار ما ایرانیان خود را به زور بر سر پا نگه داشته است. اما همهی کشورهای سرمایه داری میکوشند تا توازن قدرت را در ایران به سود خود تغییر دهند. این روزها مایک پمپئو به خلیج فارس آمده تا شاید بتواند با کمک دوستانی که در خلیج فارس دارد، به حکومت ایران فشار بیاورد و خامنهای را با سیاستهای آمریکا موافق کند و در غارت ایران شریک شود. مایک پمپئو هم مانند علی خامنهای و جواد ظریف دروغگو و مردم فریب است. همهی مردمان درس خوانده و آگاه در جهان میدانند که مایک پمپئو میداند بر روی همهی نقشهها به همهی زبانها در جهان خلیج عربی وجود ندارد، اما او با دغل بازی و دروغ پراکنی به جای خلیج فارس میگوید خلیج عربی تا دوستی تودههای ناآگاه و حکومتهای عرب را با حرف مفت خود بخرد. کشورهای بزرگ جهانی که در این روزهای سخت تاریخ ایران به ملت ایران بی مهری میکنند و از حکومت علی خامنه ای و مشتی دزد و آدمکش در ایران پشتیبانی میکنند در آیندهای که ملت ایران حقوق از دست رفتهی خود را به دست میآورد سزای این بی مهریهای خود را خواهند دید. همهی سیاستمداران دنیا میدانند که حکومت علی خامنهای نمایندهی واقعی ملت ایران نیست و همهی قرار دادهای این حکومت دیکتاتوری، غیرقانونی و باطل است.
منوچهر تقوی بیات