کودتای سیاه| نقش پلنگ سیاه پهلوی در کودتای ۲۸ مرداد

دوشنبه, 27ام مرداد, 1399
اندازه قلم متن

اشرف پهلوی قدرتمند ترین زن دوران پهلوی بود و زمانی که یکی از روزنامه نویسان فرانسوی به او لقب پلنگ سیاه داد او از این لقب استقبال کرد آن را متناسب با خلقیات خود می‌داند.


کریم پاشا بهادری (رئیس دفتر فرح پهلوی) در حال بوسیدن دست اشرف

خبرگزاری فارس ـ تاریخ: پلنگ سیاه دربار پهلوی کسی نبود جز اشرف. او نقش مهمی در تاریخ ایران داشت و هیچ زنی به اندازه اشرف در سیاست داخلی و خارجی دوران سلطنت پهلوی نقش‌آفرین نبود. اشرف، نقش اصلی را در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بازی کرد.

برای نمونه، اشرف یکی از چهره‌های مهم در برقراری رابطه ایران با جمهوری خلق چین بود. او همچنین از سال‌های دهه ۱۹۵۰ یکی از اعضای اصلی هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل محسوب می‌شد.اشرف در سیاست‌های بین‌‌المللی ایران هم دخالت داشت. به مسافرت‌های خارجی متعددی می‌رفت و از طرف برادرش، مذاکراتی را با دولت‌های متخاصم ایران انجام می‌داد.


اشرف پهلوی در سفر به چین در کنار چوئن لای نخست‌وزیر این کشور

او از نخستین چهره‌های خاندان پهلوی بود که سعی داشت با استفاده از مطبوعات بتواند پایگاهی سیاسی برای محمدرضا پهلوی تدارک ببیند و برای این منظور با یافتن یک سردبیر مشتاق و با کمک مالی دربار، روزنامه اطلاعات را ارگان دربار ساخت.

اشرف پهلوی در رأس هرم تصمیم‌گیری‌های سیاسی در کشور قرار داشت و در زندگی خصوصی برادرش دخالت می‌کرد و تا آنجا پیش می‌رفت که میان شاه و ملکه‌اش آتش نفاق می‌انداخت. او همچنین در مورد تصمیم‌گیری‌ها خط اصلی را می‌داد و عقیده‌اش را به برادرش تحمیل می‌کرد و قدرتش به حدّی بود که محمدرضا پهلوی نمی‌توانست در مقابل وی مقاومت کند.

روزگاری به اشرف «اردک سیاه رضاشاه» می‌گفتند، اما بعدها یکی از روزنامه‌نویسان فرانسوی به او لقب «پلنگ سیاه» داده بود؛ لقبی که اشرف از شنیدنش خرسند می‌شد. اشرف در خاطرات خود اعتراف کرده است که از این عنوان خوشش آمده و آن را متناسب با خلقیات خود می‌داند.

حدود یک سال پیش از کودتا، محمد مصدق مادر و خواهر محمدرضاپهلوی را به خاطر دسیسه‌های فراوان در نهضت ملی شدن صنعت نفت از کشور اخراج می‌کند، اما اشرف در ۴ مرداد ۱۳۳۲ یعنی ۲۴ روز پیش از کودتا بدون اطلاع قبلی به ایران برمی‌گردد.

شاید اشرف پهلوی نخستین فردی بود که پس از وقایع ۳۰ تیر ۱۳۳۱ شمسی از تردید آمریکایی‌ها در مورد مصدق و نهضت ملی نفت ایران آگاه شده بود. بنابراین تصمیم به جلب نظر آنان در نابودی دولت مصدق گرفت. به ویژه آن که پس از انتخابات آیزنهاور به ریاست جمهوری آمریکا مسئله خطر کمونیسم بیش از پیش مطرح شده بود. اشرف با آمریکایی‌ها تماس گرفت و اطلاعات دروغین و وعده‏‌های مختلف به آن‌ها داد. او می‌‏خواست اعتماد آنان را جلب کند اما تلاش‌های اشرف در این زمان به جایی نرسید و او بار دیگر راهی پاریس شد.

در تابستان همان سال ناگهان اقدامات اشرف مؤثر واقع شد و طی تماس با دو آمریکایی و ملاقات با آنان از تصمیم دولت امریکا جهت سرنگونی دولت مصدق مطلع شد.

بدین ترتیب در تابستان سال ۱۳۳۲ اشرف در کازینوی دوویل با دو مرد، یکی انگلیسی و دیگری آمریکایی دیدار کرد. در این دیدار از او خواسته شد تا برای حمایت از برادرش در حفظ تاج و تخت در ۳ مرداد ۱۳۳۲ به تهران رفته، پیغام و پاکت آنان را به او بدهد.

اشرف با تعجب به آنها گفت که ورود او به ایران ممنوع است و با مخالفت مصدق و مطبوعات هوادار او روبه‌رو خواهد شد، اما آمریکایی‌ها از او خواستند که مخفیانه و بدون اطلاع به ایران برود. اشرف در روز ۲۵ ژوئیه (۳ مرداد) همچون یک مسافر عادی با پرواز تجاری به تهران رفت، اما به محض ورود شناخته شد و ورود او به ایران با واکنش شدید دولت و دربار روبه‌رو شد و حتی شاه از دیدار او خودداری کرد.

بهانه ورود اشرف به ایران، تهیه مخارج بستری شدن پسرش بود، اما در باطن حامل خبر و بسته‌‏ای محرمانه بود که می‌‏بایست شخصاً به برادر برساند.

پس از تلاش‌های زیاد اشرف به واسطه نامه‌‏ای که توسط سلیمان بهبودی به برادر فرستاد، موفق به ملاقات با محمدرضا در ۷ مرداد ۱۳۳۲ شد.

ملاقات در ابتدا حالتی تند و پرخاشگرانه داشت، اما در آخر با لحنی آشتی‌‏جویانه به اتمام رسید و اشرف، پاکت را به دست برادر داد. اشرف روز بعد از این ملاقات در ۸ مرداد با هواپیما راهی اروپا شد و دقیقاً ۹ روز بعد عملیات آژاکس که عبارت بود از یک سلسله عملیات نظامی برای بازگرداندن قهری محمدرضا شاه به تخت سلطنت آغاز شد. این عملیات که توسط نظامیان ایرانی انجام شد، برای آمریکایی‌ها بیش از ۶۰ هزار دلار مخارج دربرنداشت و باعث سقوط دولت مصدق شد.

پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دوره طلایی حکمرانی اشرف پهلوی آغاز شد و او از وزنه‌‏های قدرت و از طرفداران مهم آمریکا در ایران شد.


اشرف پهلوی در مسند ریاست کنفرانس حقوق بشر در تهران

منابع:

۱. اشرف پهلوی، من و برادرم، ص ۲۴۴.
۲. گازیوروسکی. کودتای ۲۸ مرداد، ص ۳۴.
۳. اسناد سازمان سیا. ص ۱۰۰
۴. موسسه مطالعات تاریخ معاصر

از: فارس نیوز


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

۵ نظر

  1. یک ایرانی معمولی

    من از سر کار آمدم و دوباره می خواستم به سر کار بروم که این مقاله را دیدم.
    واقعا بجای بیان خدمات شاهدخت اشرف پهلوی هر چقدر که دلتان می خواهد به شاهدخت اشرف پهلوی این زن آزاده ایرانی توهین کنید و یواشکی بخندید.
    روسیه و استالین شاهدخت اشرف پهلوی را سد اشغال ایران تشخیص داده بودند و تمام تبلیغات منفی خود را توسط حزب توده و گروههای چپ بر روی او متمرکز کرده بودند و از هرگونه تهمتی به او دریغ نمی کردند.
    اگر توهین های به شاهدخت اشرف درست باشد پس توهین های دهخدا پس از قتل سوراسرافیل و فرار از ایران به استانبول نسبت به قاجاریه و مردم ایران که در کتاب چرند و پرند موجود است نیز صحیح می باشد.و در همان زمان مصدق السلطنه عضو مجلس مشورتی محمد علیشاه بجای مجلس شورای ملی بود.
    توضیح اول: توهین زنان کوگر یا پلنگ را در دیکشنری ها می توانید پیدا کنید.
    توضیح دوم: فراموش نکنیم ما طبقه متوسط ایران سواد و تحصیلاتمان را بخاطر شاه و شمس و اشرف داریم که عکسشان در اول کتابهای مجانی دبستان دولتی مجانی ما بود. و گرنه قبل از ما ۹۹٪ مردم ایران بیسواد بودند.

  2. ایرانی ایرانی زاده

    شاید اگر شاهدخت اشرف پهلوی در سال ۱۳۳۲ ایران را نجات نداده بود. هیچکس توانایی شاه و ایرانیان را در شکوفایی تمدن و جهش اقتصادی ایران در سال ۳۲ تا ۲۵۳۷ را نمی دید.
    اما افسوس که روسها و آخوندها و دولتهای حسود اروپا و آمریکا ، آرزوی ایران را بخاک سیاه نشاندند.

  3. شاید باید خواهر دوقلوی شاه یعنی اشرف ملکه (پادشاه) ایران می شد.
    اما حیف که عقب ماندگی فرهنگی اجازه این کار را نداد.
    اما
    اشرف پهلوی ثابت کرد که توانایی زن ایرانی در سیاست و در مذاکرات با استالین و چوین لای در چه حد است.
    و زندگی خصوصی او نیز بخود او مربوط بود.
    پسر او نیز در مبارزه با رژیم آخوندهای داعشیعه، فدای ایران شد.

  4. شاهدخت اشرف پهلوی و دشمنانش

    https://m.youtube.com/watch?v=z3-ARiyN-fI

  5. منظورتان کودتای ۲۵ مرداد مصدق و نپذیرفتن حکم عزل قانونی و دروغ گفتن در مورد عدم دریافت نامه عزل است ❓