تبعات سنگین «مردمی» شدن بازار سرمایه ایران
بازار سرمایه باید محلی برای توسعه کشور باشد، نه محلی که در آن با چاپ پول و بیمه کردن قیمت سهام، به تورم بیشتر در کشور دامن زده شود-ATTA KENARE / AFP
طی دوسال گذشته، بازار سرمایه ایران محلی برای جذب سرمایههای خُرد مردم شده است. بنا به گفتههای وزیر اقتصاد، تا پایان خردادماه سال جاری تعداد کدهای بورسی به عدد ۱۵ میلیون و ۲۵۱ هزار رسید که با احتساب سهام عدالت، این رقم به ۴۸ میلیون و ۵۰۰ هزار کد رسیده است.[۱] با توجه به هجوم مردم به بازار سرمایه، بعید نیست که تا پایان سال جاری تعداد کدهای بورسی به ۲۰ میلیون کد برسد. با این حساب، میتوان گفت در حدود ۲۵ درصد از جمعیت کشور میتوانند بهصورت مستقیم به خریدوفروش در بازار سرمایه مشغول شوند که این رقم نسبت به سایر جوامع جهان، بسیار بالاست. بخش مهمی از سرمایههای سرگردان مردم نیز در صندوقهای سرمایهگذاری در سهام پسانداز شده است که شاید با احتساب آن تعداد، ذینفعان بازار سرمایه کشور از ۲۰ میلیون نفر نیز بیشتر شود.
روند استقبال مردم از بازار سرمایه در ردگیری میزان مشارکت مردم در عرضههای اولیه نیز قابل مشاهده است. در آخرین عرضه اولیه در بازار سرمایه کشور، سهام شرکت برق و انرژی پیوند گسترش پارس با نماد «بپیوند» عرضه اولیه شد و در طی آن، تعداد ۵ میلیون و ۵۹۴ هزار و ۱۰ کد معاملاتی مشارکت کردند که از آن تعداد، به ۵ میلیون و ۵۷۰ هزار و ۹۸۱ کد معاملاتی سهم اختصاص یافت.[۲] این در حالی است که در سالهای نه چندان دور، تعداد کدهای مشارکتکننده در عرضههای اولیه تنها در حدود ۵۰ تا ۶۰ هزار کد بورسی بود.
امید به بورس از روی ناامیدی
سیاستمداران ایران عمدتاً از هجوم مردم به بازار سرمایه بسیار خوشحال هستند و با مصاحبههای مکرر خود، آن را نشانه اعتماد مردم قلمداد میکنند. اما باید از سیاستمدار پرسید که علت واقعی هجوم مردم به بازار سرمایه کدام یک از گزینههای زیر است:
خوشبینی مردم نسبت به نظام اقتصادی کشور و رشد و بالندگی اقتصادی، یا ناامیدی و ترس از کاهش ارزش پول خود؟
با کمی تأمل میتوان فهمید که گزینه دوم جواب قانعکنندهتری برای پرسش بالا به ما میدهد. عموم مردم نه از روی امید، بلکه از سر ناامیدی و ترس به بازار سرمایه کشور هجوم بردهاند. این وضعیت در بازه زمانی سالهای ۹۰ تا ۹۲ نیز رخ داده بود. در واقع سیاستگذار با بستن باقی مسیرهای سرمایهگذاری، نقدینگی را به بازار سرمایه هدایت میکند و همین عامل سبب ایجاد حباب قیمتی در برخی از شرکتهای بازار سرمایه کشور میشود.
با فهم درست از این واقعیت، دیگر سیاستگذار نمیتواند بابت رشد شاخص بورس افتخار کند و آن را «دستاورد» خود بنامد. سیاستگذار باید بداند که با بهبود شرایط اقتصادی، بورس دیگر رونق گذشته را نخواهد داشت.
اثر بورس مردمی بر حکومت
مردمی شدن بورس و ورود سرمایههای خُرد مردم به بازار سرمایه کشور، میتواند مزایای زیادی برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد. در ادامه به سه مزیت مردمی شدن بورس میپردازیم:
۱- افزایش تعداد شرکتهای بورسی
با رونق بازار سرمایه، ورود شرکتها به این بازار سرعت میگیرد و بعد از مدتی، شاهد شفاف شدن اقتصاد کشور و افزایش سرعت در استخراج آمارهای اقتصادی خواهیم بود. شرکتهای بورسی موظف هستند کوچکترین تغییراتی را که در سود و زیان آنها تأثیرگذار است، به عموم مردم اطلاع دهند و آمارهای تولیدی خود را بهصورت منظم گزارش دهند. از این رو، شفافیت و بهروزرسانی سریع آمار از جمله مزیتهای توسعه بازار سرمایه است. از ابتدای امسال تاکنون ۱۷ شرکت در بازار سرمایه کشور عرضه اولیه شدهاند که با عرضه اولیه گروه ماهی سپهر صادرات، این رقم به ۱۸ شرکت میرسد. در صورت تداوم رونق بورس، میتوان انتظار داشت که تا پایان سال ۹۹ در حدود ۵۰ شرکت در بازار سرمایه کشور عرضه اولیه شوند.
۲- ذینفع شدن مردم در اقتصاد آزاد
مردمی که سهامدار شرکتهای تولیدی هستند، ذینفع تولید نیز میشوند. از این رو، ندای استفاده از کالای ساخت داخل یا انتقاد از سیاستهای مربوط به قیمتگذاری و کنترلگری در این اقتصاد، بیشازپیش به گوش میرسد. هرچند تا رسیدن به مرحلهای که عمده مردم نسبت به کنترل دولت منتقد باشند، زمان زیادی باقیمانده است، اما میتوان انتظار داشت که در جامعهای که بازار سرمایه آن توسعهیافته باشد، مردم بیشازپیش ذینفع تولید آن کشور شوند.
۳- ترس حکومت از تصمیمات ناگهانی
بازار سرمایه هر کشور، آینه تصمیمات حاکمان آن است. در صورتی که حاکمان با تصمیمات ناگهانی خود اعتماد سرمایهگذاران را خدشهدار کنند، میتوان انتظار داشت که مردم بهعنوان ذینفعان بازار، در مقابل آن تصمیمات نادرست بایستند. از این رو، شاید رشد بازار سرمایه منجر به آن شود که حاکمان از اتخاذ تصمیمات نادرست فاصله بگیرند.
پوپولیسم بورسی در انتظار ایران
اما در کنار این سه عامل، مردمی شدن بازار سرمایه کشور مخاطراتی هم به همراه دارد. حاکمانی که به هر طریقی به دنبال جذب رأی هستند، شاید این بار از طریق بازار سرمایه بخواهند نظر مردم را به خود جلب کنند. در واقع، حاکمان پوپولیست حتی از یک وسیله رونق و توسعه اقتصادی نیز ابزاری مخرب برای اقتصاد خواهند ساخت.
در ماههای گذشته، حکومت با رفتارهای عجیب درصدد بیمه کردن بازار سرمایه کشور بوده است. انتشار اوراق تبعی در دوران سقوط بورس و بیمه کردن بسیاری از سهامهای موجود در بازار با هزینه یک ریال، از جمله اقداماتی بود که میتوان تنها در ایران نظیر آن را مشاهده کرد. در واقع، مردم میتوانند سهام را با قیمت و سود تضمینی خریداری کنند.
پوپولیسم بورسی چه بلایی سر ایران خواهد آورد؟
کشور ایران در وضعیت بسیار عجیبی قرار گرفته است. در حالتی که در گذشته مردم نسبت به تورم انتقادات گستردهای میکردند، این بار با توسعه بازار سرمایه، بهنوعی ذینفع آن نیز شدهاند. تصمیماتی همچون استفاده از منابع صندوق توسعه ملی بهمنظور ایجاد ثبات در بازار سرمایه، انتشار اوراق تبعی بهمنظور بیمه سهام با قیمت یک ریال، یا صدور مجوز به بانکها برای خرید سهام، و نیز باقی تصمیماتی در مورد بازار سرمایه کشور که خبر اتخاذ آنها را این روزها از گوشه و کنار میشنویم، همه نشانههایی است که این بار غول پوپولیسم با لباس بازار سرمایه به کشور برگشته است و میتواند وضعیت کشور را برای چند سال آتی نیز با بحران مواجه کند.
به نظر میرسد که ایران تحمل یک تنش دیگر را ندارد. سیاستمداران اقتصادی باید به این فکر باشند که بازار سرمایه باید محلی برای توسعه کشور باشد، نه محلی که در آن با چاپ پول و بیمه کردن قیمت سهام، به تورم بیشتر در کشور دامن زده شود.
حسن روحانی در سال پایانی دولت خود باید برای یک بار هم که شده، تصمیم درست را بگیرد و به توسعه واقعی بازار سرمایه بپردازد. توسعه واقعی بازار سرمایه نیز از مسیر آزادسازی قیمتها و رفع محدودیتها در این بازار میگذرد و با حمایت دستوری از بازار، نمیتوان وضعیت اقتصادی کشور را بهبود داد.
از: ایندیپندنت