«پیمان نوین» شاهزاده رضا پهلوی؛ «امید مردم ایران» یا «تحمیل قطره‌چکانی رهبری»؟

دوشنبه, 7ام مهر, 1399
اندازه قلم متن

شاهزاده «رضا پهلوی» اعلام کرده است که ساعت ۷ عصر روز دوشنبه ۷مهر۱۳۹۹ به وقت ایران، پیام «پیمان نوین» خود را منتشر خواهد کرد؛ پیمانی که از دیدگاه گروهی می‌تواند یک مانیفست جدید برای مبارزه با جمهوری اسلامی باشد. گروهی دیگر می‌گویند نقشی که رضا پهلوی برای خود در این پیمان تعریف خواهد کرد، مهم و محل سوال است.

***

«دامون گلریز»، مدرس و پژوهشگر «دانشگاه لاهه»،  این پیمان را پاسخی به «امیدی» می‌داند که در دل خیلی‌ها برای شاهزاده رضا پهلوی به عنوان یک «نماد و امید» به وجود آمده است.

«مهرداد درویش پور»، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه ملاردالن سوئد، اما این پیام و اقدامات مشابه را یک «مانور تبلیغاتی» با حمایت رسانه‌های فارسی‌زبان برای تقویت جایگاه شاهزاده رضا پهلوی و «تحمیل قطره‌چکانی رهبری» او می‌خواند.

درویش‌پور هدف از این حرکت را فشار بر جمهوری اسلامی توسط آمریکا و متحدانش، از جمله عربستان سعودی و اسرائیل می‌داند. او می‌گوید: «البته منظور من این نیست که اقدام رضا پهلوی به فرموده آمریکا یا دیگر کشورها است، اما ما شاهد نمونه‌های دیگر بودیم که از گروه‌های دیگر برای اعمال فشار به حکومت اسلامی استفاده کنند.»

دیدگاه دیگر اما جایگاه شاهزاده رضا پهلوی را به عنوان یک «نماد» و فرای جریان‌های سیاسی اپوزیسیون می‌داند.

دامون گلریز، مدرس و پژوهشگر دانشگاه لاهه، پیش‌بینی می‌کند که شاهزاده رضا پهلوی در این پیام در قامت یک «نماد ملی» ظاهر شود، نه یک رهبر سیاسی. او از موضع یک طرفدار پادشاهی مشروطه تاکید می‌کند که جایگاه رضا پهلوی یک «نماد ملی و امید‌دهنده» به مردم است و اگر او بخواهد که «وارد مسئولیت سیاسی شود، جایگاه خود را به عنوان فردی فرای قدرت سیاسی از دست می‌دهد.»

به گفته گلریز، پادشاهی مشروطه نباید قدرت اجرایی و حکمرانی سیاسی داشته باشد و این گروه‌های سیاسی هستند که می‌بایست مدیریت مبارزه سیاسی را داشته باشند و جایگاه شاهزاده رضا پهلوی باید فرای این جریان‌ها باشد.

از سوی دیگر، مهرداد درویش‌پور تصور رهبری سیاسی کل جریان اپوزیسیون توسط شاهزاده رضا پهلوی را یک «خیال‌بافی محض» می‌داند و همچنین می‌گوید که «نقش رضا پهلوی ابدا نمادین نیست» و رهبری یک جریان است.

به گفته درویش پور، رضا پهلوی یکی از پرطرفدارترین شخصیت‌های سیاسی  است، اما عصر رهبری کاریزماتیک و تک‌نفره به سر آمده است و جامعه به شدت متکثر فعلی ایران نیز حاضر نیست به رهبری این یا آن تحت عنوان «همه با هم» سر فرود آورد.

به گفته او، رضا پهلوی تنها در صورتی می‌تواند نقش نمادین داشته باشد که سلطنت به ایران بازگردد و او نقش تشریفاتی داشته باشد و «تجربه‌های تاریخی نیز خلاف این را نشان می‌دهد.»

اما دامون گلریز پیام شاهزاده رضا پهلوی را اقدامی در جهت توسعه مبارزه غیرمتمرکز و شبکه‌ای علیه جمهوری اسلامی می‌داند و تاکید می‌کند که تصور اپوزیسیون به معنای یک واحد رهبری سیاسی دور از واقعیت جهان امروز ما است.

گلریز این پیمان را پاسخی به «امیدی» می‌داند که «در دل خیلی‌ها برای شاهزاده رضا پهلوی به عنوان یک “نماد و امید” به وجود آمده است؛ نمادی که ایران‌گرایی را به عنوان گفتمان مورد قبول مردم بسط و به سمت آینده متفاوت سوق دهد.»

دامون گلریز اسلام‌گرایی، قوم‌گرایی و ایران‌گرایی را سه گفتمان فعال در فضای سیاسی می‌داند. به گفته او، اسلام‌گرایی از جریانات داخل جمهوری اسلامی تا «مجاهدین خلق» را در بر می‌گیرد. قوم‌گرایان نیز ایران را به قومیت‌ها تقسیم می‌کنند -حتی قومیت‌هایی که وجود ندارند، مانند قوم فارس- و این قومیت‌ها را ملت می‌خوانند.

او شاهزاده رضا پهلوی را نماد  گفتمان ایران‌گرایی می‌داند و تاکید می‌کند که گفتمان ایران‌گرایی پس از دی ماه ۱۳۹۶ و آبان ماه ۱۳۹۸، با وجود۸۰ درصد جمعیت ایران که زیر ۴۵ سال سن دارند و حکومت پهلوی را ندیده‌اند، در حال گسترش است. این تحلیل‌گر سیاسی به سخنان «حسین ذوالفقاری»، معاون امنیتی وزیر کشور، اشاره می‌کند که گفته بود ۸۴ درصد از معترضان سال ۱۳۹۶ زیر ۳۵ سال سن داشته‌اند.

به گفته گلریز، برعکس اسلام‌گرایی در سال ۱۳۵۷ با شبکه مساجد و آخوندها، گفتمان ایران‌گرایی نه رهبران سیاسی دارد و نه بدنه تشکیلاتی، بلکه یک نماد قوی دارد که ایرانی است و آن هم نماد پادشاهی است؛ به خصوص پادشاهی پهلوی که عملکردش در مقایسه با پادشاهی قاجار و جمهوری اسلامی «بسیار درخشان» است.

در مقابل، درویش‌پور می‌گوید که در شعارهای اعتراضات دی ماه جنبه سلبی و نفی حکومت برجسته بوده است.

او تاکید می‌کند که دلیل شعار «رضا شاه روحت شاد» نقش رضا شاه در عقب راندن روحانیت بوده است و «مردم شعار ندادند محمدرضا شاه روحت شاد؛ به دلیل سازش‌هایی که محمدرضا شاه با روحانیت داشت.»

این جامعه‌شناس تاکید کرد که در آبان ۱۳۹۸ نیز «شعارهای این‌چنینی را ندیدیم و بیشتر شعارهای اعتراضی به حکومت بودند.»

گلریز درباره مواجهه احتمالی با این پیام نیز می‌گوید که گسلی بین روشنفکران و تشکل‌های سیاسی و به طور کلی الیت جامعه و توده مردم داخل ایران وجود دارد. بیشتر الیت جامعه ایران نگاه مثبتی به سلسله پهلوی ندارند و معتقدند سلطنت را باید کنار گذاشت، اما توده مردم به گونه دیگری فکر می‌کنند.

او می‌گوید که شاهزاده رضا پهلوی به دلیل رابطه عاطفی نهاد پادشاهی با ملت ایران و «ارتباط مستقیم» ایشان با مردم ایران و اطلاع از اتفاقات، «با درایتی که دارد وظیفه خود می‌داند که افق حرکت آینده را توضیح دهد، بدون این که وارد رهبری سیاسی شود.»

درویش‌پور اما می‌گوید که هم‌سویی جریان‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی با پیام افراد به دست نمی‌آید، بلکه این هم‌سویی باید بر روی موضوعاتی که امکان هم‌گرایی حول آن‌ها وجود دارد، از جمله حقوق بشر و آزادی زندانیان سیاسی ایجاد شود.

او تاکید می‌کند که این تصور که بتوان برای «بدیل سیاسی آینده کشور» یک تشکل همه با هم ساخت «خیال‌بافی» و «نشناختن پیچدگی‌های جامعه ایرانی» است.

او تاکید می‌کند که در صورت شکل گرفتن یک هم‌سویی و عبور از جمهوری اسلامی، مشخص خواهد شد که در یک انتخابات آزاد چه جریانی اکثریت را به دست می‌آورد، اما «تبلیغات برای تحمیل یک فرد» به عنوان رهبر، با شعار «همه با هم» یا «به تعبیری همه با من»، همان کاری است که در یک دوره آقای «خمینی» کرد.

فارغ از تمام تعابیر و پیش‌بینی‌ها، هنوز کسی نمی‌داند که محتوای پیمان نوین چیست. اما به نظر می‌رسد که از هم‌اکنون موافقان و مخالفان پادشاهی در ایران، خود را برای شنیدن مفاد آن و موضع‌گیری مثبت و منفی، آماده می‌کنند.

از: ایران وایر

 

به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.