سرمقاله نشریه شماره ۲۰۵
جامعه ی ایران تشنه ی تغییر
حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای دست یافتن به قدرت، نسبت به تحقق اهداف مورد نظر ملت ایران در انقلاب ۵۷ که آزادی، استقلال و عدالت در راس آن ها بود، بی اعتنائی نموده و از آن اهداف فاصله گرفت. در سیاست داخلی آزادی ها و حقوق اولیه و اساسی ملت را زیر پا گذاشت. در سیاست خارجی، کج روی و دور شدن از سیاست مستقل ایرانی و گرایش و پیوند با برخی از بلوک های قدرت را پیشه کرد. با سوء مدیریت و سوء سیاست در سیاست های اقتصادی و اجتماعی و با فساد گسترده و بی سابقه ی اغلب کارگزارانش، خود را از ماندگاری و استقرار بلند مدت دور نمود. در نتیجه اکنون که چهل و دو سال از انقلاب سپری شده، کشور در شرایطی است که در بین همسایگان و جامعه بینالمللی منزوی شده، فرار مغز ها و مهاجرت بی سابقه ایرانیان به چهار گوشه جهان رکورد شکسته، فقر و بیکاری، گرانی و تورم روزگار مردم را سیاه کرده و نا کار آمدی و ندانم کاری کاربدستان حکومت در تمام امور کشور حتی در ساماندهی سوانح طبیعی مانند سیل و زلزله و در مواجهه با پاندمی مرگبار کرونا، طاقت مردم ایران را طاق نموده است. شگفت انگیز است که حکومت به جای جبران مافات و دلجویی از ملت و آمدن به طرف مردم و توجه به خواسته های آنان، به سرکوب بیشتر و تشبث به زندانی کردن و اعدام روزانه دست می زند. و این بد رفتاری ها و سیاه کاری ها به آن جا رسیده که جامعه ایران نه تنها خواستار، بلکه تشنه ی تغییر شده است.
در انقلاب ۵۷ هم، ملت ایران می دانست که باید تغییر دهد، اما در جریان تغییر نتوانست آنچه را که هدف گرفته بود، پیاده نماید و آرمانش را به کرسی نشاند. ولی امروز، به حکم آنکه گذشته چراغ راه آینده است، باید هوشیار باشیم و بدانیم که تغییر در چه جهت و به کدام سمت باید متمرکز گردد. مسلم و قطعی است که سمت و سوی تغییر و حرکت باید به طرف مردم سالاری و استقرار حاکمیت ملی توجه داشته باشد. اما نه در حرف و شعار، بلکه بر اساس دقت در گزینش نوع حرکت که در ذات و ماهیت و جوهر آن، دست یابی به حاکمیت ملی ممکن و میسر و قابل تصور باشد. امروز پس از کسب تجربیاتی که با بهای سنگین و در طول دهه ها بدست آمده، دیگر زمان انتخاب بین بد و بد تر نیست. و زمان انتخاب بهترین است. بهترین حکومت، حکومتی است که مردم در انتخاباتی آزاد و برای مدتی محدود بر می گزینند. حکومتی که در مقابل مردم پاسخگو باشد و ملت با ساز و کاری دموکراتیک، همه وقت، امکان و قدرت تغییر آن را داشته باشد. و مسئله توارث و ژن و حالت مادام العمری در شکل گیری آن نقشی نداشته باشد. زور و تفنگ و خشونت و معتقدان به بهره گیری از این گونه ابزار ها در بنیان آن راه نداشته و قابل قبول نباشند. آیا امروز کسانی که با نظریه هایی منحط مانند فدرال کردن ایران، زمینه تجزیه این سرزمین تاریخی را پی ریزی می کنند، میتوانند در ساختن آینده جایی داشته باشند؟ امروز آحاد این ملت، گروه های سیاسی، شخصیت های ملی و اجتماعی، افراد مرجع جامعه و عموم صاحب نظرانی که سازنده افکار عمومی هستند باید مسئولیت تاریخی خود را برای ساختن آینده این سرزمین بپذیرند. ودر روشنگری بکوشند. با دریغ بسیار کارنامه ی نا مقبول و تاسف بار حکومت برخاسته از انقلاب، از جهات مختلف به گونه ای رقم خورده که دوران قبل از انقلاب را تطهیر و توجیه و روسپید کرده است. و نسل جوانی که آن دوران را ندیده و عمق فساد و اختناق آن را لمس نکرده، وبرخی افراد فراموشکار و بعضی اشخاص سطحی نگر و فاقد ژرف بینی را واداشته تا حسرت زمان گذشته را بخورند و انقلاب را یک سره حاصل خطا و ندانم کاری نسل گذشته این ملت، یا تنها نتیجه ی توطئه چینی و برنامه ریزی بیگانگان بیانگارند. و این در حالیست که متاسفانه ده ها رسانه بیگانه ساخته با ماهیت غیر اصیل و غیر ملی نیز از بام تا شام در همین راستا در بوق های تبلیغاتی خود می دمند. اما نمی گویند که اگر نا رضایتی عمومی نمی بود، آیا امکان داشت که هر سناریو نویسی بتواند چیزی قریب به اتفاق ملت ایران را به صحنه انقلاب بکشاند؟ و اشاره نمی کنند که آیا بیش از۳۰ میلیون نفر جمعیت ایران در زمان انقلاب همه دچار تاریک اندیشی و بی خردی و فاقد تشخیص صحیح بودند؟ آن ها نمی گویند که کسانی که به هر دلیل موفق به دست یافتن به اهرم های قدرت گردیدند، وعده های خود و اهداف انقلاب را به دست فراموشی سپرده و نسبت به خواسته های مردم بد عهدی و جفا کردند و انقلاب را به بی راهه ای بردند که این روزهای پریشانی وتاریکی برای این سرزمین رخ داده است؟
امروز همه و همه و حتی برخی از افراد و عناصر حاضر در حکومت، لزوم تغییر را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس می کنند. تغییر به سوی درایت و عقلانیت، تغییر به سوی آزادی و استقلال، تغییر به سوی حفظ منافع ملی و عدالت اجتماعی، تغییر به سوی صلح و دوستی با همسایگان و جامعه جهانی و قطع نفوذ و سلطه و وابستگی وباج دهی به قدرت هایی خاص. اگر ملت ایران بتواند این تغییر را با مسالمت و به دور از خشونت و به نحوی متمدنانه به ثمر برساند و اگر ضرورت این تغییرات توسط همه پذیرفته شده و بتواند به گونه ای آرام و به دور از خشونت جامه عمل بپوشد، موقعیتی مطلوب برای این سرزمین و این مردم محنت زده گشوده خواهد شد و اگر نه آینده ای مبهم و دور از منافع و مصالح ملی در انتظارمان خواهد بود. برای عبور از این گردنه ی سخت تاریخ ضروریست که همه نیروهای معتقد به آزادی، استقلال، عدالت و حاکمیت ملی و حفظ تمامیت ارضی دست در دست هم و متحدا در صحنه حضور داشته باشند.
——————————
برای مطالعه نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۲۰۵ لطفا اینجا کلیک کنید
***********
***********