راه برخورد با این افراد، در نگاه نو به جامعه و بازشناسی منافع ملی است؛ منافعی که این کشور برای آن یک میلیون شهید و جانباز و آزاده داده و متولیان سیاسی کشور نباید به خاطر این منافع ملی که از استخوان های یادگار مانده در فکه و شلمچه گرفته تا پلاک های گم شده در کرخه و خلیج فارس همه برای آن فدا شده، با کسی تعارف داشته باشند
حکایت جالبی شده این بخش از تاریخ انقلاب، به خاطر هم زبانی رسانه نئوکان ها و رسانه محافظه کار کشور، روزنامه تندرو و بخش فارسی رادیو اسراییل و همه دعواها سر این است که چرا ایران نباید با آمریکا دشمن باشد!
به گزارش خبرنگار “آینده”، نگاهی به ۳۵ سال گذشته نشان می دهد، جز اعراب حاشیه جنوبی خلیج فارس، ترکیه، شوروی و بعدها روسیه و کشورهایی مانند آذربایجان و عربستان سعودی از تیرگی روابط ایران و آمریکا سود بسیاری را برده اند.
جذب سرمایه بیش از ۳ هزار شرکت ایرانی و فعالیت اقتصادی نجومی آنها در بندر دبی که دهه ۷۰ مردمانش با شتر این سو و آن سو می رفتند، بهترین شاخص برای مقایسه نفع دشمنی آمریکا و ایران دانست.
همین رویه را بر بازار بنجل های ترکی و این روزها چینی می توان درک کرد که اولی در دهه ۸۰ از مسیر ترانزیت مورد نیاز ایرانی ها و سود توریسم ایرانی به سرانجام خوش رشد اقتصادی رسید و دومی این روزها بره چران تاریخی در آب کردن اجناس بنجل خود در بازارهای ایرانی و تجار نزدیک دولتی دارد.
در مرکز این جریان، بازی به نام قاچاق و برقرار نشدن قانون تجارت جهانی در ایران، موجب شده که عده ای به سودهای سرشار چند میلیارد دلاری رسیده و همواره به قدرت خود افزوده و جلوی اقدامات درست قانونی را بگیرند.
اگر از نفع تجاری و اقتصادی بگذریم، برای آتشبارهای جنگ طلبی دو طرف، نفع دشمنی در کجاست که این گونه عصبی به اظهارنظر و پرخاش تن داده و به حدی رفتار خشن را در دستور کار خود قرار داده اند که گاف های جالبی مثل همزبانی با اسراییل از درون آن بیرون می زند.