سجاد بهزادی
عصر ایران؛ سجاد بهزادی- عبدالعلی علی عسکری رئیس پیشین صدا وسیما در مراسم خداحافظی خود از این سازمان گفت “رسانه ملی هم از طریق شبکههای ماهوارهای و هم از طریق فضای مجازی در بزرگترین جنگ تاریخی – رسانه ای قرار گرفته بود و از طرفی هم در درون با تلاطم و هم با نامهربانی دولت مواجه شده بود و (این امر) افول اعتماد افکارعمومی را به همراه داشت.”
رهبری هم مدتی پیش در سخنان خود با اشاره به “وجود ضعف و کمکاری در کارهای رسانهای و تبلیغاتی در داخل کشور خواستار عملکردی قوی تر و هوشمندانه تر در این مسایل شده بودند.”
این در حالی است که به قول وزیر ارتباطات دولت دوازدهم”مجلس انقلابی این همه برای صداوسیما پول می پاشد و تنها در یک مورد با مصوبه مجلس انقلابی ۱۵۰۰میلیارد تومان معادل ۵۰ درصد بودجه توسعه در وزارت ارتباطات برای فعالیت در فضای مجازی به صداوسیما اختصاص داده شده است .”
در موردی دیگر و در همین دوران علی عسکری ، برداشت ۱۵۰ میلیون یورویی صداوسیما از صندوق توسعه ملی شاهد بودیم. با پولی که میشد به گفته برخی صاحبنظران ، در آن زمان ۶۵ میلیون دوز واکسن آستارازنکا تامین و تمام ایرانیان را واکسینه کرد؛ با همه این احوال چرا همچنان صداوسیما گرفتار فقر و بی اعتمادی مخاطب است و به قول رئیس سابق این سازمان “افول افکار عمومی را به همراه داشته است؟”
در تازه ترین نظرسنجی صورت گرفته از سوی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، در دو سال و نیم گذشته صدا و سیما، ۱۵ درصد از مخاطبان اخبار خود را از دست داده و به همین میزان، بر تعداد کاربران فضای مجازی، افزوده شده است.
صداو سیما در دوران عبدالعلی علی عسکری گرفتار چندین خطا و اشتباه مهم بود:
یکم: جنگ با فضای مجازی به جای درکِ فضای مجازی
نه تنها بر اساس نظرسنجی ها در دو سال و نیم گذشته، صدا و سیما ۱۵ درصد از مخاطبان اخبار خود را از دست داده و به همین میزان بر تعداد کاربران فضای مجازی افزوده شده است؛ بلکه این سازمان همواره خود را مقابل فضای مجازی می دید و درک دستی از این محیط نداشت.
صداوسیما نمی خواهد بپذیرد که شبکه های اجتماعی رقیب قدرتمندی برای این سازمان هستند و در بسیاری از موارد جلوتر از این دستگاه عریض وطویل، به مرحله تاثیر گذاری بر افکار عمومی رسیده است.
صداو سیما همچنان در سراشیبی از دست دادن مخاطبان خود است و به جای چابک سازی، این بار در پی مقابله شدید تر با شبکه های اجتماعی است.
مصوبه اخیر مجلس و اختیار کنترل فضای مجازی به صداوسیما نشانه مهمی در این رابطه است. صداوسیما با این مصوبه می خواهد رویای خود را در مورد کنترل بر محتوای فضای مجازی به واقعیت تبدیل کند اما فراگیری اطلاعات و شبکه های اجتماعی در جهان امروز به ما می گوید که رفتن به این مسیر، یک نوع فرصت سوزی و خطایی بزرگ است.
دوم:مبارزه پارازیتی با شبکه های ماهوارهای به جای تقویت تولید محتوا
علی عسکری در همان مراسم خداحافظی خود گفت “توطئه دشمن این بود که تعداد فراوانی شبکه ایجاد کند، به طوری که در سال اول کار ما حدود ۱۰۰ شبکه ماهواره ای فعال کردند.”
معلوم نیست وقتی که سیاست پارازیت بر روی این شبکه ها و حتی جمع آوری دیش های ماهواره ای طی سالهای گذشته تا کنون وجود داشته است چرا ما همچنان باید نگران فراوانی این شبکه ها باشیم به طوری که فعالیت آنها را “توطئه دشمن” بدانیم.
آیا بهتر نیست صداو سیما در مقابل دیگر شبکه های ماهواره ای و به جای حمایت از پارازیت، تولید محتوای خود را غنی تر و به مزاج مخاطب نزدیک تر کند؟
بنظر می آید به جای پارازیت بر روی شبکه های ماهواره ای در خارج و مخالف با راه اندازی شبکه های خصوصی رادیو وتلویزیون در داخل؛ بهتر است اصل ۴۴ قانون اساسی که مورد تاکید رهبری نیز هست در مورد صداوسیما اجرائی شود.با اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی میتوان از مشکلات دامنگیر صداوسیما از جمله بزرگ بودن سازمان و مدیریت ضعیف منابع کاسته شود. به نظر میرسد کوچک شدن ساختار سازمانی صداوسیما به دنبال خصوصی شدن آن، موجب بالا رفتن کارایی آن نیز شود.
سوم: نداشتن باور حرفهای در تولید خبر
اوج کار صداوسیما در تولید وانتشار خبر “شبکه خبر” این سازمان است. به قول رئیس سابقش “مرد میدان ما در این عرصه شبکه خبر است، به طوری که مهمترین مرجع خبری اهالی سیاست زیرنویس شبکه خبر و در فضای مجازی، باشگاه خبرنگاران است. از این نظر صداوسیما در تراز بالا مانده است.”
معلوم نیست رئیس سابق سازمان صداوسیما بر اساس کدام شاخص به این نتیجه رسیده است که “شبکه خبر مهمترین مرجع خبری اهالی سیاست است.” این در حالی است که غول های رسانه ای دنیا سایه خود را بر تمام عالم گسترانیده اند و در جامعه امروز ایران نیز علیرغم همه محدودیت هایی که وجود دارد، بخش بزرگی از جامعه اخبار روز خود را در همان شبکه های رسانه ای غیر ازصداوسیما دنبال می کنند.
صداوسیما مادامی که باور حقیقی خود را نسبت به تولید خبر حرفه ای تغییر ندهد نمی تواند در تراز جهانی و در برابر غول های رسانه های جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد.حتی اگر فضای فعالیت برای این سازمان در داخل کشور بی رقیب باقی بماند.
امروز سازمان صداوسیما در ایران، سازمان فربهی است که بی رقیب فعالیت می کند اما نتوانسته است که اعتماد افکار عمومی را به صورت مطلوبی جذب خود کند.
در محیطی که رقیب نیست هنری هم نیست اگر به قول علی عسکری “امروز تمام تولیدکنندگان کشور پشت صف هستند تا صداوسیما آنها را تبلیغ کند.” صرفنظر از درآمد سرشاری که صداوسیما از طریق این آگهی های بازرگانی دارد اما اگر رقیبی بود هرگز این صف تبلیغ شرکت های خصوصی برای صداوسیما وجود خارجی نداشت.
سازمان صداوسیما در خارج از کشور هم نتوانسته است با دیگر رسانه های جهان رقابت کند وبسیاری از شبکه هایی که به همین منظور راه اندازی گردید یکی پس از دیگری تعطیل شدند.”ساترا” هم بر خلاف سخن رئیس سابق که اعتقاد دارد “راه اندازی آن کار انقلابی، بزرگ و به روز در تراز جهانی بود” نتوانست بر پیچیدگی های کار رسانه در جهان کاری از پیش ببرد.
کار رسانه ای کردن در جهانی که غول های رسانه ای آن هر روز چیره تر می شوند کار ساده ای نیست و صداوسیما در ایران تا کنون نتوانسته است حتی به سایه این غول های رسانه ای نزدیک شود.
جامعه قضاوت می کند این ادعای رئیس سابق صداوسیما که می گفت” ما سربلند از این دوران خارج شدیم.” چقدر به واقعیت نزدیک است.
عبدالعلی علی عسکری رئیس پیشین صداوسیما همچنین اعتقاد دارد ” این سازمان زمینه ساز ظهور حضرت ولیعصر (عج) است و از وقتی که پایش را در سازمان گذاشته، روزی نبوده که بدون سلام به حضرتش کارش را شروع کند.”
افکار عمومی همچنین قضاوت خواهد کرد، آیا عملکرد روسای صداوسیما تا کنون به گونه ای بوده است که این سازمان “زمینه ساز ظهور حضرت ولیعصر (عج)” باشد؟
سازمانی که نتوانسته است اعتماد جامعه خود را جلب کند و نگران افول است چگونه می تواند مدعی زمینه سازی ظهور حضرت ولیعصر باشد. اگر این سازمان موفق شد در ابتدا ذهنیت شکل گرفته در جامعه، پیرامون عملکرد خود را از “میلی به ملی” و سپس به جهانی تغییر دهد؛ آن زمان می تواند ادعاهای بزرگ تری داشته باشد.