هاشمی از امام نگوید، که بگوید؟
مبادا یک عده دوست نادان در داخل کشور، به عنوان دلسوزى، به عقل ناقص خودشان خیال نمایند این با خط امام و انقلاب نمىسازد، امام در تمام طول دوران انقلاب و قبل از آن و بیشتر از همه بعد از انقلاب تا لحظهى وفاتشان، نهایت اعتماد و اطمینان را به آقای هاشمی داشتند. ایشان شخصیتی است که اینقدر مورد اعتماد امام بود، اینقدر به امام نزدیک بود، حرفهاى امام را بیشتر از آنها شنیده، درد دلهاى امام را بیشتر از دیگران خبر دارد. حالا عدهیى همینطور حرف مىزنند و اصلاً نمىدانند که حرف دل امام چه بود!
آفتاب: حضرت آیت الله خامنهاى، رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۶۹ در دیدار جمع کثیرى از علما، روحانیون، مسئولان و اقشار مختلف مردم استان خراسان به بیان نکاتی درباره جایگاه و شخصیت آیت الله هاشمی پرداختند و در بخشی از آن به کنایه تلخی درباره تخریبگران ایشان فرمودند: “مؤذن بانگ بىهنگام برداشت، نمىداند که چند از شب گذشته است”.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، گزیده این سخنرانی بدین شرح است:
«دشمن تبلیغ مىکند که با رفتن امام، دوران امام تمام شد! دشمن غلط مىکند. ما هم گفتیم، اعلامیه دادیم، حرف زدیم، همهى مردم هم اثبات کردند که نخیر، دوران امام، با رفتن جسمانى و ظاهرى ایشان تمام نشد و نخواهد شد. این ثابت شد؛ اما این دشمن است که مىگوید. مبادا یک عده دوست نادان در داخل کشور، به عنوان دلسوزى، به عقل ناقص خودشان چیزى را در گوشهیى نشان کنند که خیال نمایند این با خط امام و انقلاب نمىسازد و شیون سر بدهند که دوران امام تمام شد. اگر چنین سخنى – ولو با اشاره – از زبان کسى صادر بشود، دشمن شاد خواهد شد؛ مواظب باشید.
امروز بحمدالله در رأس دستگاههاى اجرایى کشور، کسى است که امام در تمام طول دوران انقلاب و قبل از آن و بیشتر از همه بعد از انقلاب تا لحظهى وفاتشان، نهایت اعتماد و اطمینان را به او داشتند؛ رئیسجمهور ما. ایشان کسى است که اینقدر مورد اعتماد امام بود، اینقدر به امام نزدیک بود، حرفهاى امام را بیشتر از آنها شنیده، درد دلهاى امام را بیشتر از دیگران شنیده و خبر دارد. حالا عدهیى همینطور حرف مىزنند و اصلاً نمىدانند که حرف دل امام چه بود!
مؤذن بانگ بىهنگام برداشت / نمىداند که چند از شب گذشته است
چنین آدمى حالا در رأس امور ماست. من هم به امور واقفم و مىبینم که در مملکت چه کار مىشود. من آدم بىخبرى نیستم. همهى این اوضاع اجرایى کشور را از نزدیک، هشت سال تجربه و لمس کردهام. قبل از آن هم، از اول انقلاب در شوراى انقلاب و دیگر جاها بودهام. مگر ممکن است امروز کسى حتّى به خاطرش بگذرد – چه برسد به عمل – که از آن جهتگیرى و چارچوبِ ترسیمشدهى انقلاب تخطى کند، که حالا یک عده دایههاى مهربانتر از مادر، مرتب در اینجا و آنجا مىنشینند و ذهن مردم را خراب مىکنند؟!»