متروپل، میراث آیت‌الله خمینی!‏

جمعه, 13ام خرداد, 1401
اندازه قلم متن

فردا سی و سومین سالگرد درگذشت آیت‌الله خمینی است. اقتدارگرایان حاکم او ‏را با عناوینی نظیر رهبر عظیم‌الشان انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی می‌‏نماند و اصلاح‌طلبان از او با عنوان «امام راحل» یاد می‌کنند. هر دو گروه اما، ‏خود را – کمتر و بیشتر- میراث‌دار او می‌دانند و در زمین انقلاب اسلامی‌ای بازی می‌کنند که او طول و عرضش را تعیین کرده است. میراث خمینی در هر حال، ‏قابل اعتناست و جا دارد که هر بار و به‌مناسبتی بدان پرداخته شود.‏

عبارت «مثلث زر و زور و تزویز» احتمالا بر ساخته علی شریعتی است و اگر هم ‏نباشد، در ادبیات پیروان او و سازمان مجاهدین خلق ایران، به فراوانی کاربرد ‏داشت و شاید هنوز هم داشته باشد.

مخاطب این عبارت در دهه پنجاه، حکومت شاه بود که در آن «بورژوازی ‏کمپرادور»، نماد زر، ساواک سنبل زور و رسانه‌های حکومتی نشانه تزویز بودند. ‏شریعتی شاید علاقه‌ای نداشت تا به جنبه‌های دیگر برآمد این مثلث بپردازد و ‏متاسفانه زنده هم نماند تا با این شابلون، به اندازه‌گیری نظام جمهوری اسلامی ‏بپردازد که خود – آگاهانه یا نا آگاهانه – در تاسیس آن نقش موثری داشته است.‏

مثلث «زر و زور و تزویز» اما، نماد دیگری هم در جامعه داشته است که در ‏انقلاب اسلامی، سرطان‌وار گسترش یافت و به جمهوری اسلامی امروز فرا ‏رویید. برجسته‌ترین نماد حیات و عملکرد این مثلث در دوران پیش از انقلاب، ‏دستجات عزاداری ماه محرم بود که در آن زر حاجی بازار، زور لمپن حاشیه بازار و ‏تزویز ملای تکیه محل، در دیگ‌های پلوی نذری و دستجات علم‌وکتل به‌دست و ‏قدرت‌نمایی ملایان روضه‌خوان – منبری و زنجیر و قمه‌زنی میلیونی، عرض اندام می‌کرد.

این عرض اندام اما، به حوزه عزاداری محدود نماند و در وجود «حزب ‏موتلفه اسلامی» به سطح سیاست فرارویید. حزبی متشکل از سران بازار، ‏روحانیت وابسته به بازار و شماری از قمه‌کشان و داش‌مشتی‌های متظاهر به ‏دینداری که کار ترور‌های حزب را انجام می‌دادند. در موتلفه، تجار بزرگ بازار ‏دست بالا را داشتند و دو گروه دیگر که به زر آنها نیازمند بودند، تبعت می‌کردند. ‏این حزب خود را یگانه تشکل سیاسی «اهل تقلید» اعلام کرد و البته در همانجا – ‏برای آنکه امر بر هیچ ملایی مشتبه نشود – تاکید کرد که مرجع تقلید را حزب تعیین می‌کند و طبعا ملایی به این مقام بر گزیده می‌شود که زبان بازار را بفهمد.‏

موتلفه مهم‌ترین تشکل سیاسی اسلامی بود که پابه‌پای رفتن جامعه به سمت ‏بحران انقلابی، به خمینی نزدیک و نزدیک‌تر شد و از فردای پیروزی انقلاب ‏اسلامی، مراکز حساس قدرت را به چنگ آورد. لاجوردی در دادستانی انقلاب ‏تهران مستقر شد تا دمار از مخالفین در آورد، وزارت بازرگانی و همه مراکز ‏حساس اقتصادی به تصرف برادران عسکر اولادی، بادامچیان و خاموشی‌ها در ‏آمد. لمپنن بی‌سوادی به نام محسن رضایی که همه سابقه‌اش مشارکت در چند ‏ترور بود، به فرماندهی کل سپاه برکشیده شد و همتای لمپن دیگرش، محسن ‏رفیق‌دوست عهده‌دار وزارت سپاه شد. صداوسیما و بسیاری از تریبون‌های ‏نماز جدیدالتاسیس جمعه هم به تصرف روحانیونی درآمد که یا از موتلفه بودند ‏و یا با موتلفه و بدین‌گونه بود که موتلفه به مثابه نماد مجسم مثلث «زر و زور و ‏تزویر»، میراثدار اصلی خمینی شد و سهم شیر را در نظام نوپا، از آن خود کرد تا ‏بر همگان مسجل شود که، جدای از حواشی و سو تفاهمات بسیار روشنفکران ‏مسلمان و انقلابی، میراث اصلی خمینی چیزی جز نسخه نوسازی شده اتحاد «زر ‏و زور و تزویز» نبود و شخص «امام راحل» که حفظ نظام را اوجب واجبات اعلام ‏کرد و با چشمان شیشه‌ای، حکم اعدام هزاران زندانی دارای حکم حبس را امضا ‏کرد، استاد اصلی تزویر بوده است.‏

در ۴۳ سال عمر ج.ا. تحولات زیادی اتفاق افتاده است. حزب موتلفه به عنوان ‏تشکل سیاسی اصلی نظام هم دچار تغییراتی شد. حاجی حجره‌نشین بازار به ‏امپراتور پتروشیمی بدل شد، قمه‌کش جوان آن روزگار به سردار صاحب جاه و ‏جلال فرا رویید و روحانی دست تنگ متکی به وجوهات بازار، بر خزانه ملی چنگ ‏انداخت. یک چیز اما، تغییر نکرد: مثلث «زر و زور تزویز» همچنان هسته سخت ‏قدرت باقی ماند و هر بار که حادثه‌ای رخ داد، به‌سان گربه مرتضى علی، دوباره ‏بر سر کشور و گنج‌های آن فرود آمد تا تحمیق کند، فساد کند، غارت کند و نابود ‏کند.

نظامی که ابله نادانی به نام حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران آن است ‏که برای ربودن گوی عوام‌فریبی، از کسادی بازار شهادت می‌نالد، رییس ‏جمهورش قادر به از رو خواندن یک متن ساده فارسی نیست و اتهام جنایت علیه ‏بشریت را بر پیشانی دارد، همه مقامات ریز و درشتش تا خرخره در فساد غرق ‏شده‌اند و رهبرش نقش خود را به سطح ماله‌کش فساد مریدان فرو کاسته ‏است، میراث امروز آیت‌الله خمینی است.

رونمایی درب قابلمه به عنوان دستگاه ‏کرونایاب، پودر کردن هواپیمای مسافری بر آسمان تهران، ممنوعیت ورود واکسن ‏کرونا و معاونت در تحمیل مرگ به چند صد هزار بیمار مبتلا به کرونا، گوشه‌هایی ‏از این میراث سراسر فساد است. متروپل یک نماد کوچک از این قصه پرغصه ‏نظام اسلامی حاکم است که در آن بار دیگر مثلث زر عبدالباقی، زور سرپاس ‏رضایی و رفیقش علی شمخانی و تزویری که دیگر فقط از آن روحانیت حاکم ‏نیست و به ویژگی کل نظام بدل شده، چهره کریه خود را نشان داد. فساد کرد و ‏قربانی گرفت، تا به همه یادآوری کند که میراث اصلی آیت‌الله خمینی ۳۳ سال ‏بعد از مرگ او، همچنان همان است که بود!

از: ایران امروز


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.