اعلام همبستگی با مردم آبادان و مبارزات مردم ایران
ظهر دوشنبه دوم خرداد برج متروپل آبادان که بخشی از آن در دست ساخت و بخشی دیگر به بهرهبرداری رسیده بود، فرو ریخت. فاجعهای که پیش از آن توسط کارشناسان پیش بینی و اخطار داده شده بود، اما از آنجا که مالک ساختمان یکی از اعضای مافیای مالی و اقتصادی منطقه و پشتش به حکومت گرم بود، اعتنایی به اخطارها ننموده بود. نتیجه این شد که نارضایی های انباشت شده از سیاست های رژیم که آبادان را نیز مانند سایر نقاط ایران با فقر، بیکاری، گرانی، بی آبی، آلودگی محیط زیست، ریزگردها و فقدان امنیت و آزادی و ظلم مضاعف به هم میهنان عرب زبان ما روبرو کرده است، عکس العمل شدید اعتراض مردم این شهر و مردم دهها شهر دیگر ایران در همبستگی با آبادان را بدنبال داشت.
مردم می بینند که جمعی فاسد، نادان و تبهکار که با مسائل کشور و منافع ملی ایران بیگانه اند و اعتنایی به وضعیت مردم، یعنی صاحبان اصلی این آب و خاک ندارند، کشور را در چنبره خود گرفته و با سیاست های خانمانسوز خود زندگی را برای آنان غیر قابل تحمل کرده اند.
در کنار اعتراضات مردم آبادان مبارزات مدنی صنفی معلمان، بازنشستگان، کارگران و دانشگاهیان در نقاط مختلف کشور علیه گرانی، تورم، بیکاری و برای آزادی فعالان صنفی و سندیکایی زندانی نیز در اکثر نقاط کشور همچنان ادامه دارد و فریادهای اعتراض مردم علیه دیکتاتوری و مسئولان بی لیاقت جمهوری اسلامی بلند است. اعتراض گروههای اجتماعی از جمله فرهنگیان، کارگران، بازنشستگان، زنان، زندانیان سیاسی، هنرمندان، دانشگاهیان، ورزشکاران، کشاورزان، وکلا، عشایر، تشکل های سیاسی، مدنی و صنفی علیه وضعیت موجود، تبعیض و حاکمیت استبداد نیز به اوج جدیدی رسیده است. بخش بزرگی از مردم نیز با ابتکار و خلاقیت های تحسین برانگیز در هر فرصت مخالفت خود با حکومت را به نمایش میگذارند.
علیرغم رشد اعتراض ها و مخالفتهای مردم، مسئولان جمهوری اسلامی که همچنان خود را با فساد از یکسو و شعاردهی های بنیادگرایانه از سوی دیگر، دلگرم نگاه میدارند، مانند آنچه در همه دیکتاتوری ها دیده میشود، اعمال خشونت بیشتر، افزایش بازداشتها، طولانی کردن مدت زندانها و تهدید و ارعاب و جنایت های بیشتر را به عنوان راه حل میشناسند.
اما رشد مبارزات مدنی و تلاشهای گسترده مردم ایران زمانی ما را به آینده ای بهتر رهنمون خواهد شد که دیکتاتوری کنونی را با بدیلی ملی و قانونمدار جایگزین کنیم که حافظ استقلال، ضامن آزادی، جمهوریت، دموکراسی، جدایی دین از حکومت، رفع هرگونه تبعیض، حافظ تمامیت ارضی کشور و تقویت کننده همبستگی ملی مردم ایران باشد.
متاسفانه بخشی از هموطنان که خود را مدافع همبستگی ملی نشان میدهند، همچنان خواهان بازگشت به دیکتاتوری دو پادشاه گذشته ایران هستند. آنها که از سوی رسانه های وابسته به قدرتهای خارجی به طرزی غیر قابل مقایسه با جریانهای دیگر سیاسی ایران پشتیبانی میشوند، از آن دوران تجلیل میکنند و بجای اینکه ۵۰ سال زیر پا گذاشتن قانون اساسی مشروطه، نقض فاحش حقوق انسانی و شهروندی مندرج در آن، ایجاد سازمان مخوف امنیت(ساواک)، اعدام و شکنجه و سرکوب مخالفان در آن دوران را بطور روشن، با قاطعیت و بدون بازگشت محکوم کنند، به آن سیاست و رفتارها حتی اشاره هم نمیکنند و این به معنی آنست که هنوز آن اقدامات و روشها را مردود نمیدانند. حال آنکه همبستگی ملی وقتی ممکن میشود که بخشهای جامعه، از جمله سیاسیون آن، حقوق و آزادیهای یکدیگر را به رسمیت بشناسند. دیکتاتوری و نقض حقوق و آزادی های انسانی و شهروندی مدتهاست مانع اصلی تحکیم همبستگی ملی ایرانیان و از عوامل انقلاب ۵۷ بوده و مدافعان چنین خط سیاسی بر خلاف ادعاهایشان به طرز فاحشی ناقض همبستگی ملی هستند.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور ادامه نظام جمهوری اسلامی را برای ایران فاجعه آمیز میداند و به این جهت دست همکاری به سوی همه نیروهای آزادیخواه و دمکرات ایران که در حرف و عمل خواهان همبستگی ملی هستند، بمنظور ایجاد یک آلترناتیو دموکراتیک سیاسی جایگزین این نظام و حکومتی شایسته و ضامن حقوق و آزادی های مردم که در شان ملت بزرگ ایران باشد دراز میکند.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
۱۵ خرداد ۱۴۰۱ برابر ۵ ژوئن ۲۰۲۲
http://www.iranazad.info