دستاورد خامنهای، پوتین و اردوغان از نشست تهران چه بود؟
زیتون-فرید بهمنش: ضیافت دیپلماتیک تهران و میزبانی رئیسی از پوتین و اردوغان به پایان رسید و ظاهرا دستاورد و ماحصل دو روز تشریفات و پروتکل، چیزی نبود مگر بیانیهای دربارهی سوریه، که تقریبا هیچکدام از جملات آن، با نمونههای پیشین، تفاوتی ندارد. از همان آغاز هم میشود حدس زد که تضاد منافع بسیار است و رقابتهای منطقهای، ادعاهای رهبری جهان اسلام، سوریه، تحریمهای غربی، قرارگیری ترکیه در بلوک متفاوت قدرت و تورم و شرایط بد اقتصادی هر سه کشور جایی برای «دستاورد»های عملی نمیگذارد.
باز هم روسیه، ایران و ترکیه، به عنوان سه کشور ضامن «روند آستانه»، انگیزههای متفاوت گرد هم آمدند تا بر ضرورت حفظ تمامیت ارضی سوریه، احترام نهادن به استقلال و حاکمیت سیاسی دولت سوریه و همکاری برای مبارزه با ترور، تاکید مکرر کنند. با وجود آن که دیدارهای دو روزه بین پوتین و اردوغان با رئیسی و خامنهای خروجی قابل توجهی نداشت، صدا و سیما و مجموعههای رسانهای اینترنتی وابسته به حاکمیت، الگویی از تقابل و مقایسه ترسیم کردند و به زعم آنها، سفر جو بایدن به اسرائیل، فلسطین و عربستان، هیچ دستاوردی نداشت و با دستان خالی به آمریکا بازگشت اما نشست تهران، نمونهی موفق والایی از همکاری منطقهای و تاثیرگذاری بر روند تحولات سیاسی و دیپلماسی جهان بود.
دولت رئیسی در تهران، هم میزبان هفتمین نشست سران کشورهای ضامن روند مذاکرات آستانه بود و هم برگزارکننده نشست شورای عالی همکاری استراتژیک بین ایران و ترکیه. این دو نشست در شرایطی برگزار شد که زمانبندی آن، با سفر جو بایدن به منطقه بیارتباط نبود.
ژست صمیمانهی خامنهای با «وهب مسیحی»
برای نخستین بار، در آذر ماه سال ۹۴ بود که برخی از کانالهای تلگرامی و اکانتهای متعلق به «حزباللهی»های ایران در فضای مجازی، از پوستر مقایسهی «وهب مسیحی» با ولادمیر پوتین رونمایی کردند. بر اساس برخی روایات شیعی، وهب بن وهب که در برخی منابع از او به وهب بن عبدالله کلبی یاد شده، جوانی مسیحی بود که در مسیر حرکت حسین بن علی به سوی کربلا، اسلام آورد و در روز عاشورا در کربلا کشته شد. حزباللهیهای گوش به فرمان خامنهای در آن سال و در دورانی که همراهی ایران و روسیه در سوریه اهمیت ویژهای داشت، بنای قیاس خود را بر این نهادند که خامنهای امام زمان و پوتین نیز همان وهب مسیحی است. اگر چه این بار در فضای مجازی، سخنی از وهب به میان نیامد، اما انتشار عکسهای صمیمانهی علی خامنهای با ولادمیر پوتین و حال و هوای خاص آنها، نشان میدهد رهبر جمهوری اسلامی، عامدانه میخواهد این پیام را به جهانیان صادر کند که با رهبر یک ابرقدرت مخالف آمریکا، «رفیق» است و پوتین هم تنها نیست.
صمیمت و برخورد دوستانه و نزدیک خامنهای با پوتین، فراتر از عکس بود و او در سخنان خود، به طور ویژه اقدام تجاوزکارانه و حملهی پوتین به اوکراین را تأیید کرد و گفت: «در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد. اگر راه در مقابل ناتو باز باشد، حد و مرزی نمیشناسد و اگر جلوی آن در اوکراین گرفته نمیشد، مدتی بعد به بهانه کریمه، همین جنگ را به راه میانداختند.»
خامنهای در ادامه، مدح و ثنا از رئیسجمهور روسیه را به اوج رساند: «غربیها با روسیه قوی و مستقل بهکلی مخالف هستند. آمریکاییها هم زورگو هستند و هم حیلهگر، و یکی از عوامل فروپاشی شوروی سابق فریبخوردن در مقابل سیاستهای آمریکا بود، البته روسیه در دوره جنابعالی استقلال خود را حفظ کرده است.»
سخنان خامنهای در تقدیر و ستایش از اقدامات پوتین در حالی است که انتقاد از سرسپردگی و وابستگی سیاستهای جمهوری اسلامی به روسیه در میان منتقدین جمهوری اسلامی و فعالان شبکههای اجتماعی بهشدت بالا گرفته است.
حرف ناشنوی اردوغان
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، در ماههای اخیر، پیگیری ویژهای در مورد عادیسازی روابط آنکارا–تلآویو انجام داد. به فاصلهای کوتاه، هم رئیسجمهوری و هم نخستوزیر اسرائیل به ترکیه سفر کردند. به همین خاطر، خامنهای و دیگر مقامات جمهوری اسلامی، در سخنان خود، بارها با عبارات و جملات کنایی، ارتباط ترکیه، جمهوری آذربایجان و امارات متحدهی عربی را به چالش کشیدند. اما تاکنون سابقه نداشته که خامنهای تا این اندازه واضح و مستقیم در حضور یک سیاستمدار با اهداف و تصمیمات او مخالفت کند.
رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با اردوغان دربارهی تصمیم ترکیه برای حمله شمال سوریه گفت:«حفظ تمامیت ارضی سوریه بسیار مهم است و هر گونه حمله نظامی در شمال سوریه قطعاً به ضرر ترکیه، سوریه و همه منطقه و به نفع تروریستها خواهد بود.»
با وجود این عبارات روشن، رئیس جمهور ترکیه به این سخنان وقعی ننهاد و در نشست روند آستانه اعلام کرد که ترکیه برای اقدام نظامی در شمال سوریه عزم راسخ دارد. اردوغان تنها چند ساعت پس از بازگشت به ترکیه، دستور حمله به شمال عراق را نیز صادر کرد و بر اثر اصابت راکتهای ترکیه به یکی از مناطق استان دهوک در شمال عراق، دست کم ۹ گردشگر عرب جان خود را از دست دادند و ۲۳ نفر نیز زخمی شدند. وزارت دفاع روسیه هم از ردیابی پهپادهایی خبر داد که کانال سپاه قدس میگوید متعلق به «تروریستهای تحت حمایت ترکیه» هستند. این اقدام رئیس جمهور ترکیه نشان داد که او، اگر چه به عنوان یکی از ضامنین روند آستانه، با ایران و روسیه بر سر یک میز مینشیند اما نه تنها در سوریه، بلکه در عراق نیز، اهداف خود را با روشهای نظامی دلخواه خود دنبال میکند و توصیه و نصیحتی از رقیب منطقهای و ایدئولوژیک خود نمیپذیرد.
وزارت دفاع روسیه
"نزدیک ساعت ۲۲:۱۰ روز چهارشنبه، سامانههای پدافند هوایی روسیه در سوریه، پهپادهایی را در حال نزدیک شدن به حمیمیم شناسایی کردند.
آتش پدافند هوایی در فاصله ۲ کیلومتری پایگاه، ۲ پهپاد شبه نظامی را منهدم کرد. تلفات جانی و مالی نداشته است."— Korosh (@Cyru3S) July 20, 2022
تفاهمنامه یا قرارداد؟ گدا به گدا، رحمت خدا
یکی از شعارها و خبرسازی مهم در مورد سفر اخیر پوتین به ایران، ذوقزدگی رسانههای حاکمیتی و کاربران اصولگرایی است که معتقدند امضاهای طلایی رد و بدل شده بین ایران و روسیه، میلیاردها دلار پول و سرمایه را وارد کشور میکند.
محسن خجسته مهر مدیرعامل شرکت ملی نفت گفته است: «ارزش تفاهمنامهای که امروز بین شرکت ملی نفت ایران و گازپروم روسیه امضا شد حدود ۴۰ میلیارد دلار است. ما امروز در دولت سیزدهم که جهتگیری و رویکرد زیربنایی، تحقق رشد اقتصادی کشور است سرمایهگذاری در میادین را جزو اولویتها قرار دادهایم».
توسعه میدانهای گازی کیش و پارس شمالی، فشارافزایی میدان پارس جنوبی، توسعه ۶ میدان نفتی، سوآپ گاز و فرآورده، تکمیل طرحهای الانجی، احداث خطوط لوله صادرات گاز و سایر همکاریهای علمی و فناورانه از جمله مهمترین محورهای تفاهمنامه بوده است.
این در حالی است که از لحاظ حقوقی، آن چه که بین ایران و روسیه امضا شده، مجموعهای از تفاهمنامهها برای شروع بحث و بررسی در مورد همکاری اقتصادی در حوزههای مختلف است. این تفاهمنامهها باید در یک روند کارشناسی و پس از طی تشریفات خاص، تبدیل به توافقنامه و قرارداد شوند، تامین اعتبار و تقویم و شرایط اجرا نیز در سندی روشن، آورده شود. تنها در آن صورت است که یک متن توافق، میتواند ارزش پیدا کند.
علاوه بر مباحث حقوقی مربوط به تفاوت تفاهمنامه و قرارداد، دو نکتهی مهم دیگر در مورد همکاری ایران و روسیه وجود دارد:
۱.روسیه در شرایط اقتصادی دشواری قرار گرفته و پس از اعمال تحریمهای جدید، نه تنها امکان تامین مالی ندارد بلکه حتی در صورت توافق برای انجام پروژههای نفت و گاز، توان تامین قطعات و ماشینهای پیشرفتهی روز را ندارد.
۲.تعلل و روند کُند و فرسایشی فعالیت روسیه در نیروگاه اتمی بوشهر و همچنین کشدار شدن تحویل موشکهای اس ۳۰۰ روسی به ایران، از نمونههای بارز سبک کار روسیه و میزان خوشقولی و قابل اعتماد بودنِ روسهاست.
تبلیغ و بزرگنمایی دربارهی اهمیت تفاهمنامه ایران و روسیه در حالی است که مدتهاست از توافق برای امضای یک سند جامع قراردادهای همکاری بلندمدت بین مسکو و تهران صحبت میشود و هنوز خبری از آن نیست.
تفاهمنامه ادعائی امروز بین شرکت نفت و گازپروم روسیه که سهام غیرقابل معامله اش در پرتو تحریم ها به کمتر از ۶۰ سنت رسیده، بیش از آنکه نشان از سرمایهگذاری قریب الوقوع روسها در میادین نفتی و گازی کشورمان باشد، اراده حاکمیت در فرسایشى کردن مذاکرات برجام را به نمایش گذاشت. pic.twitter.com/6Qjm8Qj3MQ
— M.T Karoubi (@KaroubiMT) July 19, 2022
رئیسی به دنبال اردوغان، ایرانیان به دنبال خرید ملک در ترکیه
نشست مفصل روسای جمهور ایران و ترکیه و هیاتهای دو کشور، منجر به امضای مجموعهای از تفاهمنامههای همکاری شد.
ابراهیم رئیسی در نشست مشترک خبری اعلام کرد که ایران و ترکیه میخواهند حجم مبادلات تجاری خود را به سی میلیارد دلار در سال برسانند. اعلام این هدفگذاری خوشبینانه در حالی است که هم اکنون، میزان مبادلات دو کشور، حتی به ۵ میلیارد دلار هم نمیرسد و اساسا به خاطر تحریم، موانع بانکی، مشکلات مربوط به FATF و بروکراسی فرسودهی سیستم گمرک و ترانزیت ایران، راهی برای توسعهی روابط اقتصادی وجود ندارد و اسناد امضا شده نیز، نمیتوانند تغییر خاصی ایجاد کنند. اما حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران در صفحه توئیتر خود نوشت: «به همراه برادرم چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه و در حضور روسایجمهور دو کشور، سند مهم برنامه جامع همکاری بلندمدت ایران و ترکیه را در تهران امضا کردیم.»
آنچه که وزیر امور خارجهی کابینهی رئیسی، آن را سند مهم برنامه جامع همکاری بلندمدت خوانده، شامل تصممیاتی همچون همکاری بین صدا و سیمای جمهوری اسلامی و رادیو تلویزیون دولتی ترکیه (تیآرتی)، همکاری تحقیقاتی، تبادل آرشیو بین وزارت امور خارجه دو کشور و مواردی از این دست است. اما ظاهرا مردم عادی کار خودشان را میکنند و سالانه هزاران تن از شهروندان ایرانی، یا برای همیشه از ایران به ترکیه مهاجرت کرده و به منظور کسب تابعیت ترکیه، در شهرهای این کشور خانه میخرند یا بخشی از سرمایهی خود را به استانبول و شهرهای توریستی منتقل میکنند. آمار رسمی ترکیه نشان داده که ماه گذشته در ترکیه، مجموعا ۸ هزار و ۶۳۰ ملک مسکونی به اتباع خارجی فروخته شده است. پلههای اول تا سوم ملیت خریداران، به این شکل است: ۱۸۸۷ واحد به شهروندان روسی فروخته شده، ۹۸۷ واحد به ایرانیان و ۸۰۷ واحد نیز به شهروندان عراقی.
روسیه یا برجام؟ مسئله این است
تکیه مقامات جمهوری اسلامی ایران به روسیه و اظهار مسرت از سفر پوتین به تهران، توجه آمریکاییها را نیز جلب کرد و تا به اینجای کار، نشست تهران تنها دستاوردی که داشته همین ناامید کردن غرب از «انتخاب تهران» بوده است.
رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اعلام کرده که ایران باید بین وابستگی به روسیه و بازگشت به برجام و برقراری روابط عادی با کشورهای جهان، یکی را انتخاب کند. وی گفته است:«تصور میکنم ایران در وضعیتی است که میخواهد برخلاف مواضع قبلی خود مبنی بر بیطرفی در درگیری میان روسیه و اوکراین به روسیه پهپاد بفروشد. ایران یک حق انتخاب دارد. میتواند وابستگی نسبی به روسیه را انتخاب کند و فرصت اقتصادی بسیار باریکی دراختیار داشته باشد یا میتواند به توافق بازگردد و روابط اقتصادی عادیتری با همسایگان، اروپا و باقی جهان داشته باشد».
رابرت مالی همچنین در مصاحبه با CNN گفته است: «ایران میگوید که مایل است به مذاکرات بازگردد، اما واقعیت این است که این فرصت به طور روزانه از دست میرود و این گزینه برای همیشه در دسترس نخواهد بود.»
این سه دیکتاتور
علی خامنهای بیش از سه دهه است که رهبر جمهوری اسلامی با اختیارات وسیع یک «ولایت مطلقه فقیه است. از ریاست ولادیمیر پوتین بر دولت و جمهوری روسیه نیز بیش از دو دهه میگذرد و ریاست اردوغان هم در ترکیه بهزودی بیست ساله خواهد شد. در همان روزها و ماههای آغازین رهبری خامنهای، قانون اساسی برای تطبیق شرایط رهبر بر وضعیت او تغییر کرد و اختیاراتش مطلقه شد. در روسیه و ترکیه نیز برای آنکه امکان ریاستجمهوری درازمدت و قدرت بلامنازع پوتین و اردوغان فراهم شود، قانون اساسی اصلاح شد.
این سه رهبر، دشمنی سختی با رسانههای آزاد دارند و در حذف و سرکوب و زندانی کردن مخالفان خود شهرهاند. هر سه علیرغم اینکه حکومتشان به برگزاری انتخابات تظاهر میکند اما در عمل هر انتخاباتی را در جهت تداوم و تقویت قدرتِ خویش عقیم میکنند.
نشست تهران فرصتی برای تکرار این سخن است که شباهتهای میان این سه فرد، علیرغم مدلهای مختلف حکومتی، همان شباهت تکراری میان دیکتاتورها و سیستمهای دیکتاتوری است و اثباتی عملی بر نظریههای سیاسی که قدرت مادامالعمر و طولانیمدت و بدون نظارت و بدون رقیب نتیجهای جز دیکتاتوری نخواهد داشت.