مخالفان جمهوری اسلامی از بغداد تا بیروت، امیدوارند که اعتراضهای اخیر به تضعیف تسلط ایران بر کشورهایشان کمک کند
مجله آتلانتیک در یادداشتی که روز یکشنبه، دوم اکتبر (۱۰ مهر)، منتشر شد، به تحلیل خیزش سراسری مردم ایران در برابر حکومت و تاثیر آن بر کشورهای منطقه پرداخت.
در بخشی از این یادداشت، با اشاره به تداوم اعتراضهای مردم ایران در سالهای اخیر آمده است: «ایران در وضعیتی دائم در حال فرازونشیب به سر میبرد. در سراسر این کشور، صدها اعتراض به طور منظم برگزار میشود؛ حتی اگر همه آنها به سرخط اخبار راه نیابند. آخرین طغیان خشم مردم روز ۱۶ سپتامبر، با مرگ مهسا امینی، دختر ۲۲ ساله، در بازداشت پلیس اخلاق آغاز شد. پس از آن، تظاهراتی که عمدتا از سوی زنان رهبری میشد و بر پایان دادن به حجاب اجباری متمرکز بود، به یک خیزش ملی علیه حکومت تبدیل شد. در روزهای گذشته، از شهرهای کوچک گرفته تا شهرهای بزرگ، زنان و مردان، افراد معمولی و چهرههای مشهور از خانههایشان بیرون آمدند، در محوطه دانشگاهها شعار دادند، در خیابان رقصیدند و روسریهایشان را به آتش کشیدند.»
در ادامه این یادداشت، به حمایت مردم کشورهای دیگر از خیزش مردم ایران چنین اشاره میشود: «زنان از بیروت تا کابل و شمال شرق سوریه از زنان ایرانی که حجاب تحمیلی پس از انقلاب اسلامی را نمیخواهند، حمایت کردند. آنها درست مانند زنان ایرانی موهایشان را مقابل دوربینها بریدند و شعار «زن، زندگی، آزادی» سر دادند؛ شعاری که در خیابانهای ایران سر داده میشود. با این حال، اعتراضها علیه مقامهای جمهوری اسلامی به دلایلی فراتر از یک تکه پارچه انجام میشود. خیزش سراسری مردم ایران علیه حکومت نشاندهنده مبارزه برای هویت و آینده این کشور است. برای کسانی که در خارج زندگی میکنند، نیز حمایت از خیزش مردم ایران بیانگر نارضایتی آنها از انقلاب اسلامی است. این موضوع از آنجا ناشی میشود که چالشهای مکرر ناشی از جاهطلبیهای هژمونیک ایران در منطقه بیسابقه است.»
نویسنده این یادداشت در ادامه، به نارضایتی از حاکمان جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر میپردازد و میافزاید: «در اکتبر ۲۰۱۹، مردم لبنان در جریان موجی از اعتراضها علیه سیاستمداران فاسد این کشور، در خیابانهای بیروت شعار میدادند: «از بیروت تا تهران، این انقلاب نمیمیرد». همان زمان، در خیابانهای ایران هم علیه حکومت تظاهرات برپا بود و این شعار حس همبستگی شگفتانگیز میان نسل جوانی را نشان میداد که فراتر از مرزها به هم متصل شده بودند. معترضان در بیروت، ضمن همبستگی با مردم ایران، علیه جمهوری اسلامی که میخواهد قدرتش را تا فراتر از مرزهای خود گسترش دهد، شعار میدادند. آنها در شعارهایشان یک دولت خارجی را هدف قرار میدادند که از سیستمهای سیاسی ناکارآمد کشورهای دیگر حمایت میکند تا بتواند آنها را به نفع خود دستکاری کند و شبهنظامیان نیابتی را به کار گیرد تا از بغداد تا بیروت علیه کسانی که در مخالفت با جهانبینی تاریک تهران قیام میکنند، خشونت بورزد.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «تظاهرات در لبنان درست زمانی رخ داد که عراقیها در خیابانهای این کشور راهپیمایی میکردند و آشکارا به سایه ایران بر سیاست، اقتصاد و تشکیلات دولتی خود اعتراض داشتند. در همان حال، ایرانیان خشمگین از افزایش قیمت سوخت، شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر میدادند. این انفجار خشم در مرزهای ایران و همچنین کشورهای منطقه یکی از پیچیدهترین چالشهایی بود که ایران از سال ۱۹۷۹ با آن مواجه شد. این شرایط ادامه داشت تا مارس ۲۰۲۰ که همهگیری کووید-۱۹ تا حدی اعتراضها را متوقف و مردم را خانهنشین کرد. حالا معترضان دوباره به خیابانهای سراسر ایران بازگشتهاند و درست مانند سال ۲۰۱۹، ابراز همبستگی در سراسر خاورمیانه را شاهدیم؛ جایی که بسیاری تحت تاثیر شجاعت مردم ایران به ویژه زنان ایرانی قرار گرفتهاند و آنها را تشویق میکنند. با این حال، از سال ۲۰۱۹ تاکنون جمهوری اسلامی وضعیت بدتری در منطقه پیدا کرده است. اکنون، از بغداد تا بیروت مخالفان تهران در حال بررسی این احتمالاند که تظاهرات ممکن است به تضعیف تسلط ایران بر لبنان، عراق، سوریه و تا حدی یمن کمک کند؛ یعنی مناطقی که ایران آنها را پایگاههای دفاعی خود میداند. این امیدواری از آنجا نشات میگیرد که تاکنون در این کشورها هیچ راهکار محلی برای غلبه بر ایران پیدا نشده است و بنابراین بسیاری امیدوارند که شاید تغییرات در تهران بتواند در آن مناطق نیز راهگشا باشد.»
نویسنده این یادداشت تاکید کرد: «پیشبینی انقلابها سخت است و حدس اینکه چه کسی یا چه چیزی جایگزین یک دیکتاتور میشود نیز ساده نیست. در حالی که اعتراضها در ایران را تماشا میکنیم، بهتر است در مورد سقوط احتمالی جمهوری اسلامی زیاد درگیر افکار واهی نباشیم؛ زیرا حاکمان این کشور نشان دادهاند که برای باقی ماندن در قدرت حاضرند از هر سرکوب مرگباری استفاده کنند. با این حال، به نظر میرسد چیزی در حال نابودی است؛ گویی پروژه جمهوری اسلامی در حال تمام شدن و موج سیاهی که پس از انقلاب اسلامی ایران در کشورهای منطقه به راه افتاد، در حال فروکش کردن است.»
از: ایندیپندنت