فرامرز داور
«علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی سرانجام درباره اعتراضات جدید و بیسابقه به سیاستهای جمهوری اسلامی که با قتل «مهسا امینی» در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ آغاز شد، به طور مفصل سخنرانی کرد.
از زمان شروع اعتراضات فراگیر، او دو سخنرانی در روزهای ۲۶ و ۳۰ شهریور داشته است اما سرانجام در هفته سوم اعتراضات، در یک پادگان، در میان فرماندهان ارشد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و در حضور دانشجویان دانشگاههای نیروی مسلح درباره وقایع جاری ایران اظهارنظر کرد. این مطلب، ارزیابی جمله به جمله سخنرانی او است.
***
۱. خامنهای: «با صراحت میگویم این حوادث طراحی امریکا، رژیم صهیونیستی و دنبالهروهای آنها است. مشکل اصلی آنها با ایران قوی و مستقل و پیشرفت کشور است.»
رهبر جمهوری اسلامی ایران مطابق رویه ۳۰ سال گذشته خود، اصالتی برای اعتراضات و خواستههای شهروندان ایرانی قائل نشد و وقایع جاری اعتراضی در ایران را نه مطالبه مردم کشور بلکه «طراحی» ایالات متحده و اسرائیل ارزیابی کرد.
۲. خامنهای: «در این حوادث، بیش از همه به سازمان انتظامی کشور و به بسیج و به ملت ایران ظلم شد.»
در حالی که دلیل اصلی شروع اعتراضات، قتل مهسا امینی در زمان بازداشت توسط نیروی انتظامی جمهوری اسلامی بوده است، او جانب نیروهای مسلح را گرفت و به جای شهروندان دادخواه، ماموران نیروی انتظامی و شبه نظامیان بسیج را تحت «ظلم» خواند که نشانهای واضح از ادامه سیاستهای جاری او و فقدان هرگونه اصلاح در رویکردهای رهبر ۸۳ ساله جمهوری اسلامی است.
۳.خامنهای: «در این حادثهای که پیش آمد، دختر جوانی درگذشت که دل ما هم سوخت اما واکنشِ به این حادثه که بدون تحقیق و بدون این که امر مسلّمی وجود داشته باشد، عدهای بیایند خیابانها را ناامن کنند، قرآن آتش بزنند، حجاب از سر زن محجبه بکشند، مسجد و حسینیه و خودروی مردم را به آتش بکشند، یک واکنش عادی و طبیعی نبود.»
خامنهای بدون تسلیت گفتن به خانواده امینی بابت قتل دختر ۲۲ ساله آنها به دست ماموران نیروی انتظامی، نسبتی کاملا دروغ به معترضان داد و از آتش زدن قرآن توسط آنها گفت. از ابتدای شروع اعتراضات، شهروندان معترض بر این تاکید داشتهاند که تظاهرات آنها علیه اسلام نیست بلکه سیاستهای سرکوبگر جمهوری اسلامی و دخالت آن در تمام وجوه زندگی را رد میکنند. همراهی زنان و دخترانی که داوطلبانه و از روی اعتقاد حجاب بر سر در کنار دختران و زنانی که حجاب از سر برداشته و آن را آتش میزدند، رویهای واضح از جعلیاتی است که خامنهای به معترضان نسبت داد.
۴. خامنهای: «من به صراحت میگویم این اغتشاشها و ناامنیها، طراحی امریکا و رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی بود و حقوق بگیران آنها و برخی از ایرانیهای خائن در خارج به آنها کمک کردند.»
خامنهای در سخنرانی خود برای دومین بار اصالت معترضان ایرانی را نادیده گرفت و حرکت اعتراضی آنها را «اغتشاش» نامید. احتمالا منظور علی خامنهای از «ایرانیان خائن» در خارج، «علی کریمی»، فوتبالیست شهیر و «حامد اسماعیلیون»، شهروندی است که همسر و فرزند ۹ سالهش در شلیک موشک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای اوکراینی کشته شدند. از ابتدای شروع اعتراضات، کریمی و اسماعیلیون با مردم معترض همراهی و سعی کردهاند صدای آنها باشند.
۵. خامنهای: «برخی افراد نسبت به این که گفته شود فلان حادثه طراحی و کار دشمن بوده است، حساس هستند و سینه سپر میکنند برای دفاع از سازمان جاسوسی امریکا و صهیونیستها و انواع تحلیلها و لفاظیهای مغالطهآمیز را نیز به کار میگیرند تا بگویند کار خارجیها نیست.»
از هفتههای اول شروع حکمرانی در خرداد ۱۳۶۸، خامنهای به طور مداوم از «دشمن» گفته و هر پیشنهاد، اعتراض و انتقادی در داخل ایران را به «دشمن» نسبت داده و جلوی تحقق اراده ملی برای تحول ایستاده است. او در این بخش از سخنرانی خود، مجددا منکر وجود اعتراض گسترده به سیاستهای جمهوری اسلامی شده است.
۶. خامنهای: «در دنیا اغتشاشهای زیادی بهوجود میآید و در اروپا و به خصوص فرانسه و پاریس هر چند وقت یکبار اغتشاش مفصلی بهوجود میآید اما آیا تاکنون شده است که رییسجمهوری امریکا و مجلس نمایندگان امریکا از اغتشاشگران حمایت کنند و بیانیه بدهند؟ آیا سابقه دارد امریکاییها اعلام کنند که ما فلان سختافزار یا نرمافزار اینترنتی را در اختیار اغتشاشگران قرار میدهیم تا به راحتی ارتباط برقرار کنند؟»
آنچه خامنهای در کشورهای دیگر اغتشاش خوانده، اعتراضات شهروندان به سیاست دولتهای خود بوده است. در هیچ کدام از این اعتراضات، پلیس و نیروهای مسلح این کشورها به سوی تظاهرات مسالمتآمیز شلیک نکرده و معترضان غیرمسلح را هدف گلولههای مستقیم خود قرار ندادهاند. همچنین در این کشورها در زمان اعتراضات، شبکه اینترنت قطع نشده و حکومت با استفاده از فرصت، شروع به سرکوب خونین مردم مانند آنچه در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در ایران اتفاق افتاد، نکرده است.
۷. خامنهای: «در کشور، مسوولان سه قوه اظهار تاسف کردند و قوه قضاییه قول داده است که موضوع را تا نهایت دنبال کند تا مشخص شود مقصری وجود دارد یا نه و این که مقصر کیست؟ تحقیق یعنی همین. حال چهگونه میشود یک سازمان و یک مجموعه عظیم خدمتگزار برای احتمال این که خطایی سر زده باشد، مورد تهمت قرار گیرد. هیچ منطقی پشت سر این کار نیست و این کار عاملی جز دستگاههای جاسوسی و سیاستگذاران عنود خارجی ندارد.»
در تمامی موارد مشابه، پس از دادن وعدههای مکرر از سوی مقامهای جمهوری اسلامی ایران، موضوع به صورتی فرسایشی شده است و در نهایت هیچکدام از متهمان به عدالت سپرده نشدهاند. یکی از قدیمیترین این موارد، تقلیل دادن حوادث خونین تیر ۱۳۷۸ در کوی «دانشگاه تهران» است که سرانجام یک درجهدار جز به جرم «دزدیده شدن ریش تراش» محکومیت گرفت و تمامی عوامل درجه دو که در دادگاه بودند، تبرئه شدند. هیچکدام از فرماندهان اصلی و نیروهای لباس شخصی در آن وقایع محاکمه نشدند. در جریان شلیک به هواپیمای اوکراینی و کشته شدن ۱۷۹ مسافر و خدمه، جمهوری اسلامی ایران نه تنها عاملان اصلی را به عدالت نسپرد بلکه حتی مشخص نشد متهمان رده پایینی که گفته شد محاکمه شدهاند، چه افرادی هستند. این رویه جمهوری اسلامی سابقهای طولانی دارد. به دلیل چنین سابقهای است که شهروندان ایرانی وعده مقامها را دیگر جدی نمیگیرند و اعتباری برای آن قائل نیستند.
۸. خامنهای: «دشمن در محاسبات خود درباره شمال غرب و جنوب شرق کشور دچار اشتباه است. گفتند من در میان قوم بلوچ زندگی کردهام و آنها عمیقاً به جمهوری اسلامی وفادار هستند. قوم کُرد نیز یکی از پیشرفتهترین اقوام ایرانی و علاقهمند به میهن، اسلام و نظام هستند، بنابراین نقشه آنها نخواهد گرفت.»
اشاره خامنهای به زندگی در میان قوم بلوچ، تبعید او به ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان در سال ۱۳۵۶ است که هنوز جمهوری اسلامی وجود نداشت و تا دو سال بعد از آن نبود. منبع علی خامنهای برای شناخت و اطلاع از وضعیت در یکی از بزرگترین استانهای ایران مربوط به ۴۵ سال پیش است، در حالی که دو روز پیش از سخنرانی او، ماموران مسلح جمهوری اسلامی نمازگزاران را در زمان اقامه نماز جمعه به خاک و خون کشیدند و دستکم ۱۹ کشته بر جا گذاشتند. آرایی که در سیستان و بلوچستان داده شدهاند، با وجود نظارت استصوابی و تهی بودن انتخابات از معنی واقعی به دلیل رد صلاحیتها، در حد ممکن دورترین انتخاب در مقایسه با پسند خامنهای بودهاند. شناخت خامنهای از آنچه تلقی میکند دست اول و شخصی است هم مربوط به بیش از چهار دهه پیش است.
۹. خامنهای: «خیلی از کسانی که حجاب کامل ندارند، جزو هواداران جدی جمهوری اسلامی هستند و در مراسم مختلف شرکت میکنند.»
خامنهای به تظاهرات دولتی اشاره میکند که صداوسیما افرادی که حجابی دارند و در وضعیت عادی با تذکر یا بازداشت نیروی انتظامی مواجه میشوند را به نشانه محبوب بودن جمهوری اسلامی، از رسانههای حکومتی پخش میکند. در انتخابات هم عموما طبقهای که جمهوری اسلامی مطالبات و خواستههایشان را همانند اظهارات اخیر به رسمیت نمیشناسد، سعی داشته است با گزینش میان «بد» و «بدتر»، راهی برای تنفس در فضای بسته سیاسی و فرهنگی بیابد که خامنهای چنین تقلایی را نشانه محبوب بودن جمهوری اسلامی در میان کسانی تصور میکند که حجاب کامل ندارند.
۱۰. خامنهای: «این کسانی که در خیابانها فساد و تخریب میکنند، همه یک حکم ندارند. برخی جوانان و نوجوانانی هستند که بر اثر هیجان ناشی از ملاحظه یک برنامه اینترنتی به خیابان میآیند. چنین افرادی را میتوان با یک تنبیه متوجه کرد که اشتباه میکنند. در مجموع، همه کسانی که به خیابان آمدهاند، در مقابل ملت ایران و جوانان مؤمن و غیور، عده بسیار کمی هستند.»
در سومین تاکید توهینآمیز به معترضان، خامنهای اعتراضات را ناشی از هیجان دیدن یک برنامه اینترنتی توصیف کرد و کسانی را ملت ایران خواند که از نظر او، «مومن» و «غیور» هستند. به بیان دیگر، حتی معترضان را «ملت ایران» هم ندانست.
۱۱. خامنهای: «درباره موضعگیریهای برخی چهرههای ورزشی و هنری، از نظر من این موضعگیریها هیچ اهمیتی ندارد و نباید در مورد آنها حساسیت به خرج داد. جامعه هنری و ورزشی ما سالم است و در آن عناصر مؤمن و با شرف کم نیستند… ولی از لحاظ عمومی، موضعگیری این افراد ارزشی ندارد و جامعه هنری و ورزشی با این مواضع دشمن شادکن آلوده نخواهد شد.»
با این که رهبر جمهوری اسلامی در این بخش از اظهاراتش سعی کرد ستارههای هنری و ورزشی ایران را «سالم» و «مومن»، یعنی مورد تایید ایدئولوژی و سلیقه حکومت بخواند اما در ادامه احتمالا به صورتی غیرارادی گفت که حتی همین افراد هم اگر به جمهوری اسلامی اعتراض داشته باشند، «موضعگیری آنها ارزشی ندارد. به بیان دیگر، اظهارنظر «افراد سالم و مومن» هم تا زمانی از دید خامنهای ارزش دارد که در تایید حکمرانی و سیاستهای سه دهه اخیرش باشد.
۱۲. خامنهای: «کسی که به پاسگاه پلیس یا پایگاه بسیج حمله میکند یا در سخنان خود به ارتش یا سپاه طعنه میزند، به امنیت کشور حمله میکند. پلیس موظف به ایستادن در مقابل مجرم و تامین امنیت جامعه است.»
در بخش نتیجهگیری، خامنهای حکم نهایی خود را صادر کرد و حتی کسانی که به نیروهای مسلح بابت سرکوب خشن و خونین انتقاد میکنند را «غیرقابل تحمل» خواند و گفت نیروهای مسلح جلوی معترضان موظف به ایستادن، یعنی «سرکوب» هستند.
«میرحسین موسوی»، آخرین نخست وزیر ایران که بیشتر از ۱۰ سال است با دستور خامنهای در حبس خانگی قرار دارد، اخیرا از نیروهای مسلح خواسته بود به جای سرکوب مردم معترض، در کنار شهروندان بایستند و جای درست را به جای تقویت «دیکتاتور» انتخاب کنند. خامنهای به نیروهای مسلح خواستهای کاملا متفاوت را فرمان داد که ادامه سرکوب و سیاستهای ویرانگر کنونی است.
او هیچ اشاره به تجدیدنظر در سیاست حجاب اجباری یا برچیده شدن «گشت ارشاد» نکرد؛ اقدامی که در رفتارشناسی خامنهای، به معنای تایید وضعیت موجود و خودداری از کاری است که ممکن است نزد شهروندان ایرانی «عقبنشینی» تلقی شود.
از: ایران وایر