از تاریخ بیاموزیم

جمعه, 15ام مهر, 1401
اندازه قلم متن

محمدجواد مظفر

 

▫️از دهه ۵۰ با انتشار کتابی این اصطلاح راهگشا باب شد که «گذشته چراغ راه آینده است». بدین معنا که تاریخ همچون چراغی است فرا راه آیندگان، تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنند. و ای کاش این نکته باریک‌تر از مو را نیز همه ما فراموش نکنیم که هیچ‌کس بچه عزیز دردانه خدا نیست و سنت‌های الهی بر همه افراد و جوامع بشری، در تمامی ادوار تاریخ و سراسر زمین جاری و ساری است. با این مقدمه به دو ماجرای عبرت آموز تاریخ معاصر اشاره می‌کنم.

▫️۱- محمدرضا شاه پهلوی که در دهه ۵۰ سخت دچار توهم آریامهری شده بود و در راه کامل کردن قدرت مطلقه از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد، در اسفندماه ۱۳۵۳ تحمل دو حزب مجیز گو و بله قربان گوی «ایران نوین» و «مردم» را هم نکرد و با دستور انحلال آن‌ها، تأسیس حزب واحد رستاخیز را اعلام و گفت: «یا همه باید عضو آن شوند، یا از ایران بروند».

▫️۲- یک سال بعد یعنی در اسفندماه ۱۳۵۴ عطش سیری ناپذیر برای تبدیل شدن به یک قدرت بلامنازع او را وا داشت تا تاریخ هجری شمسی را به تاریخ شاهنشاهی تغییر دهد و با کشفی حیرت‌آور و با ریشخند تمامی مراکز علمی، دانشگاهی و دانشمندان و صاحب‌نظران حوزه تاریخ، سال ۲۵۰۰ را برابر ۱۳۲۰ اعلام کرد. یعنی سال اشغال ایران و تبعید رضاشاه و انتخاب او با نظر انگلستان برای شاه شدن در ۲۲ سالگی!

▫️او غافل از این بود که تحولات و دگرگونی‌های جامعه لزوماً در اختیار او نیست و حدود ۴ سال پس از اقدام اول و ۳ سال بعد از دومین اشتباه او، در شهریور ۱۳۵۷ با روی کار آمدن دولت شریف امامی، برای جلب رضایت مردم اولین کاری که کرد، خط بطلان بر هر دو کار اعلاحضرت قدر قدرت کشید و هم با اعلام انحلال حزب رستاخیز، فعالیت احزاب را آزاد کرد و تاریخ هجری شمسی را نیز احیا و تاریخ شاهنشاهی را لغو کرد. محمدرضا شاه هم مفلوکانه بر این اقدامات نظاره کرد.

▫️اما بسیار دیر شده بود. حال پس از گذشت ۴۴ سال از آن وقایع عبرت آموز در حالیکه از حدود ۲ سال قبل، تمامی تلاش انحصارطلبان برای یکدست کردن قدرت و لاجرم دخالت در انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری و رد صلاحیت‌های گسترده و نابجا و به سخره گرفتن حق تعیین سرنوشت توسط قاطبه مردم و به کرسی نشاندن حرف و اقدام خود و سرمست از باده پیروزی یکدست کردن قدرت، برخلاف سخن تکراری رییس دولت با مضمون: «حذف بانیان وضع موجود» بیش از ۹۵٪ همکاران خود را از دولت احمدی‌نژاد که شایسته لقب ویران الدوله است انتخاب کرده و به گمان خود، مردم هم با سکوت دولت را همراهی می‌کنند.

▫️غافل از اینکه جامعه به تنگ آمده و جان به لب رسیده در کمین فرصت‌های مناسب است تا خشم خود را ابراز کند. مرگ دردناک و مظلومانه مهسا امینی بستری شد تا گوشه‌ای از این نارضایتی -تأکید می‌کنم، تنها گوشه‌ای- بروز کند تا شاید آقایان سر از زیر برف در آورند و از لاک خود خارج شوند که این راه و رسم کشورداری نیست. آن هم در کشوری با فرهنگی کهن و تاریخی پر از تجربه مانند ایران و با مردمی مانند مردم ایران.

▫️آقایان شما به حرف و سخن هیچ دلسوز و ایران خواهی که از دایره بسته شما خارج باشد گوش نمی‌کنید. یا آنان را شایسته تنبیه و بند و حصر و زندان می‌دانید. می‌خواهید بپذیرید یا نمی‌خواهید، به راه خود ادامه دهید تا نتیجه عمل خود را ببینید. این راه و رسم کشورداری نیست. با سپردن کارها به دست آدم‌های حداقلی، راه به جایی نخواهید برد. تنها راه گشایش، بازگشت به اراده ملی از طریق انتخابات آزاد برای تعیین همه ارکان حکومت است و لا غیر. امیدوارم صاحب بصیرت شوید و از تاریخ عبرت بگیرید.

*اینستاگرام نویسنده

از: کلمه


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.