(سازمان همکاری اقتصادی و توسعه) پس از بررسی های همه جانبه و عمیق در جوامع مختلف با توانمندی های متفاوت به این نتیجه رسیده است که :
رابطهی بسیار شدیدی بین پولی که کشورها از منابع طبیعی خود به دست میآورند و خلاقیت، دانش و مهارتهایی که جوانان آن کشور از آن برخوردارند، وجود دارد.
به عنوان مثال جوانان کشورهای فنلاند، کره جنوبی و ژاپن با بهرهی ناچیزی که مملکت آنان از منابع طبیعی دارد، دارای خلاقیت، بهرهی هوشی و پویایی بیشتری نسبت به جوانان قطر، عربستان وکویت میباشند و توصیه میکند ،اگر واقعاً میخواهید بدانید که در قرن حاضر چه باید کرد که ثروتها و نیروی اجتماعی به جای تصور کاذب اتکا به منابع طبیعی، ملاک پیشرفت باشد، بایستی اتکاء به استخراج و صادرات منابع طبیعی و واردات بی رویه، روز به روز کاهش یابد .
عموم مردم باید بدانند که کشور با داشتن دانش و مهارت به پیش میرود و این موضوع با کیفیت تحصیلات و سیستم آموزشی مرتبط بوده و مهارت و توانایی جوانان شانس آنان را رقم میزند. بنابراین لازم است فرهنگ و سیستم آموزشی کاملی را بر این مبنا بنا نهند.
کشورهایی که بیشترین تعداد کمپانیها را دارند، چین- هنگکنگ –تایوان- هند- کره و سنگاپور هستند و هیچ کدام از منابع طبیعی برای پیشبرد اهداف خود بهره نمیبرند.
انگیزه در این کشورها تنها راه معقولی است که مسیر خود را از طریق فراهم نمودن دانش و مهارت برای افراد بیشتری به منظور رقابت، همکاری و ارتباط میپیماید و پیشرفت کشور را فراهم میکند.
در اقتصاد قرن حاضر دانش و مهارت تبدیل به پول رایج شده و بانک مرکزی که پول را چاپ کند وجود ندارد و هر کس مجبور است که خود تصمیم بگیرد که چه قدر پول چاپ خواهد کرد!!!
البته داشتن نفت و گاز خوب است و فرصتهای شغلی ایجاد میکند، اما در دراز مدت جامعه را ضعیف میسازد مگر اینکه برای ایجاد فرهنگ یادگیری از این سرمایهها استفاده شود.
یقیناً براساس این مطالعات چیزی که مردمان کشورها را به جلو میبرد و باعث پیشرفت آنها میشود چیزهایی است که خودشان آنان را ساختهاند، کشورهایی که از داشتن معادن زیرزمینی و حتی جنگلها محروماند و امروز فرهنگ تقویت مهارتهایشان را توسعه دادهاند، حرف اول را در اقتصاد جهانی میزند چیزی که با ارزش ترین و مهمترین منبع پویایی جوامع میباشد و …
با این توضیح وزارت علوم – تحقیقات و فناوری ، کلیهی مؤسسات آموزشی و تحقیقاتی که بحمدالله کم هم نیستند، با نیروی انسانی کلانی که در اختیار دارند و فرصتهای بیشماری که به راحتی در هر لحظه از بین میرود واینگونه تحقیقات و مطالعات و مجموعهی مطالبی (ترجمه شده و یا نشده) به رویتشان میرسد و از این ایده های نو و مترقی مطلعاند، ضروری است همت کرده و در همین شرایط در جهت نجات کشور بکوشند.
بر مبنای آنچه را که آمد سیستم آموزشی و علمی کشور به بنیادی دیگر نیاز دارد و باید به دولت تدبیر و امید توصیه کنند که در این مسیر برنامهریزی انجام دهد … و باور کنند که ابتکار و خلاقیت در نبود منابع زیر زمینی حاصل میشود.
آیا میتوان به جای استخراج آنچه را که به عنوان معدن در زیرزمین وجود دارد: ذهن و اندیشهی ایرانیان را به سوی کشف استعداد، انرژی و ذکاوت جوانان بدون توجه به جنسیت آنان، از طریق علم و دانش و تحقیقات اصولی، آن هم با ایجاد انگیزه، خلاقیت ، اندیشه و تولید فکر هدایت کرد و بخشی از درآمد های ناشی از منابع طبیعی را صرف این مطالعات کرد …؟؟؟