انتشار منشور ۱۲ ماده ای ۲۰ تشکل مستقل صنفی و مدنی ایران، که جزو مهمترین تشکل های موجود در ایران بخصوص طی سالهای اخیر بوده اند موجی از امید و خوشحالی را در بین کنشگران سیاسی و طالبان دموکراسی و عدالت اجتماعی ایجاد کرده است، این منشور بیشترین انطباق را در شرایط کنونی با وضعیت بحران زده جامعه ایران در ایجاد راه حل در ابعاد مختلف دارد
تشکل های امضا کننده آنرا عموما تشکل های کارگری، دانشجویی، معلمان، زنان و بازنشستگان شامل میشوند که جمع شدن آنها حول محور این منشور نشان از اقدامی عملی در جهت تشکیل آلترناتیو دموکراتیک و عدالتخواه در ایران دارد، گرچه شاید بتوان ضمن تایید بندهای این منشور بندهای دیگری هم به آن اضافه کرد و اقشار دیگری همچون هنرمندان و جوانان و. .هم به آن اضافه نمود، ولی در شرایط کنونی میتوان گفت که از جامعیت خوبی برخوردار است و در مورد اصلی ترین خواسته های دموکراسی خواهانه و عدالت جویانه بحث نموده است،
مهمترین دستاورد این منشور که میتوان گفت بعد از بیانیه موسوی مهمترین اتفاقیست که طی پنج ماه گذشته از خیزش انقلابی مردم روی داده است، همانا اعلام موجودیت آلترناتیو داخلی بهعنوان اصلی ترین آلترناتیو جمهوری اسلامی است که بهنوعی اتحاد اقشار مختلف را در پوشش تشکل های صنفی و مدنی مطرح و تا حدی خلا عدم فعالیت احزاب ترقیخواه را در ایران جبران نموده است، در بعد دیگر این منشور و این وفاق گسترده ضربه دیگریست به پروژه جریانات راست وابسته و سلطنت طلبان برای ساختن آلترناتیو و رهبری جعلی در خارج کشور که به بهانه نبودن صدا در داخل کشور سعی داشتند با جلب حمایت بیگانگان و عمدتا کشور های غربی و آمریکا خود را بعنوان نماینده و صدای مردم ایران جا زده و تلاش نمایند تا با ترغیب آن کشورها برای دخالت در سرنوشت ملت، آنها را بعنوان رهبران جنبش و جانشینان احتمالی رژیم اسلامی به مردم حقنه کنند،
طی ماه های اخیر و بویژه هفته های اخیر ما شاهد تلاش جریانات راست برای توجیه سلطنت و بازگشت آن بهعنوان نظام پسا جمهوری اسلامی بودیم، آنها سعی داشتند همواره اینگونه وانمود سازند که در داخل کشور مردم رضا پهلوی و خاندان او را صدا میزنند ( بخشی از گفته های مسیح علینژاد در نشست هشت نفره دانشگاه جورج تاون ) در حالیکه با موضع گیری صریح و شفاف این منشور چه در مقدمه آن و چه در بعضی بندها، کاملا مخالفت خود را با سلطنت نشان داده و مبارزه مردم علیه استبداد را تنها موکول به رژیم جمهوری اسلامی نکرده بلکه آنرا مبارزه ای دیرینه و صد ساله دانسته اند، شاید اگر بخواهیم از نقائص این منشور بگوییم، مطرح کنیم که جای نظام جمهوری بعنوان خواستی تاریخی و همگانی در آن کم است، ولی با نگاهی به بندهای آن در میابیم که تنها اجرای آنها در نظامی جمهوری قابل تحقق است و نه نظام های متکی بر فرد فقاهتی و سلطنتی،
بدون شک این منشور میتواند محوری برای همبستگی و اتحاد بین جریانات مختلف سیاسی و سازمانها و احزاب سیاسی هم باشد، چرا که ماهیت آن تنها مسایل صنفی را در برنمیگیرد و مطالب دیگری همچون محیط زیست برابری زن و مرد، برابری جنسیتی و قومیتی و. . را هم در خود دارد، مهمترین امتیاز این منشور تاکید آن بر عدالت اجتماعی و تحقق خواسته ها و مطالبات کارگران و نیروهای دیگر اجتماعیست که بهنوعی تحت ستم قرار گرفته اند، تا مین اجتماعی همگانی و همچنین حقوق بازنشستگان و معلمان و دانش آموزان و. . همه نشان از بالنده بودن این منشور دارد، سمت اصلی آن رفع تبعیض در همه جوانب است.
اکنون که با همت فعالان کارگری و دانشجویی و معلمان و. .. این منشور تدوین گردیده است میبایست حمایت همه جانبه نیروها و احزاب و سازمانهای ملی و دموکرات و چپ از منشور صورت گرفته و سعی شود از آن بهعنوان محور اتحاد نیروها بهره لازم را برده و در کنار بیانیه موسوی که توانست حمایت همه جانبه جریانات مختلف جمهوریخواه را در بر داشته باشد به ایجاد وفاق یاری رسانده و در تقویت آلترناتیو دموکراتیک ایران مورد توجه جدی قرار بگیرد.
از: به پیش