روشنفکر ایرانی
قومی که روشنفکر کوته بین ندارد
تقدیرِ خود در دستِ اهلِ دین ندارد !
در شهر او انسانیت ویران نگردد
بختش کلاه از نفرت و نفرین ندارد
عمامه و منبر نگردد تخت و دیهیم
نعلین، حُکمِ چکمه و پوتین ندارد
عاشق به دام حیلهٔ دشمن نیفتد
بابک هراس از ضربتِ افشین ندارد !
درداک مام میهن ما دیرگاهی ست
الاّک روشنفکر کوته بین ندارد !
برخویشتن شیدایی و آگاهی، افسوس
دیریست تا آن دارد اما این ندارد !
در برج عاج مصلحت بینی ست پنهان
با چیره دستان جز سرِ تمکین ندارد
چون نو عروس زرخرید زورمندان
گویی که از آزادگی کابین ندارد !
با جُبن خو کرده ست و با ارباب قدرت
با دیگران جز سایهای سنگین ندارد !
دردیست بیدرمان که ایشان را به سنجش
گویی ترازوی خِرَد شاهین ندارد !
م. سحر
از: ســحـــرگـــاهـــان / و بلاگ شخصی محمد جلالی چیمه (م.سحر)ـ