در آستانه همایش مشترک بنیاد آینه و کمیته راهیان دنیای بهبودی که با حضور داریوش اقبالی در شهرهامبورگ آلمان برپا میشود، رادیوفردا با این خواننده سرشناس که خود دوازده سال است از بند اعتیاد رهایی یافته، درباره فعالیتهای بنیاد آینه و راههای پیشگیری از اعتیاد گفتوگو کرده است.
داریوش ابتدا درباره تأثیر بنیاد آینه در جامعه میگوید:
من احساس شعف میکنم که توانستهایم در جامعهمان تاثیر داشته باشم. توانستهایم در جامعهمان اعتماد جلب کنیم. توانستهایم بفهمانیم که ما به هموطنانمان عشق میورزیم. چرا که دوستان من که در این سازمان دارند کار میکنند به یک نوعی آسیب دیدهاند و چون وظیفه خودشان میدانند که این پیام را به یک نیازمند و یک آسیبدیده برسانند، این عشق بلاعوض در مسیر بهبودی و پیامرسانی دارد کار میکند.
هدف «آیینه» آگاهی دادن و پیشگیری و چگونه مبارزه کردن است. کمیتهای که بنیاد آیینه در اروپا تشکیل داد باعث شد که امسال دیگر مستقیما کمیته برگزاری همایشهای اروپا شکل بگیرد و آنها و ما با همدیگر هماهنگ میکنند که کجاها برویم.
به مناسبت روز جهانی مبارزه با مواد مخدر که من معتقدم باید بگویند روز جهانی مبارزه با سوء استفاده از مواد مخدر، این کمیته هم برنامه خواهد داشت.
آقای اقبالی شما در طول صحبتتان از مقوله پیشگیری که یکی از اهداف بنیاد آیینه است گفتید. این پیشگیری را چگونه و از کجا باید آغاز کرد؟
پیشگیری را باید از مدارس شروع کرد. از کودکستان آغاز کرد. پدر و مادر برای این که بچههایشان به دام اعتیاد نیفتند، بایستی در این زمینه آگاهی پیدا کنند.
نباید به این مسئله خلاصه کنند که بچه ما مواد مخدر نمیکشد. این تفکر اشتباه است و انسان را به بیراهه میبرد. باید یاد گرفت که بچه چرا به دام اعتیاد میافتد. یک نوجوان وقتی در معرض خطر مواد مخدر است بایستی با او آشکارا صحبت کرد. بایستی آگاهش کرد. ما با یک بیماری که به سرزمینمان اختصاص داشته باشد طرف نیستیم. ما با یک بیماری جهانی طرفیم.
ولی ملت ما بالاترین میزان مصرف مواد مخدر را دارند، ولی چرا؟ این دیگر ناشی از بیتوجهی مسئولین است. ناشی از شعار دادن مسئولین است. مقطعی کار کردن و دروغ گفتن آنهاست.
هنوز هم بعد از ۳۲ سال کماکان دارند میگویند ما دو میلیون معتاد داریم. اعتیاد دارد ریشه جوانان و نسلها را از بین میبرد. تا وقتی به این شکل پنهانکاری و انکار وجود دارد، نتیجه آن وجود چند نسل بیمار خواهد بود.
مقامهای مسئول ایران همین چند روز پیش اعلام کردند که سن اعتیاد در ایران از ۲۳ سال به ۱۵ سال کاهش یافته است. با توجه به مطالعات و تجربیات شما، آیا این آمار ارائه شده درست است؟
وقتی سن اعتیاد را ۱۵ سال گفتهاند برای این است که واقعا دیدهاند چه خبر است. من فیلمهایی را در برنامههای تلویزیونی دیدهام که بچه هشت ساله معتاد است. این بچه هشت ساله در دبستان معتاد شده است. این فیلمی که از بچه هشت ساله دیدم در این اواخر تازه پدر و مادر او دو سال است که ترکش دادهاند.
باز هم با گفتن ۱۵ سال دارند یک جور سرپوش میگذارند. نهخیر. سن اعتیاد در ایران کمتر از ۱۵ سال است. مواد مخدر فت و فراوان در اختیار دانشآموزان قرار دارد. از قدیم همیشه وقتی یارو سرش درد میکرد، دل درد داشت، میگفتند به او تریاک بدهید تا خوب بشود. الان هم همان است. چون مابین مردم آگاهی نیست. الان تجارت ترک اعتیاد بیداد میکند. ابتلا به مواد مخدر یک طرف، ترک مواد مخدر هم یک طرف.
در صورتی که در برنامه بنیاد آیینه ما میگوییم که ترک کردن مواد مخدر خرجی ندارد. من دوست دارم این پیام را به هموطنانم بدهم. این فقط ترس است که نمیگذارد معتاد، از اعتیادش دست بردارد.
ترک کردن هر مواد مخدری در طول مدت ۵ یا ۶ روز از بدن خارج میشود. وقتی مواد از بدن خارج شد بیماری خودش را نشان میدهد. آن وقت است که باید به فکر این باشیم که چه کار کنیم که بتوانیم مصرف نکنیم.
متاسفانه در کشور روانگردانهاست که دارد بیداد میکند. برای درمان اعتیاد به روانگردانهایی مثل شیشه و کراک و امثالهم فقط یک مرکز در تهران وجود دارد.
مسئله درمان اعتیاد به داروهای شیمیایی روانگردان یک پروسه حداقل یک سال و نیمه است که بایستی بیمار تحت درمان باشد. الان مواد مخدر شیمیایی است که دارد آن سرزمین را داغان میکند.
به این ترتیب آقای اقبالی به نظر شما اعتیاد یک بیماری روحی است و نه یک بیماری جسمی؟
بله. به اعتقاد من فقط ۵ درصد آن مسئله بیماری جسمی است و ۹۵ درصد آن بیماری و وابستگی روحی است. باید ریشهیابی کرد که چرا آن فرد معتاد شده است. راه درمان فقط این نیست که فرد معتاد پنج یا شش روز برود مداوا و سمزدایی بشود.
من خودم در مورد خودم همیشه میگویم من بیماری اعتیاد دارم، ولی ۱۲ سال است آن را مهار کردهام. لازم است با روشهای علمی با این بیماری برخورد کرد.
شما به کودکان هشت ساله معتاد اشاره کردید. آیا مواردی که شما با آن برخورد کردهاید کودکانی بودهاند که پدر و مادر یا سایر اعضای خانواده این کودکان هم معتادند؟
فیلمهایی که دارم نشان میدهد که پدر و مادر هر دو معتادند. بچه در هنگام غیبت پدر و مادر بر سر دستگاه اینها میرود. بچههایی میشناسم که الان ۱۲ سالهاند و در کمپهای بهبودی به سر میبرند. همه آنها هم معتاد به شیشه و کراکاند. همه کارهای انجام شده در این زمینه مقطعی است. علت فقر و بیکاری باید مشخص شود. بیکاری و فقر طبیعتا اعتیاد را تشدید میکند.
آقای داریوش اقبالی، معتادان درمان یافته به باور شما چه نقشی میتوانند در ترک اعتیاد دیگران داشته باشند؟
سوال بسیار حساسی را مطرح کردید. از قدیم گفتهاند که درد برادر مرده را برادرمرده میداند و بس. بچههایی که به بهبودی رسیدهاند وظیفه دارند که این پیام را به یک معتاد دیگر برسانند. ما سربازانی در راه مبارزه با بیماری اعتیاد هستیم که هر کسی نیاز به کمک و راهنمایی داشته باشد میتواند به ما وصل شود.
من مطمئنم ۹۹ درصد جامعه بلد نیست که چگونه با فرد معتاد برخورد کند. بروید یاد بگیرید که چگونه باید با یک معتاد برخورد کرد. از مراکز درمانی، از متخصصین آیینه و کسانی که در اروپا در این زمینه دارند فعالیت میکنند، با اینها تماس بگیرید. تا بگویید که نیازمند کمک هستید مطمئن باشید همگی آنهایی که بهبود یافتهاند، اعلام آمادگی میکنند و میآیند به کمک شما.
امیدوارم این حرف و پیام را هموطنانم و خانوادههای ایرانی دریافت کرده باشند و ما بتوانیم به اندازه یک ذره و یک قطره در بهبودی جامعه خودمان موثر باشیم.
از: رادیو فردا