جواد عباسی توللی
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۵ میلادی با اکثریت آراء روز ۳۰ نوامبر (۹ آذر) را بهعنوان روز بینالمللی یادبود قربانیان سلاحهای شیمیایی نامگذاری کرد. همچنین، اعضای سازمان ملل در همان سال در لاهه از بنای یادبودی برای بزرگداشت همه قربانیان جنگهای شیمیایی رونمایی کردند.
این رویداد بینالمللی هر ساله فرصتی است برای توجه جهانیان به درد و رنج قربانیان و همچنین مجالی برای تلاش جهت از میان بردن سلاحهای مرگبار شیمیایی در سراسر دنیا.
با وجود اینکه “کنوانسیون بینالمللی منع جنگافزارهای شیمیایی” از سال ۱۹۹۷ میلادی با تصویب نمایندگان ۱۶۵ کشور عضو سازمان ملل متحد لازمالاجرا شده است، اما این جنگافزارها همچنان در منازعات مسلحانه مورد استفاده قرار میگیرند و هر ساله بر شمار قربانیان آنها افزوده میشود.
حکومتهای ایران و عراق در جنگ هشتسالهای که میان دو کشور در فاصله سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ خورشیدی در گرفت، بارها از بمبهای شیمیایی علیه نیروهای نظامی یکدیگر یا غیرنظامیان استفاده کردند. مردم کُرد در حلبچه و شهروندان کُرد ایرانی در سردشت که در هر دو شهر، توسط ارتش عراق هدف بمباران شیمیایی قرار گرفتهاند، از جمله قربانیان اصلی حملات شیمیایی در جنگ هشتساله بین این دو کشور محسوب میشوند.
با وجود گذشت بیش از ۳۵ سال از پایان جنگ و حدود ۳۶ سال از بمباران شیمیایی شهرستان سردشت، حکومت جمهوری اسلامی نه تنها همچنان آمار دقیقی از مصدومان سلاحهای شیمیایی در کشور ارائه نکرده، بلکه علیرغم گذشت نزدیک به چهار دهه هنوز بسیاری از این مصدومان و قربانیان از رسیدگی تخصصی پزشکی و سایر حمایتهای دولتی محروم ماندهاند.
آخرین آمار غیررسمی از سوی محمد باقر نیکخواه بهرامی، از اعضای ارشد سپاه پاسداران و فرمانده پدافند شیمیایی در جنگ هشتساله ایران و عراق، اعلام شده است.
این عضو بازنشسته سپاه در سال ۱۳۹۱ در گفتوگو با یکی از رسانههای دولتی در ایران آمار کشتهشدگان حملات شیمیایی در کشور را ۱۰ هزار نفر اعلام کرده و گفته بود، بهطور کلی حدود ۲۵۰ هزار نفر مصدوم شیمیایی در کشور وجود دارد که از میان آنها “فقط ۸۰ هزار جانباز* شیمیایی” در کشور ثبت شدهاند.
بنا بر اعلام محمد باقر نیکخواه بهرامی، در حمله شیمیایی عراق به سردشت هفت هزار و ۸۰۰ شهروند تحت تأثیر این بمبها قرار گرفتهاند.
اما با وجود اعلام این آمارها، قربانیان سلاحهای شیمیایی در ایران بهویژه در شهرستان سردشت از خدمات درمانی کافی و حمایت دولتی محروم ماندهاند.
بهار عباسی، روزنامهنگار کُرد ساکن سردشت، با بیان اینکه دولت در رسیدگی پزشکی به مصدومان شیمیایی در این شهر “تبعیض” قائل شده است، درباره وضعیت مراکز درمانیِ ویژه قربانیان شیمیایی در سردشت میگوید: «مردم [سردشت] از دارو و تجهیزات پزشکی و دستگاهای تنفسی برخودار نیستند و بیمارستانی که در خارج از شهر است، فاقد امکانات مجهز برای مصدومان شیمیایی است، به صورتی که در سردشت حتی یک دستگاه MRI موجود نیست و تجهیزات سونوگرافی برای این مصدومان هم به تعداد کافی در این شهر وجود ندارد».
بهگفته او، بیشتر قربانیان شیمیایی برای درمان، راهی شهرهای اطراف از جمله بانه، ارومیه و تهران میشوند یا در سالهای گذشته مصدومانی که دچار مشکلات تنفسی و ریوی شدهاند، برای مداوا به تهران، ارومیه و شهرهای دیگر نقل مکان کردهاند.
طبق اعلام منابع رسمی در ایران، جنگافزارهای شیمیایی که ارتش عراق در جنگ هشتساله بهکار گرفته است، شامل گاز اعصاب، عامل تاولزا (گاز خردل)، سیانور، عامل ناتوانکننده و گازهای خفهکننده ناشناخته بوده است. اما بهدلیل عدم انجام اقدامات درمانیِ لازم، بسیاری از شهروندان آسیبدیده از سلاحهای شیمیایی در ایران همچنان با عوارض جسمانی یا پیامدهای روانیِ ناشی از عدم تضمین سلامتی خود مواجه هستند.
یکی از مجروحان شیمیایی جنگ هشتساله ایران و عراق که در گفتو گو با دویچهوله فارسی خواست نامش محفوظ بماند، با اشاره به اینکه حمایت از قربانیان شیمیاییِ جنگ هشتساله ایران و و عراق بر عهده “بنیاد شهید و امور ایثارگران” است، درباره دلایل عدم رسیدگی به این قربانیان از سوی این نهاد دولتی میگوید: «متاسفانه مسئولان بنیاد شهید به این دلیل که ممکن است مجبور شوند برای برخی از مجروحان شیمیایی درصد جانبازی لحاظ کنند، از تشکیل کمیسیون پزشکی برای این مجروحان خودداری میکنند. این در حالی است که قربانیان از عوارض بمبهای شیمیایی بیاطلاعند و از این مسأله هراس دارند که در آینده چه عوارضی ممکن است گریبانگیر آنها شود».
او همچنین میگوید: «بنیاد شهید از میان حدود هشت هزار نفری که تحت تأثیر بمبهای شیمیایی در سردشت قرار گرفتهاند، تنها به ۱۵۰۰ نفر درصد جانبازی داده و فقط همین تعداد میتوانند از خدمات بیمه درمانی و حمایتهای دیگر بهرهمند شوند».
بهگفته این مجروح شیمیایی، یکی از نگرانیهای اساسیِ شهروندان آسیبدیده از بمبهای شیمیایی در سردشت این است که عوارض بمبهایی که صدام بر سر آنها ریخته، بهغیر از خودشان آیا به فرزندانشان یا نسلهای بعد منتقل خواهد شد یا نه؟
طبق تحقیقات انجامشده، آثار مرگبار ناشی از بمبهای شیمیایی ممکن است تا سالها و دههها روی افرادی که تحت تأثیر این جنگافزارها قرار گرفتهاند، باقی مانده و حتی به نسلهای بعد منتقل شود.
برای نمونه، ارتش آمریکا در جنگ ویتنام در فاصله سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ میلادی نزدیک به ۷۵ میلیون و ۷۰۰ هزار لیتر، نوعی از محلول شیمیایی موسوم به “عامل نارنجی” را بر روی جنگلهای ویتنام، شرق لائوس و بخشهایی از کامبوج فروریخت تا با نابودی درختان، از پناه گرفتن نیروهای موسوم به جبهه رهاییبخش ملی ویتنام (ویتکنگها) در آن نقاط جلوگیری کند.
با وجود اینکه دولت آمریکا تاکنون بهطور رسمی مسئولیت اثرات مرگبار بهکارگیری “عامل نارنجی” بر ساکنان و همچنین محیط زیست این منطقه از جهان را نپذیرفته و علیرغم اینکه هنوز پس از گذشت حدود ۴۰ سال از جنگ ویتنام، تحقیقات دولتیِ مستقلی در این زمینه انجام نشده است، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در ۱۱ مه ۲۰۱۴ در گزارشی فاش کرد که «جنگ برای دو میلیون و ۸۰۰ هزار سرباز و زن که به جنگ ویتنام اعزام شده بودند، هنوز به پایان نرسیده»، چرا که “سرطانها، ناراحتیهای عصبی و بیماریهای پوستیِ” ناشی از تماس این سربازان با عامل نارنجی، همچنان گریبانگیر آنهاست.
همچنین، تحقیقات فعالان حقوق بشر و ضدجنگ در مناطق آلوده در ویتنام در سالهای گذشته نشان میدهد که تا سال ۲۰۱۱ میلادی دستکم ۶۰۰ هزار کودک با اختلالات مادرزادیِ ناشی از عوارض “عامل نارنجی” در ویتنام به دنیا آمدهاند.
بهار عباسی، درباره عوارض بمبهای شیمیایی بر شهروندان اهل سردشت میگوید: «اثرات گاز خردل بهغیر از قربانیان، روی نسلهای بعد هم تاثیر گذاشته و شمار قابل توجهی از فرزندان این شهروندان به افسردگی، بیماری اعصاب، مشکلات تنفسی و نازایی مبتلا شدهاند».
این روزنامهنگار کُرد با اشاره به تبعیضهایی که نهادهای دولتی در رسیدگی به قربانیان بمبهای شیمیایی در سردشت اعمال کردهاند، میگوید: «کمیسیون پزشکی برای تعداد زیادی از قربانیان تشکیل نشده است. این در حالی است که حتی برخی از افرادی که در روز حمله شیمیایی در سردشت حضور نداشتهاند یا برخی از افراد دیگر، با باندبازی موفق به تشکیل پرونده و دریافت حمایت درمانی و نامنویسی در کمیسیون پزشکی شدهاند».
بهگفته بهار عباسی، مصدومان شیمیایی پس از گذشت ۳۶ سال هنوز امیدوارند وضعیت آنها از سوی نهادهای دولتی بررسی شود تا دستکم از بیمه و امکانات پزشکی بهرهمند شوند.
از: دویچه وله