میلاد پورعیسی
مهاجرت دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی برای جمهوری اسلامی به بحرانی با جنبههای امنیتی تبدیل شده است. دانشجویان و اساتید میگویند در بیش از یک سال گذشته، امنیتیتر شدن فضای دانشگاهها، ناامنی در دوران تحصیل به اوج خود رسیده و این وضعیت برای بسیاری از آنها چارهای غیر از انتخاب گزینه مهاجرت باقی نگذاشته است.
آمارهای غیر رسمی از صدور احکام تعلیق و اخراج برای هزاران دانشجو از پاییز سال گذشته تا امروز حکایت دارد. بر اساس یکی از اسناد فاش شده از بولتن داخلی خبرگزاری فارس تنها تا کمتر از سه ماه پس از شروع اعتراض به کشته شدن مهسا (ژینا امینی) یعنی تا ابتدای آذر ماه سال گذشته، ۵۰۰۰ هزار دانشجو به کمیتههای انضباطی دانشگاهها احضار، و ۱۸ استاد ممنوع الخروج شدند.
روند ممنوع الورودی و تعلیق و اخراج دانشجویان و اساتید از خوابگاه و دانشگاهها تا همین امروز در جریان است و میتوان انتظار داشت، هزاران دانشجو با انواع برخوردهای انضباطی رو به رو شدهاند.
دانشجویان تعلیقی و اخراجی میگویند آینده حرفهای آنها به شدت در خطر است و نگران هستند که این برخوردهای امنیتی در روند استخدام آنها پس از فارغالتحصیلی مشکل ایجاد کند.
برخورد با دانشجویان تنها به فعالان دانشجویی محدود نمیشود. دانشجویان در شهرهای مختلف، تا امروز بارها به بهانههای مختلف از جمله حجاب اجباری و ارتباط با جنس مخالف در محوطه دانشگاه، مورد ضرب و شتم و آزار مأموران حراست قرار گرفتهاند. در دانشگاه فردوسی مشهد، گروه «یاوران معرفت» که از سوی «دانشجویان و اساتید داوطلب» تشکیل شده با اختیار تام وظیفه امر به معروف دانشجویان و اساتید را بر عهده گرفته است.
گزارشهای متعدد نشان میدهد، حتی دانشجویان «استعدادهای درخشان» که به دلیل معدل بالا امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر بدون شرکت در کنکور را دارند، در موارد زیادی با ممانعت حراست دانشگاهها و به دلیل پرونده داشتن در کمیته انضباطی، از این حق قانونی محروم میشوند.
وخیمتر شدن موج مهاجرت، به دنبال اعتراضات زن، زندگی، آزادی
همین شرایط به نا امن شدن دانشگاه برای توده دانشجویان بعد از اعتراضات به کشته شدن مهسا (ژینا) امینی و تقویت انگیزه آنها برای مهاجرت به کشورهای دیگر دامن زده است. جمعیتی که حتی پیش از این اعتراضات و سرکوب طولانی مدت آن در تحقیقات رسمی، برخورداری از امنیت و فرار از «تبعیض» را به عنوان مهمترین انگیزههای مهاجرتی خود اعلام کرده بودند.
در پژوهش تابستان سال گذشته رصدخانه مهاجرت ایران وابسته به دانشگاه شریف، بیش از ۶۰ درصد دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی در کنار بقیه گروههای شغلی برخورداری از «امنیت و رفاه بیشتر» را در کنار «شیوه حکمرانی» و وجود «تبعیض حرفهای» را مهمترین عامل میل خود به مهاجرت اعلام کردند. پزشکان و پرستاران، کارآفرینان ارشد، مدیران میانی، کارکنان، دانشجویان خارجی در ایران، از گروههایی بودند که در پژوهش سال گذشته تمایل بالایی برای مهاجرت ابراز کردند.
در پژوهش سال ۱۴۰۰ رصدخانه مهاجرت ایران هم بیش از ۸۰ درصد دانشجویان و فارغ التحصیلان شرکت کننده، در برابر پرسش درباره میزان میل به مهاجرت، گزینه «متوسط» تا بسیار زیاد را انتخاب کردند.
بیش از ۵۰ درصد دانشجویان که در این تحقیق «تورم» و «بی ثباتی اقتصادی» را در کنار دیگر عوامل اجتماعی و سیاسی به عنوان مهمترین عامل برای میل خود به مهاجرت معرفی کردند، همچنین گفتند احساس مثبتی نسبت به «تابعیت ایرانی» ندارند.
آبان سال گذشته «بهرام صلواتی» مدیر رصدخانه مهاجرت ایران با «تودهوار» خواندن روند مهاجرت در ایران، هشدار داد که در سال ۱۴۰۲ و به دنبال سرکوب اعتراضات زن، زندگی، آزادی شاهد «وخیمتر» شدن بحران مهاجرت ایرانیان خواهیم بود. او همان زمان گفت که نزدیک به ۷۰ درصد «نیروهای کلیدی و متخصص» در حال مهاجرت هستند.
روزنامه «هم میهن» چند روز پیش و هم زمان با هک گسترده اپلیکیشن «اسنپ فود» از به وجود آمدن «چالش امنیتی» به دنبال موج مهاجرت متخصصان از کشور خبر داد.
مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، هشدار درباره وخیمتر شدن وضعیت مهاجرت توده وار ایرانیان را سال گذشته، هم زمان با اجرای شیوه نامه انضباطی جدید دانشگاهها و آغاز موج گسترده برخورد با دانشجویان و دیگر شهروندان معترض مطرح کرده بود. با اجرای این شیوهنامه، موج محرومیت دانشجویان از تحصیل و خدمات رفاهی مثل خوابگاه و غذای دانشگاه، هم زمان با اعتراضات سال گذشته تا همین امروز شدت گرفت.
سیاسی شدن حجاب اجباری و کاهش آستانه تحمل زنان دانشجو
هنوز پژوهش جدیدی از سوی نهادهای رسمی در مورد روند فعلی بحران مهاجرت در ایران منتشر نشده است. بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران، زنان فارغ التحصیل دانشگاهها بیشترین جمعیت بیکاران در کشور را تشکیل میدهند. همین جمعیت را مدیر رصدخانه مهاجرت قبلاً مهمترین «مهاجران بالقوه» کشور ارزیابی کرده بود.
حالا و با افزایش فشارها بر زنان که عمدتاً به دلیل حجاب اجباری انجام میشود، زنان دانشجو چقدر برای رفتن از ایران انگیزه دارند؟
یک دانشجوی کارشناسی ارشد هنرهای نمایشی در دانشگاه تربیت مدرس تهران به بیبی سی فارسی میگوید، در حالی که پیش از شروع اعتراض به مرگ مهسا (ژینا) امینی به هیچ وجه قصد مهاجرت نداشت، ولی حالا برای این کار تصمیم قطعی دارد.
این دانشجو که به دلایل امنیتی از او با نام مستعار شقایق یاد میکنیم، محدودیتهای شدید در دانشگاه و محیط خصوصی زندگی را دو عامل مهم این تصمیم عنوان میکند: «من در طول دوران تحصیلم، یک کنشگر سیاسی بودم. ولی در حال حاضر، به دلایل امنیتی نه تنها امکان کنشگری از من گرفته شده، که حتی زندگی روزمرهام هم به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است.»
شقایق درباره دو دلیل از میان رفتن امکان کنشگری در شرایط بعد از اعتراضات سال گذشته، به کنترل بیش از حد از سوی نزدیکان و خانواده، و محدودیتهای شدید در دانشگاه اشاره میکند: «درباره دانشگاه نه تنها شرایط فعالیت به شدت از میان رفته، که حتی امکان تداوم زیست روزمره سابق هم کمتر شده است. برای مثال، پیش از اعتراضات سال گذشته، مساله حجاب تا این حد برای حکومت سیاسی نبود و من میتوانستم در محیط خیابان و دانشگاه، حجاب از سر بردارم. ولی بعد در ماههای گذشته، این کار به شدت سخت شده است.»
این فعال دانشجویی از آن سو به اهمیت ویژه نافرمانی از حجاب اجباری در میان زنان معترض در ماههای پس از اعتراضات اخیر اشاره کرده و میگوید، به همین دلیل اطاعت از این فرمان هم برای امثال او احساس بدتری را به دنبال دارد.
شقایق ادامه میدهد: «در خانه و در میان خانواده و حتی دوستان هم برای جلوگیری از عواقب امنیتی فعالیتها، کنترل من خیلی شدیدتر از قبل شده است. در دانشگاه هم، جدا از فعالیت دانشجویی، حتی مسائل ابتدایی مثل نوشتن پایان نامه، با محدودیت رو به رو است. من یک موضوع درباره پیوند جامعه شناسی و هنر را به استاد خودم برای پایان نامه معرفی کردم، که با واکنش شدید او به دلیل نگرانی از عواقب امنیتی رو به رو شد.»
این فعال دانشجویی در پایان نتیجه میگیرد که در این شرایط که هر گونه امکان زندگی حرفهای، دانشگاهی و سیاسی از او گرفته شده چارهای جز انتخاب مهاجرت ندارد.
مرگ بیماران از کمبود پرستار، دانش آموزان در صف مهاجرت
«بچه ها ویزای من رسید.»
این پیامی است که در سالهای گذشته به یکی از پر مخاطبترین پیامها در صفحات مجازی فارسی زبان تبدیل شده است. دانشجویانی که مدتها برای گرفتن پذیرش دانشگاهها در کشورهای خارجی تلاش کردند و شادی موفقیت خود را در این انتهای این مسیر با مخاطبان خود در میان میگذارند.
همین افزایش شدید میل به مهاجرت در میان دانشجویان و فارغ التحصیلان در سالهای اخیر، باعث شد ممنوعیت خروج از کشور در شیوه نامه انضباطی آذر سال گذشته به عنوان یکی از مجازاتهای دانشجویان معترض در نظر گرفته شود.
حسین قاضیان، جامعه شناس ساکن آمریکا شدت گرفتن میل به مهاجرت در سالهای اخیر نسبت به سالهای قبل را بیشتر نتیجه از میان رفتن امید به تغییر در ایران، در مقایسه با جذابیت کشورهای مقصد میداند.
این جامعه شناس در گفتگو با بیبی سی فارسی، درباره عوامل سیاسی شدت گرفتن میل به مهاجرت به گزارش سال گذشته رصدخانه مهاجرت ایران اشاره میکند. در این گزارش، کاهش آزادیهای اساسی و فردی و بیثباتی اقتصادی در کنار کاهش امیدواری اجتماعی و دشواری دسترسی به اینترنت از مهمترین عوامل این موج اعلام شده است: «نکته مهم این دست گزارشها، بیشتر شدن دافعههای مبداَ مهاجرت، به جای جاذبههای مقصد است که انگیزه اصلی ترک کشور را فراهم، و مهاجرت را به پدیدهای عام در میان گروههای مختلف اجتماعی تبدیل میکند. بحرانی بودن اوضاع کشور و ناامیدی از تغییر آن، مهاجرت را به گزینه اصلی شهروندان برای ادامه زندگی تبدیل کرده است.»
در سالهای اخیر بر خلاف دهههای قبل، مهاجرت تحصیلی به کشورهایی با دانشگاههای با کیفیت پایینتر، اوج بیشتری گرفته است. کاهش انگیزههای تحصیلی و البته افزایش هزینه مهاجرت به کشورهای اروپایی و آمریکایی، در گزارش سال گذشته رصدخانه مهاجرت ایران به عنوان دو عامل اصلی این روند اعلام شده است.
حسین قاضیان، جامعه شناس به دو سطح سرکوب در ماههای گذشته و تغییر درک شهروندان و دانشجویان از حال و آینده کشور اشاره میکند: «در دانشگاهها درصد بسیار کمی از دانشجویان به فعالیت سیاسی میپردازند. ولی همان سرکوب فعالان دانشجویی هم باز بر روی درک دانشجویان از شرایط دانشگاه و حتی آینده خود موثر است.»
این جامعهشناس، با اشاره به سرکوب زنان به بهانه حجاب اجباری و تأثیر آن بر مهاجرت دانشجویان میگوید: «سرکوب زنان یک موضوع کلی است که جامعه را گرفتار خود کرده است. در دانشگاه هم، بر خلاف خیابان و فضای عمومی امکان فشار بر دانشجویان به دلیل کنترل شدیدتر حکومت، دو چندان است. به دلیل تسلط حکومت بر فضا و زمان، حکومت با صرف هزینه کمتر، به برخورد با دانشجویان و به ویژه دانشجویان زن میپردازد.»
مانند بسیاری دیگر از پدیدهها، سن مهاجرت هم در سالهای گذشته به شدت پایین آمده و حتی دانش آموزان را هم در بر میگیرد. موسسات مختلف مهاجرتی، در اینترنت آگهیهای مربوط به مهاجرت دانش آموزان را منتشر میکنند.
محمد شریفی مقدم، دبیر کل خانه پرستار، آبان ماه امسال در گفتگو با وب سایت «خبرآنلاین» از مرگ «بسیاری از بیماران» به دلیل مهاجرت پرستاران از کشور خبر داد.
در این میان حتی مدیران میانی و رده بالا هم در صف جوانان و نوجوانان و گروههای شغلی مختلف، رفتن را بر ماندن ترجیح میدهند. به رغم تلاش جریانهایی در حکومت که از بازگشت هنرمندان به ایران صحبت میکنند، به نظر میآید عملکرد نیروهای امنیتی و نهادهای مسئول نقطه امیدی برای بسیاری از اقشار جامعه باقی نگذاشتهاند. برای این گروه، «پناه امن» هرجایی است به جز «خاک وطن».
از: بی بی سی