هشدار: خواندن این گزارش ممکن است برای همه مناسب نباشد. اگر شما یا نزدیکانتان به خودکشی فکر میکنید، در ایران با «اورژانس اجتماعی» به شماره تلفن ۱۲۳ یا «اورژانس شهری» به شماره ۱۱۵ یا «صدای مشاور» با شماره ۱۴۸۰و یا «اورژانس روانپزشکی تهران» با تلفن ۴۴۵۰۸۲۰۰ تماس بگیرید. در افغانستان به تلفن ۱۱۹، در بریتانیا با خیریه «ساماریتن ۱۱۶۱۲۳» و در آمریکا و کانادا به شماره ۹۱۱ تلفن کنید.
***
زنان ایران نه تنها در خیابان و فضای عمومی، که گاه در خانهها و فضایی که باید پناه آنها باشد به دست مردان خانواده و نزدیکان خود سرکوب میشوند و حتی به قتل میرسند.
طرح لایحه یکفوریتی ««پیشگیری از آسیبدیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان در برابر سوءرفتار» که در روزهای پایانی سال ۱۴۰۱ در مجلس شورای اسلامی مطرح شد، همچنان در محاق مانده است و هیچ سازوکار قانونی حداقلی برای بهبود وضعیت زنان و حفاظت از آنها در برابر خشونتهای ناموسی وجود ندارد.
این گزارش روایت دو دسته از زنان قربانی این خشونتها است؛ اول آنها که خودخواسته به زندگی خود پایان دادند و دوم آنها که به قتل رسیدند. این گزارش با مساعدت شهروندخبرنگاران تهیه شده است.
***
آخرین قربانی اعمال خشونت علیه زنان که در روزهای ابتدایی فروردین ۱۴۰۳ جان خود را از دست داد، زن جوانی است به نام «کوثر شریفپور»، اهل و ساکن مهاباد. یک منبع آگاه روایت تلخ این زن جوان را برای «ایرانوایر» بازگو کرده است.
مصاحبه را با بهت و ناباوری آغاز میکند: «همه هنوز در شوکاند. کوثر دختر بسیار آرامی بود. متولد ۱۳۸۲ بود. پر از رویا و آرزو و هنرمند. خیاطی را کامل بلد بود. عاشق شده بود. عاشق پسر عمویش. بسیار هم دوستش داشت. همین که پدرش فهمید دخترک را گرفت به باد کتک.»
به گفته فرد آگاهی که با ایرانوایر گفتگو کرده است، پدر کوثر سابقه خشونت فیزیکی علیه او را داشته است: «این را کم و بیش همه میگفتند و میدانستند. اما آخرینباری که به خاطر عاشقپیشهگی مورد ضربوشتم قرار گرفت، طاقتش طاق شد و تصمیم به خودکشی گرفت.»
بر اساس آنچه منابع نزدیک به کوثر گفتهاند، او با خوردن سم کشاورزی که به «سم نخود» شناخته میشود تصمیم گرفت به زندگیاش پایان بدهد: «بعد از اقدام به خودکشی خانواده او را در حالی که نیمهجان بود به بیمارستان رساندند. مدتی را در کما سپری کرد و زمانی که بههوش آمد دچار مشکل در حافظه شده بود و کسی را نمیشناخت. پس از مدتی هم به این علت که ارگانهای داخلی بدنش بر اثر سم دچار مشکل شده بود، جان باخت. همین. مثل یک گل پرپر شد.»
زن جوانی که با عوارض ناشی از سم چند ماه دست به گریبان بود و در نهایت در تاریخ هشتم فروردین ۱۴۰۳ جان باخت تنها قربانی خشونتهای خانوادگی علیه زنان نیست.
اندکی پیش از آغاز سال نو در ایران نوجوان ۱۳ سالهای به نام «هونیا بهرامی» در شهر سقز خودش را حلقآویز کرد و جان سپرد.
پیش از او نیز «فرزانه مامقادری»، دختر ۱۷ ساله به طرز مشکوکی درگذشت. مرگی که برخی منابع نزدیک به خانواده او آن را خودکشی عنوان کردند.
بر اساس اطلاعات رسیده به ایرانوایر، فرزانه مامقادری عاشق پسری بوده اما وقتی خانواده از علاقه این دو به هم مطلع شدند، فرزانه را برای ازدواج با پسر عمویش تحت فشار گذاشتند.
در برخی استانهای ایران، ازدواج دخترعمو و پسرعمو قانونی نانوشته است که تخطی از آن میتواند به قیمت جان زنان و حتی برخی مردانی که خواهان ازدواج با زن هستند تمام شود.
به گفته یک منبع نزدیک به خانواده فرزانه مامقادری پدر فرزانه او را برای ازدواج اجباری با پسرعمویش تحت فشار قرار داده بود: «زمانی که فرزانه هیچ راه دیگری برای فرار از شرایط پیشرو ندید با قرصی که معلوم نشد چه قرصی بوده، خودکشی کرد.»
بخشی از خودکشیهایی که در برخی استانهی ایران رخ میدهد به خودکشیهای ناموسی مشهور هستند. دلایل اغلب این خودکشیها بهروشنی بیان نمیشود. اغلب خانوادهها و حتی رسانههای رسمی از عبارت «اختلافات خانوادگی» به عنوان دلایل این اقدامات یاد میکنند. فشار برای ازدواج اجباری، طلاق گرفتن، خشونت خانگی، دوستی با جنس مخالف و تهدیدهای خانواده از جمله دلایل این خودکشیها هستند.
ایرانوایر همچنین مطلع شده است که در ماههای پایانی سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام «فائزه عمرانی دیزجیکان» در شهر مرند از شهرهای استان آذربایجان شرقی بهدست همسر سابقش به قتل رسیده است.
بر اساس گفته یک فرد آگاه فائزه عمرانی، مادر یک پسر خردسال مدتی قبل از همسرش «مهدی درخشانی» جدا شده بود و علت وقوع قتل این بود که همسرش مجبور شده بود مهریه او را در زمان جدایی پرداخت کند: « فائزه و همسرش دو فرزند داشتند یکی از بچهها، چند سال قبل از دنیا رفت و این دو نفر بعد از مرگ کودک با هم به مشکل خوردند. فائزه میخواست طلاق بگیرد و همسرش نمیخواست مهریه او را بدهد. شرطش برای جدایی این بود که مهریه را ببخشد اما فائزه مهریه را گرفت و طلاق گرفت.»
به گفته این فرد آگاه، فائزه روسری فروشی داشت و بعد از جدایی، همسرش مدام برای او ایجاد مزاحمت و دردسر میکرد: «بعد از جدایی یک روز فائزه همراه پسر دیگرش که سیزده ساله است بیرون بود و یک تصویر دوتایی را در اکانت اینستاگرام استوری کرد. مهدی همسرش هم از روی تصویر توانست بفهمد آنها کجا هستند. به آنجا رفت و با شلیک شش گلوله فائزه را بهقتل رساند.»
بر اساس گفته منابع آگاه مهدی درخشانی همسر سابق فائزه یکماه پس از اقدام به قتل همسرش در حالی که سر خاک فرزند از دست رفته خود رفته بود، دست به خودکشی زد و جان باخت.
از: ایران وایر