علی افشاری: استفاده نتانیاهو از کارت ایران برای بقای سیاسی

سه شنبه, 4ام اردیبهشت, 1403
اندازه قلم متن

علی افشاری 

afshari.jpg

افزایش تنش میان ایران و اسرائیل که با حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل به اوج خود رسید، توجه افکار عمومی و فضای بین‌المللی را از غزه منحرف کرد و در خدمت سیاست‌های نتانیاهو قرار گرفت. یادداشتی از علی افشاری، تحلیلگر سیاسی.

بنیامین نتانیاهو
نتانیاهو در پی تشدید فشار غرب برای ایزوله کردن بیشتر ایران در عرصه جهانی و تثبیت جایگاه سیاسی خویش است عکس: Ohad Zwigenberg/AFP/Getty Images

فصل جدید منازعه بین حکومت‌های ایران و اسرائیل جایگاه سیاسی بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل را تا حدی ارتقاء بخشیده است. او توانست متحدان ناراضی‌اش در دولت‌های آمریکا و تروئیکای اروپایی را بار دیگر پشت سر خود بیاورد و شکاف به‌وجودآمده را تا حدی کاهش دهد. ماندگاری بهبود نسبی محبوبیت نتانیاهو معلوم نیست و ممکن است گذرا باشد، اما به نظر می‌رسد که وی در مجموع از تشدید درگیری‌ها با جمهوری اسلامی از اول ماه آوریل به بعد راضی باشد. به لحاظ تاریخی نیز انتفاع سیاسی نتانیاهو از سیاست خارجی ستیزه‌جویانه جمهوری اسلامی مسبوق به سابقه است. به عنوان نمونه در سال ۲۰۱۸، بعد از خروج یکجانبه دونالد ترامپ از برجام، نتانیاهو با بمباران مراکز منتسب به حکومت ایران در سوریه، مقبولیت‌اش را افزایش داد.

از ابتدا معلوم بود که شخص نتانیاهو انگیزه‌های فردی پررنگی در تصویب اقدام مخاطره‌آمیز حمله موشکی مرگبار به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق داشته است. می‌توان تصور کرد که وی تشدید تنش با ایران را فرصتی برای خروج از فشار فزاینده در داخل و خارج می‌دیده است. نتایج و تغییر فضا بعد از عملیات “وعده صادق” نشانگر ارزیابی درست نتانیاهو است. مازال معلم، یکی از نویسندگان زندگینامه نتانیاهو، می‌گوید که شرایط برای “بی‌بی” در بهترین حالت بعد از عملیات “طوفان الاقصی” است. نرخ محبوبیت نتانیاهو بعد از سقوط شدید در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا نصف فاصله‌ای که با رقیب اصلی‌اش بنی گانتز داشت، پر شده است.

البته اگر الان انتخابات برگزار شود، احتمال شکست نتانیاهو بالا است، اما با گسترش ترس در جامعه اسرائیل از ایران بعد از حمله بی‌سابقه ترکیبی مستقیم در سیزدهم آوریل، شرایط برای او به صورت نسبی بهتر شده است. هراس از کشوری که توانایی اتمی دارد باز باعث شده تا اطلاع ثانوی، از دید بخشی از مردم اسرائیل حضور فردی که روزگاری خود را آقای امنیت می‌نامید، در کانون قدرت اسرائیل ضروری پنداشته شود.

در حال حاضر بر اساس برآیند نظرسنجی‌ها فاصله نتانیاهو با ائتلاف رقیب در حد پنج درصد است که کمترین میزان بعد از حمله غافلگیرکننده حماس به جنوب اسرائیل است که منجر به کشته شدن ۱۲۰۰ نفر از شهروندان اسرائیل شد. در عین حال باید توجه داشت که نتانیاهو در طراحی و اجرای حمله محدود و بدون پذیرش مسئولیت به ایران تحت تاثیر افکار عمومی اسرائیل بود. به عنوان نمونه دانشگاه هبرو پیش از عملیات مخفیانه در ۱۳ آوریل یک نظرسنجی انجام داد. ۷۴ درصد پاسخ‌دهندگان مخالف برخوردی بودند که منجر به نارضایتی متحدان جهانی شود.

البته رقبای نتانیاهو هیچکدام اعتباری به او برای حمله به کنسولگری ایران در دمشق و عملیات تلافی‌جویانه محدود در اصفهان ندادند و کماکان بر استعفای او اصرار می‌ورزند. همچنین تجمعات اعتراضی علیه او نیز دوباره در شنبه‌ها به راه افتاده است. اما بنی گانتز به عنوان هماورد اصلی که در کابینه جنگ اسرائیل حضور دارد، در تصمیم‌گیری پیرامون حملات فوق مشارکت داشت. او نیز مانند نتانیاهو به مخالفت آمریکا و اتحادیه اروپا با واکنش نشان دادن به عملیات “وعده صادق” جمهوری اسلامی وقعی ننهاد و خواهان انجام عملیات تلافی‌جویانه بود. ولی بر اساس گزارش خبرگزاری رویترز به نقل از منابع ناشناس در اسرائیل، او نقش موثری در کاهش سطح عملیات تلافی‌جویانه اسرائیل و محدود کردن آن به پرتاب سه موشک هوابرد از آسمان عراق همراه با اقدام خرابکارانه کوادکوپتر از داخل ایران ایفا کرد.

نبود همگرایی و توافق بین مخالفان نتانیاهو باعث شده تا او فعلا بابت استمرار دوران طولانی نخست‌وزیری‌اش نگرانی نداشته باشد. رصد کردن واکنش‌ها و موضع‌گیری‌ها در عرصه سیاسی اسرائیل سه رویکرد متفاوت را نشان می‌دهد. رادیکال‌ترین مخالفت با نتانیاهو در درخواست برای استعفای او بازتاب یافته‌است که یائیر لاپید و آویگدور لیبرمن، چهره‌های شاخص مدافع آن هستند. جریان میانه خواهان کنار گذاشتن وزرای افراطی چون ایتمار بن گویر و بتسالل اسمورتیچ از کابینه هستند. البته بخش فوق‌افراطی دولت اسرائیل نیز از واکنش به عملیات “وعده صادق” راضی نیست، ولی آنها نیز همنظر نیستند و تنها بن‌گویر ناخشنودی خود را علنی کرده است. گرایش سوم خواهان توقف جنگ غزه و توافق با حماس برای آزادی گروگان‌ها است.

به نظر می‌رسد انتفاع شخصی نتانیاهو از درگیری گسترده نظامی و تلاش برای استفاده از کارت ایران برای تداوم جنگ غزه در ملاحظات جمهوری‌ اسلامی برای اجرای عملیات تلافی‌جویانه در شکل تاخیری، غیرغافلگیرکننده و هماهنگ و تخفیف آن در سطح محدود که منجر به واکنش شدید اسرائیل و افزایش ریسک وقوع جنگ منطقه‌ای نشود، بی‌تاثیر نبوده ‌است.

نتانیاهو عامدانه از تشدید تنش با جمهوری اسلامی برای دور شدن توجهات در داخل اسرائیل به کناره‌گیری‌اش استفاده کرد. استعفای آهارون هالیوا از ریاست اطلاعات ارتش اسرائیل، اراده‌ای را نمایان می‌سازد که در پی انداختن بار تقصیرات بزرگترین شکست اطلاعاتی اسرائیل بعد از جنگ “یوم کیپور” بر دوش مسئولان ارشد امنیتی و نظامی و تبرئه نتانیاهو در آن خصوص است.

اکنون نتانیاهو تمرکزش را بر جنگ غزه و فضاسازی برای حمله به رفح و ماجراجویی دیگری قرار داده است. بعید است که او متوجه امکان‌ناپذیری هدف بلندپروازانه نابودی حماس نشده باشد، ولی به نظر می‌رسد وی در پی حفظ فضای امنیتی در اسرائیل است تا هم برنامه تضعیف بیشتر حماس را جلو ببرد، هم عرصه سیاسی را برای استمرار فعالیت دولت کنونی اسرائیل بعد از پایان جنگ غزه مساعد کند و یا حداقل تا جایی که مقدور است عمر این دولت را افزایش داده و انتقال به دولت بعدی را با تاخیر مواجه کند.

البته در تشدید فشار بر حماس و شتاب بخشیدن به آهنگ تهاجمی برخورد با جمهوری اسلامی و شبکه نیروهای همسو با هدف خنثی کردن فشارهای آنها برای توقف جنگ غزه، نتانیاهو حمایت اکثریت نیروهای سیاسی اسرائیل و منتقدانش چون گانتز و یواف گالانت وزیر دفاع را نیز پشت سر خود دارد. اما تضمینی نیست که این حمایت‌ها استمرار داشته باشد. وضعیت شکننده است.

نتانیاهو به موازات بهره‌برداری سیاسی از گسترش ایران‌هراسی در اسرائیل به دنبال جلب حمایت حداکثری نیروهای نظامی و امنیتی اسرائیل نیز هست. او نیاز دارد که هراس از جمهوری اسلامی و برنامه اتمی‌اش سوخت لازم برای تداوم فضای امنیتی در داخل اسرائیل را فراهم کند. در این چارچوب اگرچه او به صورت هدفمند از انجام واکنش سنگین در پاسخ به شکسته شدن تابوی برخورد مستقیم نظامی از سوی حکومت ایران خودداری کرد، اما کماکان پتانسیل افزایش تنش وجود دارد.

نتانیاهو آگاهانه و هدفمند به دنبال آماده‌سازی اسرائیل برای گسترش سطح درگیری با جمهوری اسلامی و تشدید فشار غرب برای ایزوله کردن بیشتر ایران در عرصه جهانی است. در این حوزه او با مخالفت‌های کمتری در داخل اسرائیل مواجه است. اسرائیل بعد از عملیات “وعده صادق” و خطای محاسبه در حمله موشکی به دمشق در اول آوریل بیش از پیش نسبت به برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی و توسعه فعالیت‌های حساس اتمی در ایران آسیب‌پذیر شده است. این عامل به نفع دیدگاهی عمل می‌کند که حضور جناح بازها در قدرت اسرائیل را ضرورتی اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌کند.

نتانیاهو علاوه بر این در اندیشه بسیج نیروهای نظامی و امنیتی اسرائیل در پشت سر خود است. واکنش تند او در برابر اقدام احتمالی دولت آمریکا در تحریم گردان “نیتسح یهودا”، از بخش‌های تندرو ارتش اسرائیل، در این خصوص روشنگر است. این اقدام دولت آمریکا ارتباطی به جنگ غزه ندارد و به نقض حقوق بشر توسط این گردان علیه فلسطینیان در قبل از ۷ اکتبر سال گذشته میلادی برمی‌گردد. اما نتانیاهو فراتر از دولت اسرائیل در اندیشه نمایش خود به عنوان پاسدار و حافظ اصلی نظامیان اسرائیل است.

در مجموع اگرچه تداوم جنگ غزه، کاهش سطح تحمل در برابر تحرکات نیروهای نیابتی جمهوری ‌اسلامی و تغییر فاز به سمت هدف قرار دادن مستقیم نیروهای سپاه قدس در خارج از ایران مورد توافق همه جناح‌های کابینه جنگی است، اما نتانیاهو منافع شخصی از افزایش سطح تنش با ایران و استمرار فضای امنیتی در اسرائیل دارد. او در قماری که با حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق انجام داد، از زاویه استفاده فردی فعلا به انتظارات مورد نظر رسیده ‌است. روند تحولات آینده نشان می‌دهد که آیا محاسبات نتانیاهو ماندگار خواهد بود و یا دولت مستعجل.

از: دویچه وله


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.