ایران وایر
براساس تصاویری که «محمد هاشمی»، پسرخاله «مجید کاظمی» از مزار او منتشر کرده، سنگی روی آرامگاه او نیست و جایی که بیش از یازده ماه است پیکر این جوان معترض دفن شده، هنوز خاکی است. فقط روی لبه جدول بالای مزار با رنگ مشکی، نام این جوان معترض که ۲۹اردیبهشت۱۴۰۲ بههمراه «سعید یعقوبی» و «صالح هاشمی» بهاتهام «محاربه» اعدام شد، نوشته شده است.
***
سالگرد اعدام مجید کاظمی، سعید یعقوبی و صالح میرهاشمی، سه معترض جوانی که در پرونده «خانه اصفهان» اعدام شدند، در راه است.
تصاویری که محمد هاشمی، پسرخاله مجید کاظمی منتشر کرده، نشان میدهد که این جوان ۳۱ ساله اعدام شده، سنگ مزار ندارد. آقای هاشمی به «ایرانوایر» میگوید که نهادهای امنیتی و انتظامی به خانواده مجید گفتهاند که تنها اجازه نصب سنگ مزاری را میدهند که عکس و تاریخ تولد و مرگ مجید را نداشته باشد؛ مزاری بینام ونشان. همانطور که ماموران حاضر در زندان در ساعتهای پیش از اعدام به او وعده داده بودند تا مگر «اشهد» بگوید و «توبه» کند؛ ولی او بهجایش شعار «مرگ بر خامنهای» و «جانم فدای ایران» سر داد.
یازده ماه خفته در گوری بینامونشان
پروندهای که قوهقضاییه مجید، صالح و سعید را با آن اعدام کرد، از سوی رسانههای ایران، به پرونده «خانه اصفهان» شهرت گرفته است؛ محلهای در شهر اصفهان که جمهوری اسلامی مدعی است در شامگاه ۲۵آبان۱۴۰۱، دو بسیجی و یک مامور نیروی انتظامی که برای سرکوب معترضان در این محله حضور داشتند، با گلوله کشته شدند.
۵ تن در این پرونده از سوی دادگاه انقلاب محکوم شناخته شدند که قوهقضاییه سه تن آنها را اعدام کرد. «امیرنصر آزادانی»، بازیکن سابق فوتبال نیز در همین پرونده به ۱۶ سال حبس محکوم شده و در زندان دستگرد محبوس است. نفر پنجم نیز، جوان دیگری به نام «سهیل جهانگیری» است که به دو سال حبس محکوم شده است.
محمد هاشمی، پسرخاله مجید که از ابتدا درباره این جوانان و وضعیت خانوادههایشان اطلاعرسانی کرده، به ایرانوایر میگوید که جمهوری اسلامی در این یازده ماه دست از آزارواذیت خانواده مجید برنداشته است.
او با اشاره به بازداشت برادر مجید در صبحی که آنها را اعدام کردند و ربودن پیکرهایشان و دفن پیکر سعید و صالح در جایی غیر از آرامستان «حبیبآباد»، میگوید: «از همان روزهای اولی که بچهها را کشتند، آزارواذیت را سر هم مراسم خاکسپاری و هم سنگ مزار داشتند. وقتی بچهها را کشتند اصلا خبر ندادند و آمدند صبح برادر مجید را بازداشت کردند و بردند بهعنوان شاهد آنجا باشد. مزار را خودشان مشخص کردند و خیلی سریع خاکسپاری را انجام دادند و بعد به خانواده اطلاع دادند و نگذاشتند هیچ مراسمی برگزار شود.»
او درباره تلاش خانواده برای نصب سنگ مزار برای مجید میگوید: «خانواده از همان روزهای اول تلاش کردند که سنگ مزار را نصب کنند، ولی مخالفت میکردند. آنها هم گفتند روزهای اول است، حساسیت دارند و زمان داده بودند تا بگذرد. تا چهلم که نمیگذاشتند حتی خود خانواده سر مزار بروند و با سختی فراوان میتوانستند بروند سر مزار.»
این دوست دوران کودکی و پسرخاله مجید کاظمی با اشاره به سوزاندن مزار این جوان در شب تولدش، به ایرانوایر میگوید: «۱۸ خرداد، کمتر از سه هفته بعد از کشتن بچهها، تولد ۳۱ سالگی مجید قرار بود باشد. خانواده خواستند بروند سر مزار برای تولد، شب قبلش مزارش را آتش زدند. دوربین آنجا هست، هرکس گل میگذارد، سریع میروند برمیدارند، ولی هیچوقت نیامدند بگویند که چرا مزار شب قبل تولد آتش گرفته.»
به گفته محمد هاشمی، با آزارهای نهادهای امنیتی مبنیبر جلوگیری از نصب سنگ مزار برای مجید، آنها اقدام به کاشتن گل بر سر خاک این جوان میکنند، ولی به چند ساعت نکشیده، اثری از گلها هم باقی نمیماند.
امضای تعهدنامه؛ شرط نصب سنگ مزار
براساس تصویر نامهای که محمد هاشمی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «ایکس» منتشر کرده و گفتههایش به ایرانوایر، ماموران قضایی و انتظامی، بهویژه سه مقام محلی، ازجمله «اسدالله جعفری»، دادستان اصفهان، «نعمت خلیلی»، فرمانده نیروی انتظامی برخوار و «محمد قربانی»، فرماندار برخوار، نمیگذارند برای مجید سنگ مزار نصب شود.
او شروطی که این مقامات برای خانواده گذاشتهاند را برشمرده و میگوید که سنگ مزار مجید مدتهاست که آماده است، ولی «آخرینبار بعد از پیگیریهای زیاد، یک نامه به آنها دادند که تعهد بگیرند که اگر سنگ مزار میخواهید نصب کنید باید با این شرایط باشد که خانواده مخالفت کردند و برای همین است که یازده ماه گذشته و مزار مجید سنگی ندارد.»
او توضیح میدهد: «شروطشان یازده مورد بوده. گفته بودند رنگ سنگ سفید نباشد، گرانیت براق نباشد. خیلی به سایز و ضخامتش گیر داده بودند که باید نازک باشد، برداشت من این است که قاعدتا میخواهند هروقت نیاز بود آن را بشکنند که این قدر تاکید دارند که ضخیم نباشد.»
به گفته آقای هاشمی، در این تعهدنامه از خانواده خواسته شده که سنگ مزار حتما مشکی باشد و هیچ عکسی، بهخصوص به صورت سنگ عمودی روی مزار نصب نشود: «گفتهاند هیچ شعر و متنی نباید روی سنگ مزار نوشته شود. حتی تاریخ تولد و کشته شدن را هم نباید بگذارید. ترس این را دارند که مردم بیایند ببینند تاریخها را و سر تاریخها احیانا یادبودی برگزار شود. کلا هم هر قدمی باید برداشته شود، باید با مسوولان هماهنگ شود. موقع نصب هم گفتهاند که فقط پدر، مادر و خواهر و برادر میتوانند حضور داشته باشند و قبل از آن باید زمان و روزش اجازه گرفته شده باشد.»
تصاویری که از مزار «مجیدرضا رهنورد»، از معترضان اعدام شده در مشهد منتشر شده نیز، شباهت بسیاری به شروطی دارد که مقامات اصفهان از خانواده مجید کاظمی خواستهاند.
سنگ مزار او سفید، ساده، نازک و کوچک، بدون تصویری از این جوان و بدون هیچ متنی است. فقط تاریخ تولد و وفات او بر آن حک شده است.
مجیدرضا رهنورد در مقابل دوربینهای رسانههای حکومتی وقتی از او پرسیدند که در وصیت نامهاش چه نوشته، گفته بود: «دوست ندارم سر مزارم گریه کنند، قرآن نخوانند، نماز نخوانند. شادی کنند.»
گفته بودند توبه کن، وگرنه جنازهات را هم تحویل نمیدهیم
آنگونه که محمد هاشمی میگوید، شخص دادستان اصفهان، اسدالله جعفری در زمان اعدام مجید، سعید و صالح در زندان حضور داشته و از تهدید و آزار این سه جوان حتی ساعاتی پیش از اعدام هم دست برنداشته است.
آقای هاشمی، با تاکید بر اینکه خانواده بعدا از طریق افرادی ناشناس مطلع شدهاند که در ساعتهای پایانی بر فرزندشان چه رفته، میگوید: «خانواده بارها پیگیر شده بودند که چرا نمیگذارید سنگ مزار داشته باشد، ولی جواب مشخصی نمیدادند. بعدا یک نفر بهصورت ناشناس گفته بود که قبل از اعدام، مجید و بچهها شعار میدادند و مرگ بر خامنهای و جانم فدای ایران گفته بودند. ماموران اصرار داشتند که اشهد بخوانند و توبه کنند، ولی مجید گفته بوده که من نه شما و نه دینتان را قبول ندارم. آنها هم تهدید کرده بودند که کاری نکن که جنازهات را هم تحویل خانوادهات ندهیم و بینامونشان باقی بمانی و نگذاریم قبرت را کسی پیدا کند. مجید هم گفته بود مردم ایران پشت سرم هستند، هر کاری میخواهید بکنید.»
در هفته منتهی به جمعه ۲۹اردیبهشت۱۴۰۲، شهروندان اصفهانی دستکم دو بار در مقابل زندان دستگرد اصفهان، همان زندانی که این سه جوان در آن محبوس بودند و بعد اعدام شدند، تجمع کردند.
در ویدیوها و گزارشهایی که از یکشنبه شب، ۲۴اردیبهشت و چهارشنبه ۲۷اردیبهشت۱۴۰۲ از مقابل زندان دستگرد اصفهان منتشر شده، شهروندان شعارهایی علیه نظام جمهوری اسلامی و اعدام سر میدهند.
این تجمعها همزمان با انتشار تصویری از یک دستنوشته از سعید، صالح و مجید از زندان دستگرد بود که در آن خطاب به مردم ایران گفته بودند: «نذارید ما را بکشند.»
این جمله بعدها بهشکل هشتگ بارها و بارها از سوی کاربران شبکههای اجتماعی در اعتراض به اعدام این جوانان بازنشر شد.
انتقامجویی از پیکر و دشمنی با مزار معترضان و مخالفان
این نخستین بار نیست که مقامات امنیتی نظام جمهوری اسلامی دست به آزارواذیت خانوادهها و انتقام گرفتن از پیکر کشتهشدگان و زندانیان سیاسی و عقیدتی اعدام شده میزنند.
در جریان اعتراضات سراسری به کشته شدن «مهسا (ژینا) امینی» در بازداشت گشت ارشاد، بیش از ۵۵۰ تن کشته شدند که ماموران امنیتی پیکر بعضی از آنها را ربودند. تصاویری نیز از نگهبانی و تلاش خانوادهها برای جلوگیری از پیکر ربایی منتشر شده و واکنشهای بسیاری را در پی داشته است؛ ازجمله تصویر پیکر «کیان پیرفلک» ۱۰ ساله، پیچیده در یک نایلون مشکی پر از یخ و نگهبانی «شهریار محمدی» از پیکر رفیقش، «محمد حسنزاده»؛ شهریار خود روز بعد به ضرب گلوله در بوکان کشته شد.
احتمالا اما یکی از معروفترین انتقامجوییها از مزار، مربوط به آرامگاه «رضاشاه پهلوی» باشد. «صادق خلخالی»، اولین حاکم شرع دادگاههای انقلاب در ایران که احکام اعدام بسیاری برای سران حکومت سابق صادر کرده، در کتاب خاطرات خود به تخریب مقبره رضا شاه در اردیبهشت سال ۱۳۵۹ پرداخته و نوشته است: «ما به دفتر امام رفتیم و طبق معمول از هر دری سخن به میان میآمد و گفته شد زمان آن فرا رسیده که مقبره پهلوی خراب شود.» او گفته بود که هدفشان مایوس کردن طرفداران شاه بوده است.
پیکرهای بسیار دیگری نیز در ۴۵ سال اخیر از انتقام حکومت در امان نماندهاند، پیکرهایی از آنِ مردم معترض، روشنفکران و فعالان سیاسی که حکومت آنها را یا اعدام کرده، یا در خیابان کشته است.
«ندا اقاسلطان»، «مصطفی کریمبیگی» و «نوید افکاری» ازجمله معترضانی هستند که مزارشان تخریب شده است. برخی دیگر حتی مزاری هم ندارند که آرام و قرار خانواده داغدارشان باشد؛ شهروندان کُردی که اعدام شدهاند.
از «شیرین علمهولی» و «فرزاد کمانگر»، معلم اهل کامیاران که در اردیبهشت ۱۳۸۹، تا «محسن مظلوم»، «محمد فرامرزی»، «وفا آذربار» و «پژمان فاتحی» که در بهمن۱۴۰۲ بهاتهام «جاسوسی» برای اسراییل اعدام شدند، هیچیک مزاری ندارند.
حقوق شما
«موسی برزین»، حقوقدان و مشاور حقوقی ایرانوایر میگوید که این اقدام مقامات جمهوری اسلامی «غیرقانونی» است. او تاکید میکند: «وقتی شخصی فوت میکند، مراسم و سنگ قبر و نحوه نوشتن روی سنگ قبر برعهده خانواده است. قانونی نداریم که ارگانی بتواند دخالت یا نظارت کند. اینها همه از نوآوریهای جمهوری اسلامی است که به سنگ قبر هم گیر میدهند. این بههیچوجه قانونی نیست و خیلی هم بیمنطق است.»
موسی برزین همچنین میگوید: «هر آرامستانی آییننامهای برای خود دارد که در سایتهایشان هست و در آن گفته شده که سنگ قبر چگونه باشد. ارتفاع و قطر و عرض آن چقدر باشد، یا عکس بانوان اگر هست، چگونه باید باشد. آیات قرآن چگونه نوشته شود و غیره که باید براساس آییننامه باشد. یعنی قانون کلی وجود ندارد. اما، اینکه تاریخ نباشد و اینها در این آییننامهها نیست؛ فقط چیزهای کلی هست که همه باید رعایت کنند.»
به گفته مشاور حقوقی ایرانوایر، «مقامات امنیتی و انتظامی اصلا اجازه مداخله ندارند، چون آرامستانها تحت نظر شهرداریها هستند و آنها باید نظارت کنند؛ اما خب با هدف تحت فشار گذاشتن خانوادههای دادخواه از این دست اقدامات توسط نهادهای امنیتی انجام میشود.»