دلنوشته صدیقه وسمقی درباره وضعیت مریم حاجیحسینی
مریم حاجیحسینی، زندانی سیاسی است که تا امروز نزدیک به ۱۷۰۰ روز از حبس ۱۰ سالهاش را گذارنده است.
تخت مریم در بند زنان زندان اوین کنار تخت من بود. با هم دوست شده بودیم. خلقی آرام و طبعی طناز و زیبا دارد و به بند ملاحتی خاص میبخشید.
مریم برگزیده جشنواره بینالمللی خوارزمی در سال ۱۳۸۶ است. او موسس و مدیرعامل شرکت دانشبنیان «عصر کربن سازه» است که در سال ۱۳۸۷ مدال طلای مسابقات بینالمللی مخترعین در کشور کرواسی را از آن خود کرد. او دارای دو ثبت اختراع و عضو بنیاد ملی نخبگان است.
مریم میگفت من فاعل و نامحرم پروندهای کاملا محرمانه بودم که برای ۱۸ ماه به صورت بلاتکلیف در خانه امن نگهداری شدم.
میگفت ۶۵۰ روز بعد از بازداشتم و صدور حکم قطعی، در کمال ناباوری در دفتر دادیار زندان برای نخستینبار از اتهاماتی مطلع شدم که هرگز اثبات نشد.
میگفت وکیل تسخیریاش را تا روز دادگاه ندید و در دادگاهش که حداکثر ۲۰ دقیقه به طول انجامید، اجازه دفاع از خود را نیافت.
پنج سال است که مصرانه تقاضای بررسی و رسیدگی توسط کارشناسی فنی یا ارگانی نظارتی به آنچه به او نسبت داده شده را دارد و میگفت اگر خطی از آنچه ادعا شده اثبات شد، اعدامم کنید.
مریم میگفت هزار و ۷۰۰ روز زندان و انفرادی، تنها رنج کشیدن نیست؛ بلکه عادت کردن است.، کنار آمدن و بیتفاوتی است نسبت به سرنوشت کشور! میگفت این هم خودش نوع دیگری از مهاجرت است.
میگفت پنج عید است خانه نرفته و هنوز رنگ دیوارهای اتاقش را در ذهن مرور میکند.
میگفت هیچگاه جایگاه کشورم را در دنیا دوست نداشتم و فکر میکردم باید کاری کنم.
میگفت در اتاق تاریک بازجویی، حس انسانی در هواپیمای اوکراینی را داشتم که هرچه فریاد من خودی هستم سر میدادم کسی صدایم را نمیشنید و در آخر به قلبم شلیک کردند.
میگفت ما که با وجود این شرایط دیگر نیازی به دشمن نداریم.
در زندان گفت قرار بود زندگی کنیم و همهچیز را بسازیم.
گفته بود سخت است نفس بکشی و زندگی نکنی.
با حسرت گفت اینجا آخرین جای دنیا بود که انتظارش را داشتم.
تخت مریم در بند زنان زندان اوین کنار تخت من بود. با هم دوست شدیم و میگفت گاهی فکر میکنم از جهانی دیگر به اوین پرتاب شدهام.
اینستاگرام صدیقه وسمقی
از: ایران امروز