ناقص‌سازی جنسی دختران؛ سلاخی کودکان به نام دین و خانواده

جمعه, 4ام خرداد, 1403
اندازه قلم متن

ایران وایر

بر اساس یافته‌های آخرین پژوهش انجام شده توسط «اکرم ترشیزی» در بنیاد حقوق‌بشری «سیامک پورزند»، در بخش‌هایی از ایران «ناقص‌سازی جنسی» دختربچه‌ها یا «ختنه زنان» هنوز ادامه دارد. این در حالی است که حکومت برخلاف تعهدات بین‌المللی خود، قوانین حمایتی و مجازات‌های بازدارنده برای کسانی‌ که دست به این عمل غیرانسانی و ناقض حقوق بشر زنان می‌زنند، وضع نمی‌کند. از سوی دیگر نیز جامعه بین‌المللی به‌دلیل عدم ارایه آمار از سوی حکومت، ایران را جزو کشورهایی که در آن دختربچه‌ها را ناقص‌سازی جنسی می‌کنند، نمی‌داند.

درباره ختنه دختران و آسیبی که به آن‌ها می‌زند، چه می‌دانیم؟ 

ناقص‌سازی جنسی دختربچه‌ها در کدام بخش‌های ایران رواج دارد و برای توقف آن چه باید کرد؟ این گزارش، خلاصه‌ای از پژوهشی است که بنیاد پورزند اخیرا به پایان رسانده و نسخه‌ای از گزارش نهایی آن در اختیار «ایران‌وایر» قرار گرفته است.

***

ناقص‌سازی اندام جنسی زنان چیست؟

ختنه زنان یا ناقص‌سازی اندام جنسی منتسب به زنانه، روشی کنترلی است که از پنج‌هزار سال پیش در بخش‌هایی از خاورمیانه و آفریقا رواج داشته است.

در گزارش بنیاد پورزند، چندین دلیل برای انجام این عمل که اغلب شامل بریدن بخشی از «کلیتوریس»، نقطه حساسی در اندام جنسی منتسب به زنان که از طریق تحریک آن، فرد به ارگاسم یا اوج لذت جنسی می‌رسد، عنوان شده است.

بر اساس این گزارش، «کنترل یا کاهش میل جنسی دختران» به منظور این‌ که تا وقتی به سن ازدواج می‌رسند، «باکره» بمانند و «ورود دختران به مرحله زنانگی یا آن‌چه شباهت هویتی دختران به مادران‌شان» عنوان شده است، از جمله دلایل ناقص‌سازی جنسی دختربچه‌ها هستند.

بنیاد پورزند دست‌کم دو دلیل دیگر را نیز برشمرده است که «باورهای مذهبی» و «باورهای بهداشتی و زیبایی‌شناختی» از آن جمله‌اند؛ به این معنا که خانواده‌ها اغلب با این باور که بدون ختنه دختربچه‌ها، دین اسلام آن‌ها کامل نمی‌شود و یا به‌واسطه این‌ که بخش بیرونی اندام جنسی منتسب به زنان و چین‌و‌شکن‌های آن «زشت» است یا باروری دختربچه‌ها را وقتی به سن باروری برسند، کاهش می‌دهد، اقدام به ناقص‌سازی آن‌ها می‌‌کنند.

بنیاد پورزند انجام این‌ عمل را در نتیجه مردسالاری برآورد کرده است.

اما جدا از دلایلی که این کار می‌تواند داشته باشد، ناقص‌سازی اندام جنسی دختربچه‌ها عمدتا به سه روش انجام می‌شود:

در روش اول که نسبت به دو روش دیگر کم‌تر ناقص‌کننده است، اغلب پوست اطراف کلیتوریس و چین غشایی آن برداشته می‌شود و خون‌ریزی با بستن زخم توسط گاز پانسمان یا مواد دیگر بند می‌آید. روش دوم، تهاجمی‌تر و خطرناک‌تر است و در آن کلیتوریس که منشا لذت جنسی افرادی است که اندام جنسی زنانه دارند، کاملا قطعا می‌شود و علاوه بر آن، لب‌های کوچک نیز که در محافظت از کلیتوریس نقش دارند، به طور کامل یا بعضا بخشی از آن‌ها بریده می‌شود. 

در روش سوم که از همه خطرناک‌تر است، تمام یا قسمتی از بخش خارجی اندام جنسی منتسب به زنان، شامل کلیتوریس، لب‌های کوچک و سطح داخلی لب‌های بزرگ قطع می‌شوند و پس از قطع عمیق و برش‌های داخلی، تمامی فضای دهلیزی را مسدود می‌کنند. برقراری رابطه جنسی در میان کسانی‌ که به روش سوم ختنه شده‌اند، بسیار دردناک و یادآور وحشت زمانی است که ناقص‌سازی شده‌اند.

نتیجه تحقیقات بنیاد پورزند نشان می‌دهد که قربانیان ناقص‌سازی جنسی اغلب با مشکلات عدیده روانی و جسمی و سختی‌های بسیار در روابط جنسی خود روبه‌رو هستند.

بر اساس تحقیقات بنیاد پورزند، در استان هرمزگان موارد نوع اول ناقص‌سازی جنسی توسط دایه‌ها در خانه و بدون تجهیزات پزشکی انجام می‌شود و با مرهم‌های گیاهی روی زخم را می‌بندند. موارد زیادی وجود دارد که با ادامه خون‌ریزی، مجبور به مراجعه به بیمارستان شده‌اند. در هر حال، به علت سن پایین دختران، احتمال مرگ بر اثر خون‌ریزی زیاد نیز همیشه وجود دارد.

ناقص‌سازی جنسی دختران؛ سلاخی کودکان به نام دین و خانواده

بررسی‌های این بنیاد حقوق‌بشری نشان داده‌اند که آمار شیوع ناقص‌سازی جنسی دختربچه‌ها در مناطق مختلف استان هرمزگان بین ۶۰ تا ۸۰ درصد است.  این در حالی است که در مناطق کُردنشین ایران این آمار رقمی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد است. 

این سازمان در گزارش خود اعلام کرده که ناقص‌سازی جنسی دختران عمدتا در میان اهل تسنن شافعی مذهب معمول است.

چرا درباره ختنه دختران اطلاعات زیادی نیست؟

بنیاد حقوق‌بشری پورزند تاکید می‌کند که قوانین و عرف بین‌المللی حق افراد را در رعایت رسوم فرهنگی به‌ رسمیت می‌شناسند اما ناقص‌سازی جنسی دختربچه‌ها، ناقض حقوق متعددی از دختران و زنان است؛ از جمله حق بر سلامت، حق بر رهایی از تبعیض براساس جنسیت و حق بر رهایی از شکنجه و رفتار ظالمانه و غیرانسانی: «ناقص‌سازی جنسی زنان بر اساس حقوق بین‌الملل شکنجه یا رفتار غیرانسانی قلمداد می‌شود و حق پناهندگی برای قربانیان آن به‌رسمیت شناخته شده است.»

بر اساس این گزارش، دولت‌ها از طریق اسناد بین‌المللی مکلف شده‌اند با انجام اقداماتی، از جمله جرم‌انگاری، تخصیص منابع مالی و افزایش آگاهی و آموزش افراد، تلاش لازم را برای کاهش ناقص‌سازی جنسی زنان انجام دهند.

در ایران اما با وجود تلاش‌های فعالان حقوق زنان و غیرشرعی اعلام شدن ختنه دختربچه‌ها با استفتای فعالان حقوق زنان از علمای اهل تسنن، دولت با عدم اطلاع‌رسانی و نظارت و در نبود قوانین حمایتی از دخترها و زنان قربانی و همچنین فقدان مجازات بازدارنده، به تداوم وقوع این رسم غیرانسانی دامن زده است.

بنیاد پورزند در گزارش خود نوشته به این دلیل که ناقص‌سازی جنسی دختران «تابو» است، کسی از آن حرفی نمی‌زند و دولت نیز از ارایه آمار در این زمینه خودداری می‌کند، بنابراین تحقیقات انجام شده محدود به چند پژوهش دانشگاهی است: «از آن‌جا که دولت ایران بازگویی این نوع رخ‌دادها را نوعی تهدید علیه قداست نهاد خانواده و سیاه‌نمایی و تبلیغات منفی برای کارنامه حقوق‌بشری خود تلقی می‌کند و انجام این عمل را به قوم و اقلیت خاصی مرتبط می‌داند، می‌کوشد آمارهای مربوط به این موضوع را پنهان نگه دارد.»

چه می‌توان کرد؟

این بنیاد حقوق‌بشری در پایان با ارایه راهکارهایی، از جامعه بین‌المللی خواسته است ایران را به لیست کشورهایی که ناقص‌سازی جنسی دختران در آن انجام می‌شود، بیفزاید. 

این بنیاد همچنین از دولت‌های دیگر نیز خواسته است مقامات محلی را در استان‌هایی که این نقض فاحش حقوق‌ کودکان و حقوق‌بشر زنان رخ می‌دهد، تحت تحریم قرار دهند.

بنیاد پورزند از دولت ایران هم درخواست کرده به تعهدات متعدد بین‌المللی خود برای حقوق کودکان و حقوق‌بشر عمل کند و «تحفیظ» یا حقی که دولت جمهوری اسلامی به‌ نام اسلام در عملی نکردن بخش‌هایی از کنوانسیون حقوق کودک برای خود در نظر گرفته است را بردارد.

در این گزارش تاکید شده که ختنه دختربچه‌ها در مناطق محروم و در فقدان آموزش و دسترسی به منابع اطلاعاتی و اینترنت رخ می‌دهد و در این شرایط، وظیفه آموزش شهروندان به‌منظور توقف این رسم غیرانسانی، با دولت است.

این سازمان روش‌های زیر را در توقف این عمل در مناطقی که رواج دارد، به دولت جمهوری اسلامی پیشنهاد داده است: «تغییر قوانین موجود که با تخفیف در مجازات والدین کودکان نسبت به اعمال خشونت، ناقص‌سازی و حتی قتل، در عمل برای والدین نسبت به ارتکاب این جرایم مصونیت ایجاد کرده است؛ تصویب قوانین جدید با قدرت بازدارندگی موثر؛ تقویت نهادهای آموزشی در مناطق محروم؛ اجرای برنامه‌های آموزشی ویژه در مناطقی که عمل ناقص‌سازی رواج دارند، به‌ویژه برنامه‌های آموزشی به زبان مادری و نظارت بر عملکرد و اظهارات سخنرانان مذهبی در رابطه با زنان.»


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.