هشت مثلث عشقی به‌ یاد ماندنی در سینما

چهارشنبه, 12ام دی, 1403
اندازه قلم متن

سینما

بی بی سی فارسی

اگر حضور یک نفر نشانه همراهی است و دو نفر احساس شلوغی می‌دهد، سه نفر قطعا ماجرا را پیچیده‌ می‌کند. این دقیقا همان چیزی است که در مورد مثلث‌های عشقی صدق می‌کند، روابط پرتنشی که بارها در فیلم‌ها به تصویر درآمده‌اند.

در یک سال گذشته سه فیلم با موضوع مثلث‌ عشقی به نمایش درآمد: چلنجرز، گذارها و زندگی‌های گذشته. بی‌بی‌سی به دنبال پاسخ این سوال رفته که ویژگی‌های اصلی یک داستان عشقی سه‌ نفره موفق چیست و چرا این ژانر همچنان جذابیت خود را حفظ کرده است.

آیا داستان یک مثلث عشقی باید تلخ و تاریک باشد؟ آیا دفترچه خاطرات فیلم خوبی است؟ برای پاسخ به این سوالات هشت نمونه از داغ‌ترین مثلث‌های عشقی در فیلم‌های سینمایی را مرور کرده‌ایم.

بازیگران فیلم چلنجرز - مایک فیست، زندایا و جاش اوکانر

منبع تصویر،Getty Images

توضیح تصویر،بازیگران فیلم چلنجرز – مایک فیست، زندایا و جاش اوکانر

چلنجرز (Challengers)

از میان سه فیلمی که در سال گذشته با موضوع مثلث‌ عشقی اکران شد، فیلم چلنجرز ساخته لوکا گوادانینو، توجه بیشتری را به خود جلب کرد و بازتابی بود از ذهنیت و فضای دوره و زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم.

جاش اوکانر و مایک فیست نقش دو تنیس‌باز جوان را بازی می‌کنند که بر سر دلدادگی به تاشی دانکن، قهرمان سابق و سرسخت تنیس با بازی زندایا، با یکدیگر درگیر می‌شوند.

در این فیلم شاهد بوسه‌های سه‌نفره، مسابقات پرتنش تنیس و خوردن موز به شکلی کنایه‌آمیز هستیم. فیلم در غرایز اغراق‌آمیز و شهوانی غرق می‌شود و موسیقی پرضرب‌آهنگ‌ ترنت رزنر و آتیکوس راس را دارد که هرچه فیلم پیش‌تر می‌رود، پرشورتر می‌شود.

چلنجرز در ظاهر داستان یک مثلث عشقی «سرراست» را به نمایش می‌گذارد، اما شاید بتوان گفت خیلی از بینندگان بیشتر به تنش همجنس‌گرایانه دو شخصیت پسر پرشور و انرژی فیلم علاقه‌مند شدند.

گذارها (Passages)

فیلم گذارها ساخته آیرا ساکس، با فضایی ادبی‌تر، یک مثلث عشقی در پاریس را به تصویر می‌کشد که شخصیت‌های آن یک کارگردان خودشیفته به نام توماس (با بازی فرانتس روگوفسکی)، دوست‌پسر بردبار و سختی‌کشیده‌اش، مارتین (با بازی بن ویشاو) و یک معلم زن جوان به نام آگاته (با بازی ادل اگزارکوپولوس) هستند.

از همان ابتدا که توماس رابطه عاشقانه خود با آگاته را آغاز می‌کند، متوجه می‌شویم که او عادت به داشتن روابط متعدد جنسی دارد، عادتی که مارتین ظاهرا پذیرفته است. اما این بار توماس با بازیچه قرار دادن هر دو شریک عاطفی‌اش و جابه‌جایی میان آنها، خودخواهی وحشتناکش را ارضا می‌کند.

وقتی آگاته باردار می‌شود، روشن است که با یک بحران روبه‌رو خواهیم شد. کارگردانی ساکس عمیق و تامل‌برانگیز است و هر سه بازیگر در این اثر هوشمند و پیچیده که صحنه‌های جنسی پرحرارتی دارد، فوق‌العاده ظاهر می‌شوند.

زندگی‌های گذشته (Past Lives)

این فیلم اولین ساخته سلین سونگ، نویسنده و کارگردان است (که همسرش، جاستین کوریتزکس فیلمنامه چلنجرز را نوشته است).

سونگ، برچسب «مثلث عشقی» روی فیلمش را رد می‌کند و تا حدودی می‌توان فهمید دلیل آن را فهمید. نورا مون، شخصیت اصلی داستان که کره‌ای آمریکایی است، در نیویورک با دوست‌پسرش آرتور (با بازی جان ماگارو) زندگی ظاهرا جاافتاده و راحتی دارد، تا اینکه هی سونگ، شخصیتی از گذشته او، دوباره ظاهر می‌شود.

در حقیقت مشخص نیست که آیا اصلا احتمال شکل‌گیری دوباره رابطه عاشقانه با این آشنای قدیمی وجود دارد یا نه. اما سونگ در واقع از فرم مثلث عشقی وام می‌گیرد تا شخصیتی را نشان دهد که بین گذشته و حال، میان آسایش و ناشناخته‌ها گرفتار شده است. این تلاطم روحی در بازی غنی و پراحساس گرتا لی در نقش نورا مون به نمایش درمی‌آید که نمی‌تواند دو جهانی را که پیش رویش قرار گرفته، با هم سازگار کند.

ژول و ژیم (Jules et Jim)

ژول و ژیم

منبع تصویر،Getty Images

ژان لوک گدار و فرانسوا تروفو، دوست‌های نزدیک که بعدها به رقبایی تلخ تبدیل شدند، هر دو در فیلم‌هایشان سراغ موضوع مثلث عشقی رفتند؛ گدار در فیلم دسته جداافتاده‌ها (۱۹۶۴) و تروفو دو سال قبل از آن با فیلم ژول و ژیم که یکی از آثار مهم موج نو سینمای فرانسه محسوب می‌شود.

این فیلم در دورانی ساخته شد که فرانسه هنوز درگیر بازسازی‌های پس از جنگ جهانی دوم بود، و داستان آن به زمان جنگ جهانی اول برمی‌گردد. شخصیت‌های اصلی آن ژول (اتریشی) و ژیم (فرانسوی) – دو دوست هنرمند جوان – هستند که هر دو با کاترین، زنی جذاب و دمدمی‌ مزاج (با بازی ژان مورو در نقشی ماندگار) وارد رابطه می‌شوند.

کاترین قلب تپنده این فیلم است که در آن داستانی سرشار از احساسات، با لحنی سرخوش روایت می‌شود. جلوه مدرن این مثلث عشقی چشمگیر است و تروفو با مهارت از این قالب برای بازتاب تصویر اروپای در حال تغییر بهره می‌برد.

کازابلانکا

برخی ممکن است استدلال کنند که کازابلانکا بیش از آن که یک مثلث عشقی واقعی باشد، یک داستان عاشقانه دو نفره بین اینگرید برگمن و همفری بوگارت است که شخص سومی به آن اضافه شده است (با بازی پل هنرید که به گفته آن بیلسون، منتقد، «بازیگری بسیار حوصله‌سربر» است). در این فیلم هم، جنگ پس‌زمینه داستان عاشقانه‌ای است که با تراژدی عجین شده است.

در کازابلانکا (محصول ۱۹۴۲)، تحولات سیاسی پرمخاطره، ماجرای عشقی را که در قلب فیلم قرار دارد تلخ‌تر می‌کند، چون ریک (با بازی بوگارت) و السا (با بازی برگمن) کنترل سرنوشت خود را در دست ندارند.

فیلم این سوال را مطرح می‌کند که آیا انسان‌ها می‌توانند نشانه‌هایی از وقار و زیبایی را در میان رنج‌ها و مصائب تاریخی حفظ کنند.

در کازابلانکا ریک، صاحب یک بار است که با تصمیم‌های بسیار دشواری روبه‌رو می‌شود؛ زمانی که عشق زندگی‌اش، کسی که هرگز فکر نمی‌کرد دوباره او را ببیند، همراه با همسرش وارد بار او می‌شود.

آسیب (Damage)

فیلم آسیب از جمله آخرین آثار لویی مال، فیلمساز فرانسوی است که در سال ۱۹۹۲ ساخته شد. یک ملودرام اغراق‌آمیز که به گفته مارک کرمود، منتقد فیلم «یکی از مضحک‌ترین صحنه‌های مرگ» در آن به تصویر درآمده است. این فیلم هم در دسته مثلث‌های عشقی جا می‌گیرد و هم در رده فیلم‌های مهیج و اروتیک دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی که در آن اغلب زنانی مشکل‌دار زندگی مردان بیچاره و بی‌گناهی را که اصلا دلشان نمی‌خواست یک زن سکسی آنها را اغوا کند، نابود می‌کردند.

در این فیلم، جرمی آیرونز نقش یک سیاستمدار میانسال را بازی می‌کند که نمی‌تواند در برابر جذابیت آنا (با بازی ژولیت بینوش) مقاومت کند. اما متاسفانه آنا نامزد پسر اوست.

آنچه در ادامه می‌آید، روابط جنسی پرجنب‌وجوش اما نه چندان دلپذیر میان این دو شخصیت است که به فاجعه و تراژدی می‌انجامد. در اینجا هم مثلث عشقی به عنوان نمادی از آشفتگی پدیدار می‌شود، یک دعوت خطرناک و افسونگر برای به خطر انداختن همه چیز.

فارغ‌التحصیل (The Graduate)

یک مثلث عشقی دیگر در بستر خانواده، این‌ بار با محوریت یک مرد جوان (داستین هافمن) که بین یک دختر جوان و مادرش – خانم رابینسون افسانه‌ای با بازی درخشان آن بنکرافت – گرفتار شده است.

هافمن در نقش بنجامین برادوک، فارغ‌التحصیل جوانی ظاهر می‌شود که با زنی مسن‌تر رابطه برقرار می‌کند، اما در نهایت با دختر او نیز وارد رابطه می‌شود و با او نامزد می‌کند.

باز هم شاهد یک مثلث عشقی‌ هستیم که در آن یک نفر (آیلین، دختر) نمایانگر نظم و عرف اجتماعی است و دیگری (زن مسن‌تر با رفتارهای بی‌قید جنسی) نماد دنیایی تابوشکنانه و بی‌نظم است. این کمدی-درام مایک نیکولز در سال ۱۹۶۷ – به تیزی چاقو، طنزآمیز، مدرن و با موسیقی دلنشین سایمون و گارفانکل – راه را برای دوران تازه‌ای در سینمای آمریکا هموار کرد.

دفترچه خاطرات (The Notebook)

هرچند ممکن است همه از لحن کمی احساساتی و اشک‌آور فیلم دفترچه خاطرات خوششان نیاید، اما نمی‌توان انکار کرد که این فیلم بسیار بیشتر از آنچه هنگام اکرانش در سال ۲۰۰۴ انتظار می‌رفت، دوام آورده و به یک اثر کلاسیک مدرن تبدیل شده است.

لین هریس، تهیه‌کننده فیلم، معتقد است که ماندگاری این اثر احتمالا به این ایده بازمی‌گردد که «جهان و زندگی به آن سادگی‌ که دوست داریم نیست». موفقیت فیلم بدون شک مدیون دو بازیگر اصلی آن، رایان گاسلینگ و ریچل مک‌آدامز است که در این اقتباس از داستان نیکلاس اسپارکس با تمام وجود هنرنمایی کرده‌اند.

باز هم جنگ پس‌زمینه این داستان عشقی‌ ظاهرا غم‌انگیز میان دو نفر است که جنگ آنها را از هم جدا کرده است. در این فیلم جیمز مارسدن در نقش لون ظاهر می‌شود، شخصیتی که شانسی برای موفقیت عشقی ندارد و همه چیز را خراب می‌کند، چون اگر دو عاشق به راحتی به هم می‌رسیدند، دیگر دلتان نمی‌شکست.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.