مصائب آفریقایی‌تبارهای جنوب ایران؛ کرم‌های سفیدکننده دست‌ساز، بلای جان دختران جوان

چهارشنبه, 12ام دی, 1403
اندازه قلم متن

ایران وایر

هفته گذشته «مرتضی نیک‌نهاد»، عکاس و فیلم‌ساز اهل و ساکن هرمزگان، با انتشار پستی تکان‌دهنده، از اثر مخرب استانداردهای زیبایی تحمیل شده به جامعه زنان سیاه‌پوست هرمزگان خبر داد.

به نوشته این عکاس، «تغییر رنگ پوست» در سال‌های اخیر به دغدغه زنانی بدل شده که به‌دلیل رنگ چهره خود مورد آزارهای کلامی، توهین و تمسخر قرار گرفته‌اند؛ آن‌ هم به وسیله «کرم‌های دست‌ساز غیر استانداردی که با قیمت‌های نسبتا ارزانی -متناسب با شرایط اقتصادی‌شان- آن را تهیه می‌کنند.

«ایران‌وایر» در این گزارش، به روایات بیشتری درباره تبعیض‌های گسترده علیه آفریقایی تبارهای جنوب ایران پرداخته است.

***

 تب تغییر رنگ پوست: اگر بد بود مایکل جکسون رنگش را عوض نمی‌کرد

«سعادت»، زن جوان آفریقایی‌تبار، ساکن بندرعباس و صاحب یک سالن آرایش و زیبایی است. موهای فر و سیاهش را بافت‌های ریزی زده که لابلای آن مهره‌های رنگارنگ می‌درخشند. به‌رغم اینترنت نامناسب، ترجیح می‌دهد ویدیو کال کند. ردیف سفید دندان‌هایش لبخندش را خیلی زیبا می‌کند. وقتی این را می‌گویم، عمیق‌تر می‌خندند: «خیلی اذیت شدم تا این تعریف را تعارف نگیرم و پیش خودم فکر نکنم طرف دارد مسخره‌ام می‌کند. چون در تمام بچگی‌ام من را “سیاسمبو” صدا می‌کردند. در تمام نوجوانی سعی می‌کردم برای رفت‌وآمد به مدرسه از جاهای خلوتی بروم که با پسرهای جوان محله مواجه نشوم. وقتی کسی تعریفم را می‌کرد  ته دلم حس می‌کردم چیزی گفته برای اینکه دلم از سیاهی‌ خودم نسوزد.»

سعادت می‌گوید هنوز هم دختران و زنان جوان و حتی میانسالی مشتریانش هستند که در‌به‌در به‌دنبال همین کرم‌های بی‌کیفیت و ارزان برای سفید شدن هستند: «کرم‌ها را دست‌ساز از عطاری‌ها می‌خرند. درواقع کرم لایه‌بردار و بسیار قوی هستند و کسانی آن‌ها را می‌سازند و می‌فروشند نه دکتر هستند و نه تخصصی دارند. خیلی از دخترها به بیماری و لک و پیس مبتلا شدند، ولی باز هم خریدار دارند؛ چون این امید را به آن‌ها می‌دهد که در جمع دوستان و همکلاسی‌ها پذیرفته می‌شوند یا شانس بیشتری برای ازدواج و کار خواهند داشت.»

مرتضی نیک‌نهاد نیز در پست اینستاگرامی خود تایید کرده که کرم‌های دست‌ساز به‌رغم عوارض جبران‌ناپذیر همچون «نازک‌ شدن بیش از حد پوست و ابتلای برخی مصرف‌کنندگان به سرطان»، راهی است برای اینکه زنان در برابر آزارهای کلامی و نژادپرستی مصونیت پیدا کنند.

این عکاس و فیلم‌ساز در بخش دیگری از یادداشت خود تایید کرده که آسیب‌های ناشی از مصرف این کرم‌ها حتی موجب شده برخی از زنان «به‌طور کل از بودن در فضای عمومی حذف شوند و به‌دلیل نازک شدن بیش از حد پوست، نتوانند در معرض آفتاب قرار بگیرند.»

بررسی‌های ایران‌وایر نشان می‌دهد مصرف‌کنندگان کرم‌های دست‌ساز سفیدکننده صرفا در بندرعباس زندگی نمی‌کنند. یکی از آن‌ها زنی جوان و در آستانه ازدواج در قشم است. او که به‌دلایل شخصی ترجیح داد نام خود را نگوید، درباره استفاده از کرم‌های سفیدکننده دست‌ساز گفت: «قیمتشان به بودجه ما می‌خورد. ما خیلی وضعیت مالی خوبی نداریم، اما من واقعا دلم می‌خواهد در مراسم ازدواج زیبا باشم. همه دوست دارند قشنگ باشند، مایکل جکسون هم اینکار را کرد، اگر بد بود که آدم به این مهمی این‌کار را نمی‌کرد.»

عشق‌های از دست رفته؛ ناکامی‌های به جا مانده

«احسان عبدی‌پور» در دومین فیلم بلند سینمایی خود به نام «پاپ»، به سراغ جامعه آفریقایی‌تبار ساکن بوشهر رفته است. در یکی از اپیزودها، «ترانه»، دختر جوان نویسنده و شاعر که شعرها و قصه‌هایش در نسیم جنوب منتشر می‌شود، دختر دوست پدرش را که سیاه نیست به‌جای خود سر قرار با پسری می‌فرستد که دل به قلم‌اش سپرده.

درد تجربه تلخ تحقیر و تبعیض از تک‌تک دیالوگ‌های این صحنه قابل مشاهده است، اما امثال شخصیت‌های شبیه به ترانه در میان جامعه آفریقایی‌تبارهای جنوب ایران بسیارند.

«صادق»، یکی از اعضای جامعه آفریقایی‌تبار بوشهر است که می‌گوید اجدادش از زنگبار به بوشهر آمده و در آنجا ماندگار شده‌اند. او دل در گرو دختری داشت، اما تنها به‌دلیل سیاه‌پوست بودنش از سوی خانواده دختر پذیرفته نشد: «پوستم تیره است و موهایم فرفری. لب‌ها و بینی‌ام پهن و اصلا فکر نمی‌کردم به چشم کسی بیایم، اما مژده تو دانشگاه دل به من داد. منم دوستش داشتم. چهارسال دانشگاه که گذشت تصمیم گرفتیم رابطه‌مان را جدی کنیم. پدرش وقتی من را دید، کارد می‌زدی خونش در نمی‌آمد. مادرش هم مژده را نفرین می‌کرد که از این‌ همه آدم تو دانشگاه، این چیست که تو دوستش دارد؟»

صادق توقع چنین برخوردی نداشته: «فکر می‌کردیم زمانه عوض شده و دیگر نباید برای چنین چیزهایی بحث کرد. ظاهری که آدمی در انتخابش نقش ندارد و آن را به ارث می‌برد، چرا باید عشق و علاقه و سرنوشت دو جوان را تحت‌تاثیر قرار بدهد؟»

ریشه‌های آفریقایی‌تبارهای ایران؛ از زنگبار و سودان تا عراق

جامعه آفریقایی‌تبارهای جنوب ایران در استان‌های کرمان، بوشهر، هرمزگان و خوزستان سکونت دارند. جامعه‌ای که همچنان با محرومیت‌های بسیاری دست‌وپنجه نرم می‌کند. 

مرتضی نیک‌نهاد در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «ایکس»، دراین‌باره بسیار نوشته و می‌گوید عجیب‌ترین واکنش‌ها مربوط به کسانی است که اصلا حضور آفریقایی‌تبارها در ایران را انکار می‌کنند: «فضای توییتر گفت‌وگومحور است و من نظرات زیادی می‌گیرم. قسمتی از نظرات، انکار حضور آفریقایی‌تبارها در ایران است که اصلا برای من عجیب است. شماری از اجداد این جامعه، از سودان و زنگبار به‌عنوان برده وارد ایران شدند و ریشه خودشان را می‌دانند.»

موسیقی جنوب هم وامدار آفریقایی‌تبارهای ایران است. در مراسم‌های زار «تومبا» حضوری پررنگ دارد، یکی از ابزارهای موسیقی آفریقایی. رقص تند و هیجانی و شاد که اگرچه ایرانیان بسیار از آن لذت می‌برند اما، وقتی حرف بر سر مسایل حقوق شهروندی است، صاحبان آن رقص و موسیقی به «دیگری‌هایی» بدل می‌شوند که به‌خاطر رنگ پوستشان تحقیر می‌شوند.

«زمان صادقی»، پژوهشگر کتاب «فرهنگ عامیانه مردم قلعه گنج»، در بخشی از کتاب خود نوشته گروهی از آفریقایی‌تبارهای ایران در قرن هفدهم وقتی پرتغالی‌ها به سواحل ایران رسیدند به این جغرافیا وارد شدند. آن‌ها با خود افرادی را به‌عنوان برده و سپاه جنگی به ایران می‌آورند و بعد از آن‌ها انگلیسی‌ها که از سواحل آفریقا به هندوستان می‌رفتند و در سواحل ایران پهلو می‌گرفتند هم، در بندر میناب و بنادر دیگری چون چابهار و جاسک، تجارت برده می‌کردند.»

شبکه‌های اجتماعی؛ شنیدن صداهایی که شنیده نمی‌شدند

صادق که به ناچار از عشق و علاقه‌اش به دختری غیر از جامعه آفریقایی‌تبارها گذشته است، می‌گوید: «ماجرا فقط عشق و عاشقی نیست. در خیلی از مناسبات اجتماعی هم ما دیده نمی‌شویم. مثلا من می‌خواستم استخدام شوم و یک کفیل لازم داشتم، هیچ‌کس حاضر نمی‌شد کفیل من شود، درحالی‌که در همین شهر با خیلی‌ها رفاقت دارم.»

در سال‌های اخیر اما صادق متوجه شده حضور شبکه‌های اجتماعی اگر چه گاهی موجب نفرت‌پراکنی علیه اقلیت‌ها بوده، اما در دیده و شنیده شدن صدای آن‌ها هم اثر داشته است: «خواهر کوچک من در کودکی خیلی به‌دلیل رنگ پوستش در مدرسه مورد تمسخر بود ،چون ما به کرج نقل‌مکان کرده بودیم. او تا مدت‌ها اصلا دوست نداشت درباره جنوب چیزی بگوید و بشنود، اما حالا بازیگر تئاتر است. حتی برایم تعریف کرده در محیط تئاتر هم از برخی از اساتیدش شنیده که برای بازیگری باید قشنگ بود و تو قشنگی خاصی داری. انقدر شنیده شدن این حرف برایش امیدوارکننده بود که هیچ‌وقت برق چشم‌هایش در  آن لحظه از یادم نمی‌رود.»

کودکی و نوجوانی بسیاری از دخترهای بندرعباس، بوشهر، کرمان، آبادان و کهنوج، به‌دلیل  تفکر نادرست با انبوهی حس منفی نسبت به خودشان گذشته است. نمونه‌هایی بیشمار از تبعیض به‌خاطر رنگ پوست در میان مردم جنوب وجود دارد و استرس ناشی از مقابله با تبعیض نژادی آنقدر مخرب است که مستقیما بر روی کارآیی روانی و عملکرد آن‌ها اثر می‌‌گذارد؛ موضوعی که حتی می‌تواند یکی از دلایل ابتلای جامعه تحت تبعیض به برخی بیماری‌های خودایمنی و خطرناک باشد.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.