منصور بختیار: در باره ی جاسوس جمهوری اسلامی

یکشنبه, 18ام خرداد, 1393
اندازه قلم متن

bakhtiar_shapour03

چند روزی است که خبر انتشار کتابی تحت عنوان (من ایرانی جاسوس سیا و موساد) از جهانشاه بختیار در بین ایرانیان توجه ام را بخود جلب کرده، مصاحبه های هم از او در تلویزیون بنمایش بیرون آمده که همزمانی و برنامه ریزی دقیقی دارد.

بنده در این مختصر قصد تحلیل و بررسی این کتاب و مصاحبه ها را ندارم ولی نسبت فامیلی و آشنایی نزدیک با دکتر شاپور بختیار مرا برآن می دارد که توجه خوانندگان را به چند نکته کوتاه اشاره دهم.

سابقه شاپور بختیار بر هیچ ایرانی پوشیده نیست، او خود اعتبار خود است ولی این سابقه که هر روز ارزش بیشتری هم می یابد برای رژیم اسلامی ناخوشایند و خطرناک است، آنها هر چند توانستند با رخنه در خانه اش، گلوی آزادی خواهش را ببرند ولی آنچه او گفت را نتوانستند و نمی توانند سلاخی کنند.

خوانندگان توجه دارند که در این چهار سال گذشته، در صفحه های مجازی و در بین شخصیت ها و خاصه جوانان به یک نوع جنبش (بختیاریسم) که هر چند شکل و شمایلی ندارد ولی در فضا حس می شود، برخورد می کنیم و این همان نکته ای است که رژیم را بر آن میدارد که بیکار ننشیند. سران جمهوری اسلامی دیگر از شخص شاپور بختیار نمی هراسند، چرا که او را سر بریدند، از پیام قانونمندی او نیز بیمی به خود راه نمیدهند، زیرا توانسته اند قانونمندان سبز و بنفش و گل گلی را برای خنثی کردن افکار او بیافرینند و مردم را چندی بفریبند، اما اندیشه لایسیته دکتر شاپور بختیار که بقول عام، آخوند را در مسجد می خواهد، هنوز چوب های سختی لای چرخ رژیم می گذارد، وحوش حاکم بر ایران به خوبی دریافته اند که این اندیشه همه گیر شده و دیگر به شخص خاصی تعلق ندارد. آنها می توانند اپوزیسیون بسازند و درد بی درمانشان را تسکین دهند ولی راهی مسجد شدن را مرگ خود میدانند، ازاین رو برایشان بصرفه است که شاپور بختیار را یک بار دیگر سلاخی کنند، باشد خدشه ای بر وجهه او وارد آورند، در این میان چه کسی بهتر از نوه او که با آن کت و شلوار و کراوات مطربانه اش این مهم را انجام دهد.

جهانشاه که هرگز نمی تواند در پرتو مقام پدر بزرگش خودی نشان دهد، بدام رژیم مغلطه و خونریز می افتد و یک شبه مامور بالاتر از خطر میشود و مدال جاسوسی به سینه می زند، به گمان اینکه از نمدی که برای بدنام کردن پدربزرگش ساخته اند کلاهی داشته باشد. جای بسی تاسف دارد که این بدبخت نمی داند که ستاره بختش سویی ندارد و حقه های رژیم چندیست بر بینندگان آشکار گشته.

مرغ طوفان بار دیگر از موج حادثه سرافراز بیرون خواهد آمد.

ژوین ۲۰۱۴
منصور بختیار
منبع: ایران لیبرال و فیس بوک


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

۲ نظر

  1. عزیز من مرده بختیار چه زیانی می تواند به حکومت آخوندی برساند و چه خطری برایشان ایجاد کند؟ کدام یک از هوادارن آقای شاپور بختیار جانشین برحق و عملی او شده اند که حکومت اسلامی را بترساند و بلرزاند. بختیار فوت کرده و از مرده هم کاری ساخته نیست. لطفاً او را با مصدق مقایسه نکنید چون تنها آبرویتان خواهد رفت. بختیار با قبول نخست وزیری شاهی که خودش قبولش نداشت، خود را سبک کرد. او می دانست اوضاع ایران به حدی مغشوش است که ۱۰۰ مثل او هم نمی تواند کارا باشد. ولی جاهطلبی کار دستش داد و رفت و ریسک ۱۰۰% کرد و باخت. و جانش را نیز بر سر همین بی منطقی گذاشت زیرا اطرافیان خود را نیز نمی شناخت. و با هرکسی خلوت می کرد. بختیار می بایست در حضور پلیسهای دم در خانه اش با آن مأموران حکومت اسلامی جلسه تشکیل می داد. زیرا آنان فارسی نمی دانستند؛ ولی می توانستند دستکم مانع قتلش شوند…

  2. برادر ناتنی شاپور بختیار!
    http://ordoukhani.be/2014/06/08/%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d8%af%d8%b1-%d9%86%d8%a7%d8%aa%d9%86%db%8c-%d8%b4%d8%a7%d9%be%d9%88%d8%b1-%d8%a8%d8%ae%d8%aa%db%8c%d8%a7%d8%b1/