اشاره سعید جلیلی به نامهای است که او خطاب به وزارت نفت در سال ۱۳۹۷ به دفتر حسن روحانی ارسال کرده بود.
***
نامهای که به گفته جلیلی، حاوی پیشنهادهایی برای افزایش صادرات نفت بوده چرا که در آن بازه زمانی در نتیجه خروج آمریکا از برجام و تلاش ترامپ برای صفر کردن صادرات نفت ایران، فروش نفت ایران کاهش چشمگیری یافته بود.
در مقابل اما مخالفان، با اشاره به جوابیه وزیر وقت نفت به جلیلی، افزایش درآمد نفت را به برسرکارآمدن «جو بایدن» نسبت داده و ادعای جلیلی را در کارزار انتخاباتی، دروغ تبلیغاتی توصیف میکنند.
ماجرای ادعای جلیلی و نامه او به دفتر حسن روحانی چیست؟
سعید جلیلی که با راهاندازی دولت سایه به دنبال دخالت در حوزه اجرایی کشور بود، در سال ۱۳۹۷ با ارسال نامهای به دفتر رییسجمهور وقت، کمکاری وزارت نفت را دلیل کاهش صادرات نفت ایران دانسته و از این وزارتخانه خواست که راهکارهای پیشنهادی او را برای بهبود وضعیت فروش نفت، به کار بندد. جلیلی با اشاره به میزان فروش ۱تا ۱/۵میلیون بشکهای نفت در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲، دلیل کاهش صادرات نفت ایران پس از خروج آمریکا از برجام را کمکاری وزارت نفت اعلام کرد.
همانزمان «بیژن نامدار زنگنه»، وزیر وقت نفت، در واکنش به این نامه، ادعای جلیلی را بیپایه و و بدون پشتوانه آمار و ارقام واقعی توصیف کرده و او را به محاکمه یکطرفه، غیابی و بیاعتبار مسوولان وزارت نفت متهم کرد.
ادعای جلیلی چقدر واقعی است و مخالفانش چه میگویند؟
بعد از خروج آمریکا از برجام، ترامپ برای جلوگیری از فروش نفت ایران از همه ابزارهای تحریمی خود استفاده میکرد و در نتیجه صادرات نفت ایران در سال ۱۳۹۷ از حدود ۲.۵ میلیون بشکه به حدود یک میلیون بشکه رسید و حتی در برخی ماهها به زیر ۵۰۰ هزار بشکه هم رسید.
در اواخر سال ۱۳۹۸ که همهگیری کرونا رخ داد، قرنطینههای جهانی، تقاضا برای نفت را کاهش داد و صادرات نفت ایران هم در پی کشورهای نفتی جهان بیش از پیش نزولی شد و به گفته برخی منابع خارجی، به ۲۰۰ هزار بشکه در روز هم رسید.
با شکست ترامپ و روی کار آمدن بایدن در سال ۱۳۹۹، بخش مهمی از محدودیتها و تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران به صورت غیررسمی برداشته شد و صادرات نفت ایران در سهماهه پایانی سال ۱۳۹۹ افزایش یافت و به بیش از یک میلیون بشکه رسید؛ این روند صعودی در سال ۱۴۰۰ هم ادامه یافت.
این یعنی، آغاز افزایش صادرات نفت ایران در اواخر دولت حسن روحانی به مدد برکناری ترامپ بوده که در دولت رئیسی هم ادامه پیدا کرد. موضوعی که جلیلی بدون توجه به آن، افزایش صادرات نفت ایران را به نامه خود ربط میدهد.
سعید جلیلی مشخصا گفته: «قبل از رئیسی ادعا میشد نمیتوانیم نفت را بفروشیم، ما در دولت سایه راهکارهای فروش نفت در همان شرایط را تهیه کردیم، به دولت وقت دادیم و در همان دولت، فروش نفت شروع به رشد کرد. کار در دوره شهید رئیسی تکمیل شد و بهجایی رسید که فروش ما به بیش از ۱ و نیم میلیون بشکه در روز رسید.»
«عباس عبدی»، روزنامهنگار اصلاحطلب هم در واکنش به این ادعا در توییتی نوشت: « برای اثبات میزان صداقت این گروه ضرورت دارد متن پیشنهادی را منتشر کنند. محال است که عقل زنگنه نیازمند پیشنهاد آنان باشد. علت، آمدن بایدن بود به حساب خود نگذارند.»
تلاش برای فروش نفت به چه قیمت؟
در حالی که سعید جلیلی افزایش فروش نفت ایران را به تدبیر و راهکارهای خود ربط میدهد، مخالفان، تخفیفهای سنگین را عامل فروش نفت در دولت سیزدهم میدانند.
به گزارش تعداد قابل توجهی از رسانههای بینالمللی و حتی حکومتی، ایران برای فروش نفت خود، با پیشنهاد تخفیفهای سنگین یا قول تهاتر نفت با کالا و خدمات، مشتریان خود را مجاب میکرده تا خطرات نقض تحریمهای ایالات متحده را به جان خریده و نفت ایران را خریداری کنند. رقم تخفیف گزارش شده از سوی این رسانه ها از ۱۲ تا ۲۲ دلار بوده است.
به این ترتیب و با فرض صحت ادعای جلیلی در خصوص فروش روزانه ۱میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز، سالانه به طور متوسط ۹میلیارد دلار از سرمایههای ملی، هدیه دولت سیزدهم به چینیها بوده است.
رسانههای حامی جلیلی اما در مقابل، با انتشار جوابیه وزارت نفت در خصوص فروش نفت با تخفیفهای سنگین، این اخبار را خاک پاشیدن بر چهره خورشید و فریب افکار عمومی توصیف کرده و مدعیاند، دلیل اصلی فروش نفت در دولت سیزدهم، به کارگرفتن شیوههای نوین بازاریابی و بازارسازی برای نفت ایران بوده است.
تغییر موضع جلیلی از قهرمان فروش نفت به مخالف فروش نفت
با افزایش انتقادها و جنجال بر سر ادعای عجیب جلیلی که فروش نفت را به حساب طرحهای هوشمندانه خود نوشته بود، او در برنامه تلویزیونی، تغییر موضع داده و گفت: « اصلا چرا ما باید نفت بفروشیم؟ مگر کسانی که نفت ما را میخرند چه کار میکنند؟ آنها به فرآورده تبدیل میکنند. خوب خودمان به جای آن که نفت خام را بفروشیم همین کار را بکنیم. قیمت بیشتری هم دارد!»
یکی از کارشناسان اقتصادی به رسانه عصر ایران گفت: «سخنان جلیلی مثل این است که یک کشاورز گندم بگوید اصلا چرا گندم بفروشم؟ گندمها را به آرد و بعد نان تبدیل میکنم و با قیمت بالاتر میفروشم. مشکل اما این است که دولت مشتری گندم اوست نه مشتری نانی که میخواهد طبخ کند تازه اگر این کار را انجام دهد!»
این رسانه به سعید جلیلی یادآوری کرده که بودجه ۲۴هزار میلیارد تومانی صداوسیما که برادر او فرد شماره دوی آن است از محل فروش نفت تامین میشود و توقف فروش نفت به معنی پایان بسیاری از ریختوپاشها در این سازمان خواهد بود.
ادعای جهش درآمد نفتی و افزایش بیش از ۱۶ برابری بدهی شرکت نفت
گذشته از این موضوع که افزایش صادرات نفت ایران به باور اصلاحطلبان به خاطر ترامپ بوده یا به عقیده اصولگرایان، با تدبیر سعید جلیلی، پرسش اساسی این است که چنین درآمدهای هنگفتی در کجا هزینه شده است. چرا که در طول مدت جهش فروش نفت یعنی اواخر سال ۱۳۹۹ تاکنون، ارزش پول ملی حدود ۱۸۶درصد کمتر شده و از وسعت سفرههای مردم کاسته شده است. وضعیت تولید در کشور به ورطه نابودی رفته و بارها شاهد سقوطهای سنگین در بورس بودهایم، اعتراضات معیشتی کارمندان، کارگران و بازنشستگان پرتعدادتر و کسری بودجه دولت، همچنان برقرار است؟
در طول سه سال گذشته، مدیران شرکت نفت همواره از درآمد بالای نفتی ایران میگویند در صورتیکه بنا بر گزارش مجلس، بدهی این شرکت در عرض سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲، ۱۶/۵ برابر شده است.
شرکت ملی نفت ایران به صندوق توسعه ملی هم ۱۵میلیارد دلار بدهکار است و زمانی که مسوولان صندوق این مبلغ را طلب میکند، شرکت ملی نفت ایران به بهانه شرایط ویژه فروش و تحریمها به تعهدات خود عمل نمیکند.
در این رابطه، «رضا محمدی»، معاون سرمایهگذاری و تامین مالی صندوق توسعه ملی در اردیبهشت سال ۱۴۰۳ در بیستوهشتمین نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی تاکید کرد: «شرکت ملی نفت از یک طرف مدعی افزایش تولید و صادرات نفت است و از طرف دیگر اقساط معوقه صندوق توسعه ملی را پرداخت نمی کند.»
اشاره او به سخنان «محسن خجستهمهر»، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران بود که مدعی شده بود: «سال ۱۴۰۲ از محل صادرات نفت و میعانات گازی ۳۵ میلیارد دلار درآمد ارزی داشتیم و تولید نفت در ایران نسبت به ابتدای دولت سیزدهم ۷۰درصد افزایش داشته است.»
شرکت نفت به سیستم بانکی کشور حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومان است. به علاوه این شرکت با ادعای جهش ۷۰ درصدی تولید، بدهکارترین شرکت دولتی است. تا جایی که یکسوم از مجموع ۵هزار تریلیون تومان بدهی شرکتهای دولتی تنها متعلق به شرکت ملی نفت ایران است.
به این ترتیب به نظر میرسد که اقتصاد کشور و در واقع مردم، سهم ناچیزی از درآمدهای نفتی دارند چرا که با وجود دلالت همسوی رسانههای داخلی و بینالمللی بر افزایش قابل توجه درآمدهای نفتی جمهوری اسلامی، همچنان سهم آیندگان از نفت، به صندوق توسعه ملی واریز نمیشود و اثری از جهش فروش نفت، در سفره مردمان حال نیز هویدا نیست.
ایران وایر