عصرایران؛ رضا غبیشاوی: رحیم صفوی و ۳ اشتباه : نفر دوم – ریاست دولت – قوه چهارم

شنبه, 23ام تیر, 1403
اندازه قلم متن

رحیم صفوی و 3 اشتباه : نفر دوم – ریاست دولت – قوه چهارم

رئیس جمهوری از باب ریاست بر جمهوری اسلامی ایران (کشور)، ریاست بر شورای عالی امنیت ملی و دیگر شوراهای عالی کشور را دارد.
 

 عصرایران ؛ رضا غبیشاوی – سردار یحیی رحیم صفوی از مقامات عالی کشور به تازگی در سخنرانی عمومی، ریاست جمهوری را مقام دوم کشور توصیف کرد. او در مقایسه دو مقام رهبری و رئیس جمهوری گفت اولی ریاست حکومت (استیت) را برعهده دارد و دومی ریاست دولت (کابینه / گاورمنت). همچنین از وجود قوه چهارم در کشور خبر داد و آن را “نیروهای مسلح و نظامی” کشور دانست.

در نقد سخنان رحیم صفوی می توان به سه نکته اشاره داشت.

اول – در قانون اساسی از رئیس جمهوری به عنوان عالی ترین مقام کشور بعد از رهبری یاد کرده است و نه مقام دوم. قانون اساسی می گوید: “پس از مقام رهبری، رئیس جمهور عالی‏ترین مقام رسمی کشور است”. این دو تعبیر باهم متفاوت هستند. گرچه رئیس جمهوری بعد از انتخاب از سوی مردم، از سوی رهبری منصوب می شود و استعفای او نیز پذیرفته می شود. با این همه تعبیر نفر دوم کشور برای رئیس جمهوری نادرست است بلکه تعبیر صحیح همان است که قانون اساسی می گوید  “پس از رهبری، عالی ترین مقام رسمی کشور است”.

زیرا رئیس جمهوری استوارنامه سفرای ایران را امضا و استوارنامه سفرهای خارجی را قبول می کند و این در همه کشورهای جهان، تنها از سوی عالی ترین مقام (مقام شماره یک کشور)‌ انجام می شود. چون رئیس جمهوری، ریاست بر “جمهوری اسلامی ایران” را برعهده دارد. به همین دلیل،‌ رئیس جمهوری در ایران،‌ در نشست های بین المللی  در سطح سران کشورها مشارکت می کند؛‌ از سران کشورها در تهران استقبال می کند و در سطح سران به دیگر کشورهای شرکت می کند.

در هیچ متن حقوقی و رسمی، در هیچ کدام از سخنان امام خمینی و آیت الله خامنه ای، از لفظ نفر دوم برای رئیس جمهوری استفاده نشده است.

دوم –  یحیی رحیم صفوی، رئیس جمهوری را تنها به عنوان رئیس دولت (رئیس قوه مجریه) توصیف می کند. این در حالی که رئیس جمهوری، رئیس کشور است. یکی از معانی و معادل های “جمهوری”، کشور است. او همزمان ریاست دولت (کابینه – گاورمنت) را هم برعهده دارد.

 
 
 

رئیس جمهوری در ایران، علاوه بر ریاستِ “جمهوری اسلامی ایران”،  ریاست دولت (کابینه / گاورمنت)، را نیز برعهده دارد و این دومی متفاوت از اولی است.    همه بخش های حاکمیت، زیرمجموعه جمهوری اسلامی ایران هستند اما دولت تنها به قوه مجریه و دولت محدود می شود. 

محدود کردن نقش رئیس جمهوری به ریاست دولت و کابینه، نادرست است. در همه جمهوری های جهان، رئیس جمهوری، حتما و قطعا ریاست کشور (حکومت / استیت) را برعهده دارد چرا که اسم آن همین دلالت را دارد: ریاست ِ جمهوری (به معنی ریاست بر جمهوری). یک نفر ممکن است رئیس شرکت باشد یا رئیس کتابخانه یا رئیس سازمان و یا رئیس جمهوری.

در برخی موارد نادر، رئیس جمهوری همزمان علاوه بر ریاست جمهوری (کشور)، ریاست بر دولت یا کابینه را هم در دست می گیرد. مانند ترکیه. هر دو کشور ایران و ترکیه در گذشته، نخست وزیر داشتند که  ریاست دولت یا کابینه را عهده دار بود اما با تغییر قانون اساسی در دو کشور و حذف این مقام، رئیس جمهوری همزمان با ریاست کشور / جمهوری/ حکومت، ریاست دولت /کابینه را هم انجام می دهد. وضعیت مشابه در امریکا هم دیده می شود که “رئیس President”  علاوه بر ریاست بر ایالات متحده (کشور)،‌ ریاست بر کابینه و دولت را هم در دست دارد.

رئیس جمهوری از باب مقام ریاست بر جمهوری اسلامی ایران (کشور)، ریاست بر شورای عالی امنیت ملی و دیگر شوراهای عالی کشور را دارد؛ استوارنامه سفرای ایران را امضا می کند و استوارنامه سفرهای خارجی را می پذیرد. در نشست های بین المللی سران کشورها، حاضر می شود و از سران دیگر کشورها استقبال رسمی کند. “مسئولیت اجرای قانون اساسی” نیز از جمله وظایف ریاست جمهوری از باب ریاست بر کشور / جمهوری اسلامی است و نه ریاست بر دولت گاورمنت.

سوم –  درباب اعلام وجود قوه چهارم یعنی نیروهای مسلح و نظامی هم باید گفت کاملا نادرست است.
 براساس قانون اساسی ایران تنها سه قوه دارد (مجریه، مقننه و قضائیه) و همه بخش های حکومت در زیرمجموعه یکی از این سه قوه قرار می گیرند. چیزی به نام قوه چهارم برای نیروهای مسلح، وجود ندارد.

در اصل ۵۷ قانون اساسی آمده است:‌ “قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می‏گردند. این قوا مستقل از یکدیگرند”.

همچنین نیروهای مسلح در قانون اساسی  در “فصل نهم” یعنی “فصل قوه مجریه” جای گرفته اند. از اصل ۱۴۳ تا ۱۵۱٫ 

براساس قانون اساسی،‌ “فرماندهی کل نیروهای مسلح” ایران برعهده رهبری است و او نصب و عزل فرماندهان ارشد نیروهای مسلح و ‌اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها را برعهده دارد. همزمان ریاست شورای عالی امنیت ملی نیز با رئیس جمهوری و البته اجرای مصوبات آن منوط به تایید رهبری است.

در میان ۱۰ کرسی ثابت شورای عالی امنیت ملی،‌ تنها یک کرسی (رئیس ستادکل) به نظامیان داده شده است. یعنی رئیس ستادکل نیروهای مسلح. این مقام بالاتر از فرماندهان نیروهای سه گانه نظامی یعنی فرماندهان سپاه، ارتش و نیروی انتظامی است.

براساس قانون اساسی، ‌در جلسات شورای عالی امنیت ملی، حسب مورد‌، وزیر مربوط و عالی‏ترین مقام ارتش و سپاه نیز می توانند حاضر باشند. یکی از وظایف شورای عالی امنیت ملی نیز اینگونه در قانون اساسی آمده است: “تعیین سیاست‏های دفاعی- امنیتی کشور در محدوده سیاست‏های کلّی تعیین‌‏شده از طرف مقام رهبری”.

براساس قانون اساسی “فرماندهی کل نیروهای مسلح”  و ” نصب و عزل و قبول استعفای رئیس ستاد مشترک،‌ فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی” برعهده رهبری است. همزمان رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و به صورت موردی فرماندهان سپاه و ارتش در جلسات شورای عالی امنیت ملی شرکت می کنند که ریاست آن برعهده رئیس جمهوری است.

نیروهای مسلح زیرمجموعه جمهوری اسلامی هستند و رئیس جمهوری، ریاست بر جمهروی اسلامی را برعهده دارد.  به همین دلیل در رژه ارتش و نیروهای مسلح،‌ رئیس جمهوری در مقامی بالاتر از سایر فرماندهان نظامی و از جمله رئیس ستاد کل و  فرماندهان نیروهای نظامی و انتظامی می ایستد و نیروهای نظامی از مقابل او رژه می روند.

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. با بالا آوردن رئیسی، حکومت خالص بعث کمونیسم شیعی، متوجه شد که سکه طلا، ۴ برابر؛ دلار، ۳ برابر؛ و برخی خودروهای لگن عهد بوق حتی تا ۴ برابر (وانتهای نیسان آبی و کارا) متورم شدند، و دریافتند که مدفوع خالص، کمکی به افزایش اعتبار برای مدفوع نمی کند، چراکه باعث:
    ۱. افزایش رانتخواری و مفتخوار اوباش بعث شیعی از محل بودجه و ارز و وام
    ۲. افزایش سرمایه گریزی با افزایش سرکوب داخلی و جنگ خارجی بدلیل وجود بعث شیعی
    و ۳. افزایش سرمایه گریزی بدلیل قوانین غارنشینی ضدتوسعه شکل دهنده فاشیسم بعث شیعی می گردد.

    در یک کلام، کل ثروت کشور بمصرف شیوع انگل عمامه پوش و اوباش اجاره ای می رسد که همگی ضدتوسعه بوده و در طولانی مدت باعث مرگ کشور بشکل بعث سرخ کره شمالی خواهد شد.

    از این رو، فیلم پزشکیان را قاطی مدفوع خالص کردند تا از خلوص مهلک مدفوع بعث شیعی کاسته شود.