با پیشروی گروه «دولت اسلامی عراق و شام» و اشغال دو استان نینوا و صلاح الدین و نفوذ قابل توجه در استان های انبار، دیاله و کرکوک سیل مطالب تبلیغاتی در رسانههای دولتی و شبه دولتی جمهوری اسلامی علیه این گروه در حال انتشار است. این تبلیغات کمتر بر خلافت اسلامی مورد ادعای داعش و بیشتر بر وجه ضد شیعی آن متمرکز است چون اسلامگرایان شیعه با راه اندازی خلافت اسلامی تحت رهبری خود مشکلی ندارند. این رسانهها برای تکفیری و افراطی نشان دادن داعش (که همانند جمهوری اسلامی چنین هست) به اعمال روزمره و احکام آنها در مناطق تحت سلطه اشاره میکنند. چیزی که در این اشارات جالب توجه است شباهت بسیار زیاد این گروه به اسلامگرایان حاکم بر ایران است. پیش از داعش طالبان نیز چنین شباهتی داشتند که فقط به باور به شریعت محدود نمی شد.
بعد از سرکوب جنبش سبز سالها بود که شورای امنیت ملی در ایران جلسهی اضطراری برای بررسی شرایط کشور و منطقه برگزار نکرده بود. کاست نظامی-امنیتی حاکم بر ایران و روحانیت اسلامگرای شیعه که در عراق با گروهی شبیه خودشان مواجه شدهاند با همهی قوا وارد این جنگ میشوند: از شعر حماسی محمدرضا نقدی (فارس ۲۱ خرداد ۱۳۹۳) تا صدور اطلاعیه توسط مراجع شیعه (اردبیلی، سیستانی، نوری همدانی و مکارم شیرازی)، از گفتگوهای تلفنی مقامات ایرانی با مقامات عراقی تا به کار انداختن ماشین دیپلماسی در تماس با کشورهای عربی و مجامع بین المللی، و از مداخلهی مستقیم نظامی در عراق برای نجات دولت فاسد مالکی تا تبلیغات حکومتی علیه عربستان و قطر به عنوان پشتیبانان اسلامگرایی سنی در منطقه. همهی اینها در حالی صورت میگیرد که داعش و حامیانش در حال نسخه برداری از الگوی سپاه پاسداران و سپاه قدس هستند. مقامات جمهوری اسلامی تصور میکردند که «سپاه قدس» سازی به آنها اختصاص دارد.
داعش و سپاه قدس در چه حوزه هایی با هم شباهت دارند؟
زمینهی رشد
همان طور که رشد سپاه قدس نتیجهی جاه طلبی مقامات جمهوری اسلامی از یک سو و خلا یا عدم توازن قدرت در مناطق پر تنش خاورمیانه از سوی دیگر است داعش نیز از نظر زمینهی رشد محصول عدم توازن قدرت در سوریه (در جنگ میان ارتش آزاد و ارتش سوریه) و عراق (عدم توازن میان نیروهای کرد، شیعه و سنی در داخل عراق و عدم توازن قدرت میان ایران، ترکیه و عربستان در منطقه) و جاه طلبیهای سران کشورهای نفتی منطقه است.
باورها
ایدئولوژی اسلامگرایی عامل پیوند دهنده نیروهای داعش و سپاه قدس است. سپاه قدس اسلامگرایی شیعه و داعش اسلامگرایی سنی را ترویج میکند. هر دو گروه اسلام را ابزار کسب و بسط قدرت منطقهای قرار دادهاند. رسانههای دولتی جمهوری اسلامی برای معرفی داعش به مخاطبان خود به ممنوعیتهای آنها در مناطق تحت استقرار اشاره میکنند و توجه نمی کنند که بخش عمدهی آن محدودیتها و رفتارها از سوی اسلامگرایان شیعه نیز اعمال شده است و محدودیتها و ممنوعیت های اعمال شده در چارچوب قرائت آنها از فقه مورد نظرشان است.
سیاست
«تداوم و بسط» یکی از شعارهای محوری داعش بوده است. سپاه پاسداران (از جمله سپاه قدس تحت نظر آن) نیز با همین سیاست امروز بخش قابل توجهی از قدرت در ایران و منطقه را در دست دارد. این سیاست نافی اعدامهای خیابانی و ضبط اموال مخالفان و تاراج منابع عمومی نیست. داعش و سپاه قدس در این محدوده بسیار شبیه به هم عمل کردهاند. داعش بانکهای موصل را غارت میکند و سپاه قدس بانک های ایران را. داعش به باج گیری از مردم عراق میپردازند و سپاه به باج گیری از مردم ایران (با اسکلههای غیر قانونی و قاچاق). البته به دلیل این که اعمال سپاه و سپاه قدس به سه دههی گذشته باز میگردد ممکن است بسیاری آنها را در کشتار بعد از اشغال یک منطقه (مثل کردستان) یا ضبط اموال مخالفان فراموش کرده باشند. دادگاههای سرپایی جمهوری اسلامی تفاوت چندانی با اعدامهای خیابانی داعش ندارد. تنها تفاوت میان داعش و سپاه آن است که داعش یک جریان در حال پیشروی و سپاه و فرزند آن سپاه قدس یک جریان مستقر است.
مشی جنگی و تاکتیکها
داعش همانند سپاه قدس یک ارتش منظم نیست. این دو با نیروهایی متحرک در یک منطقه عمل میکنند و اگر نتوانستند استقرار پیدا کنند به سرعت عقب میکشند. سپاه قدس در سوریه و عراق دقیقا در چارچوب جنگ چریکی شهری عمل میکند. این دو برای جنگ چریکی بلند مدت، تغییر سریع تاکتیک، و تغییر سریع مواضع آمادگی دارند. از همین جهت هم هست که کمترین تلفات را متحمل میشوند. از آنجا که این دو نیرو در سوریه با هم در حال جنگ بودهاند و در عراق نیز با هم درگیر بوده (به روایت برخی گزارش ها مثل گزارش وال استریت ژورنال) و خواهند شد بسیاری از تاکتیکهای یکدیگر را نسخه برداری کرده و خواهند کرد.
سپاه قدس و داعش در چارچوب یک نیروی بین المللی عمل میکنند. اگر سپاه قدس نیروی افغانی و عراقی برای جنگ در سوریه استخدام میکند داعش از نیروهای عرب سعودی یا اروپایی یا چچنی استفاده میکند. هر دو نیرو خود را موظف به تشکیل و تحکیم حکومت اسلامی میدانند و در چارچوبهای دولت- ملتهای موجود عمل نمی کنند. در چارچوب اهداف بلند مدت نیز این دو شباهت بسیاری با هم دارند. هدف سپاه قدس، اشغال بیت المقدس با پایان بخشیدن به دولت اسرائیل است و هدف داعش تاسیس دولت اسلامی در عراق و شام که سوریه و لبنان و فلسطین و اردن را نیز در بر میگیرد. سپاه قدس نیز برای اشغال فلسطین به حضور نظامی در عراق و اردن و سوریه و لبنان نیاز دارد.
فقه حکومتی
داعش پس از تسلط بر شهر رقه سوریه، قوانینی وضع کرد که سرپیچی از آنها، مستوجب مجازات سنگین است. این قوانین مجموعهای از ممنوعیتها را بیان میکنند مثل:
۱ـ پوشیدن شلوار جین (برای زنان)
۲ـ پوشیدن شلوار جین توسط مردان کمر باریک
۳ـ کوتاه کردن مو
۴ـ نمایش لباسهای زنانه در ویترین و کار کردن مردان در فروشگاه لباس زنانه
۵ـ ورود مردان به مغازههای لباس خیاطی زنانه
۶ـ تبلیغ آرایشگاههای زنانه
۷ـ استفاده از کلمه داعش ۸ـ مراجعه زنان به پزشک مرد
۹ـ شانه کردن موی سر و صورت (برای مردان)
۱۰ـ کشیدن سیگار و قلیان
۱۱ـ نشستن زنان بر صندلی
(ایرنا، ۲۱ خرداد ۱۳۹۳)
فرض کنیم که گزارش ایرنا از مقرارت این گروه مقرون به صحت باشد. غیر از دو سه مورد برای مردان بقیه همانهاست که در ایران دورهای اجرا شده یا دارد اجرا میشود. اگر حکومت دینی در ایران مبارزه علیه شلوار جین را رها کرده به علت مقاومت مردان و بخش عمدهای از زنان بوده است و نه مدارای حکومت با این لباس غربی.
دستکاری افکار عمومی
سپاه قدس پس از اقدام به مداخلهی نظامی با دو تاکتیک به توجیه افکار عمومی داخل کشور میپردازد:
۱) ارتباط دادن مداخلهی نظامی به دفاع از مرقد شیعیان. به عنوان مثال در سوریه چنین جلوه داده میشد که نیروهای سپاه قدس برای دفاع از حرم زینب به آن کشور اعزام شدهاند در حالی که این نیروها ماموریتی غیر از این داشتند. در عراق نیز اگر مداخلهای صورت گیرد با دفاع از حرم ائمهی شیعه در سامرا، کاظمین، نجف و کربلا توجیه خواهد شد. از روز بعد از اشغال موصل بحث مدافعان حرم عسگریین در رسانههای سپاه اوج گرفته است.
۲) علاوه بر توجیه شیعی مداخله، از طرف مقابل سلب مشروعیت دینی میشود با برساختههایی مثل «جهاد نکاح» (رفتن دختران کشورهای عربی برای رابطهی جنسی با شورشیان بدون ازدواج و با چند تن در آن واحد) یا معرفی یزید به عنوان رهبر این گروه که از اساس دروغ هستند.
داعش نیز در توجیه افکار عمومی جوامع مسلمان سنی به تاکتیکهای شبیه متمسک میشود:
۱) توجیه فعالیتهای خود با تاسیس دولت اسلامی. بر خلاف القاعده و دیگر گروههای همعقیده با آن که به دنبال ضربه زدن به دول عربی و غربی با عملیات تروریستی هستند داعش در پی تاسیس دولت با این گونه عملیات است و به همین علت در مناطقی که تسخیر میکند بساط حکومت و اجرای شرع راه میاندازد. این کار حداقل برای باورمندان سنی اسلامگرا موجه بوده و مشروعیت آور است؛
۲) داعش برای سلب مشروعیت دینی شیعیان، این فرقه را مشرک و رافضی میخواند تا از آنها سلب مشروعیت دینی شود.
از: خودنویس