حضور پررنگ دانشجویان جوان بنگلادش در تجمعات اعتراضی علیه شیخ حسینه، حاکم پیشین این کشور
یک هفته پس از آنکه معترضان توانستند شیخ حسینه، نخستوزیر بنگلادش، را از قدرت کنار بزنند حالا این دانشجوها هستند که با جلیقههای براق سر چهارراهها خودروها را متوقف و گواهینامۀ رانندگان را وارسی میکنند و به آنهایی که کمربند ایمنی خود را نبستهاند تذکر میدهند.
حتی در برخی موارد دانشجوها صندوق عقب خودروها را جستوجو میکنند تا از قاچاق احتمالی وسایل افرادی که احتمال میرود از اعضای دولت پیشین باشند جلوگیری کنند.
پیش از اینکه حسینه با سرعتی خیرهکننده توسط جنبش دانشجویی سرنگون شود از او به عنوان یکی از تزلزلناپذیرترین رهبران این کشور یاد میشد. او بیش از ۲۰ سال در بنگلادش حکومت کرد و چهار دورۀ پیاپی در انتخابات پیروز و هر سال هم بر میزان استبداد او افزوده شد.
سرنگونی چطور شکل گرفت؟
بسیاری به دنبال یافتن پاسخ این پرسش هستند در کشوری که خشونتهای فضای انقلابی بیش از ۴۰۰ کشته بر جای گذاشته و هنوز هم سایۀ درگیریهای خونین در آن دیده میشود چه اتفاقی افتاده است؟ چطور جوانان بنگلادشی توانستند حکومت اقتدارگرای خود را سرنگون کنند؟
اعتراضات به رهبری دانشجویان با درخواست لغو نظام سهمیهبندی مشاغل دولتی آغاز شد؛ قانونی که به نفع متحدان حسینه تفسیر میشد. اما همین اعتراض در ظاهر ناچیز به یک شورش تمامعیار علیه حکومت تبدیل شد.
کشته شدن دانشجویان در درگیری با نیروهای امنیتی خشمی گستردهتر را علیه حکومت برانگیخت و موج خروشان حمایتهای مردمی به دانشجویان کمک کرد تا براندازی علیه حکومت را به انجام برسانند.
گروهی از ناظران بر این باورند که ترکیب شدن نارضایتیهای پیشین با آنچه اخیراً در بنگلادش رخ داد موجب شد تا اعتراضات دانشجویی تنها به یک تجمع کوتاهمدت محدود نماند و تا سرنگونی حکومت پیش برود.
به عبارت دیگر خشمهای فروخفتۀ پیشین از حکومتی که نه رفاه و معیشت اقتصادی مناسبی به ارمغان آورده و نه آزادی سیاسی و مدنی به مردمش هدیه داده بود موجب شد تا اکثریت ناراضی خاموش در حمایت از اعتراضات دانشجویان به صحنه بیایند و حکومت اقتدارگرای حسینه را سرنگون کنند.
چه نگرانیهایی وجود دارد؟
حالا هرچند دانشجوها توانستهاند حاکم مستبد را به زیر بکشند و کنترل امور را تا اندازهای در دست بگیرند، نگرانیهای قابل توجهی دربارۀ آیندۀ این کشور و نحوۀ ادارۀ حکومت تازه وجود دارد.
دانشجویان و معترضان پیشتر گفتهاند که قبل از برگزاری هر انتخاباتی، ابتدا باید اصلاح برخی نهادهای کشور در دستور کار قرار گیرد؛ امری که به سادگی امکانپذیر نیست.
برخی کارشناسان نیز هشدار دادهاند دولت موقتی که کار را در دست دارد «غیرانتخابی» است و در نتیجه مأموریتی برای اعمال تغییرات عمده ندارد. ضمن آنکه انتصاب دانشجوها به عنوان وزیران جدید در حالیکه تجربهای از حکومتداری ندارند ممکن است چالشهای تازهای را پدید آورد.
ناهید اسلام یکی از این دانشجویان است که با ۲۵ سال سن وزارت اطلاعات و فناوری را اداره میکند. او اذعان میکند که هیچکدام از آنها تجربۀ حکومتداری ندارند اما بر این باور است که عزم و ارادۀ این جوانان در بیرون راندن حسینه نشاندهندۀ ظرفیتی است که این دانشجویان در انجام کارهای بزرگ دارند.
این دانشجوی زن میگوید، «دانشجویانی که در رهبری یک قیام موفق عمل کردهاند به اندازۀ کافی برای اداره و ساختن کشور هم توانایی دارند».
بعد از خروج حسینه از قدرت، دانشجویان به مقامهای ارشد حکومت و افراد نزدیک به نخستوزیر پیشین هشدار داده و خواهان کنارهگیری آنها شدهاند. در همین راستا شش قاضی دیوان عالی کشور از سمت خود کناره گرفتند.
کارشناسان بر این باورند که ممکن است این دانشجویان جوان بعد از تجربه کردن حضور در دولت دیگر قصد نداشته باشند از این جایگاه کنار بروند و این در حالی است که آنها تجربهای در ادارۀ کشور ندارند و عموماً کمتر از ۳۰ سال سن دارند.
واقعیت این است که در حال حاضر جامعه و دانشجویان در تلاشاند از فضای خشونتهای گستردۀ هفتههای اخیر عبور کنند؛ درگیریهایی که صدها کشته و هزاران مجروح بر جای گذاشته است.
دانشجویان همچنین این روزها مشغول تمیز کردن خیابانهایی هستند که در جریان این اعتراضات تخریب شدند. آنها در داکار مجسمۀ شیخ مجیب الرحمان، پدر حسینه را که روزگاری شخصیتی بسیار محبوب در این کشور بهشمار میرفت، پایین آوردند.
مجیب به عنوان نخستین رهبر بنگلادش پس از استقلال این کشور در سال ۱۹۷۱ همواره از احترام خاصی نزد افکار عمومی بنگلادش برخوردار بود. سیاستهای حسینه اما سبب شد که حالا پدرش نیز در نگاه بخش قابل توجهی از جامعۀ بنگلادش منفور باشد.
ادامۀ این وضعیت بیثبات بسیاری را نسبت به چشمانداز پیشرو در بنگلادش نگران کرده است. هنوز مشخص نیست که انتخابات بعدی چه زمانی برگزار میشود.
رادیو فردا