در پی اعتراضات بیسابقه سال ۱۴۰۱، جمهوری اسلامی بهدنبال راهکارهایی برای مقابله با گروهها و نهادهای تاثیرگذار در این جنبشها برآمده است. یکی از این نهادها، دانشگاه است که همواره کانونی مهم برای فعالیتهای دانشجویی و اعتراضات اجتماعی در ایران بوده است.
***
نظام سیاسی در تلاش است تا با اجرای سیاستهای جدید در حوزه جذب دانشجو، فضای دانشگاهی را بهشکلی تغییر دهد که امکان اعتراضات دانشجویی به حداقل برسد و دانشگاهها از جریانهای اعتراضی تهی شوند.
ازجمله اقدامات کلیدی جمهوری اسلامی در این زمینه، ایجاد سهمیههای جدید برای جذب دانشجویان خاص و همسو با نظام در دانشگاهها است. وزارت علوم نیز با ارائه بورسهای بیشتر به دانشجویان بسیجی و در اختیار گذاشتن امکانات ویژه، نقش مهمی در این تغییرات ایفا میکند. همچنین، دست دانشگاههای مختلف برای جذب نیروهای خارجی همسو با سیاستهای جمهوری اسلامی نیز باز گذاشته شده است.
در این راستا، «محمد مقیمی»، رییس دانشگاه تهران، ۲۵مرداد۱۴۰۳، از ادامه روند جذب نیروهای «حشدالشعبی» بهعنوان دانشجویان خارجی خبر داد. موضوعی که اولین بار در تیر۱۴۰۲ در ایران جنجالی شده بود.
او توضیح داد که این دانشجویان شامل فرزندان نیروهای زنده، کشته شده و مجروح «جبهه مقاومت هستند که دولت عراق بودجه خوبی برای تحصیل آنان در بهترین دانشگاههای دنیا» اختصاص داده است. به گفته او، این اقدام نهتنها به «ارتقای آرمانهای اسلامی» کمک میکند، بلکه «درآمد مالی مناسبی» نیز برای دانشگاههای ایرانی بههمراه دارد.
همزمان، برخی دانشجویان دانشگاههای دولتی تهران، از افزایش تعداد دانشجویان بسیجی در سالهای اخیر خبر دادهاند. این افزایش عمدتا نتیجه سهمیهها و بورسهای جدیدی است که در آبان۱۴۰۱ تصویب شد و به نیروهای بسیجی اجازه ورود به رشتههای مختلف دانشگاهی را با تسهیلات ویژه داده است.
این سیاستها، پاسخی به موج اعتراضات دانشگاهی آن دوران است که به نظر میرسد یکی از اهداف آن، تقویت حضور نیروهای حامی نظام در فضای دانشگاهی است.
بسترسازی برای ورود نیروهای حشدالشعبی به دانشگاه
یکی از سیاستهای خارجی مهم جمهوری اسلامی که هزینه بسیاری برای آن انجام داده است، به وجود آوردن گروههای شبهنظامی در کشورهای منطقه است. این گروهها که تحتعنوان «محور مقاومت» شناخته میشوند، یکی از بازوهای مهم ایدئولوژیک جمهوری اسلامی نیز هستند. یکی از مهمترین این گروهها، گروه حشدالشعبی یا بسیج مردمی عراق است که در سال ۲۰۱۴ برای مقابله با داعش تشکیل شد. این گروه عمدتا متشکل از نیروهای شیعه عراقی است و جمهوری اسلامی بهمنظور نهادسازی در میان آنها، بهدنبال تقویت علمی و ایدئولوژیک آنها نیز هست.
یکی از شیوهها حکومت ایران برای تقویت گروههای شبهنظامی نیابتی خود که البته به کار سرکوب معترضان در داخل نیز میآید، جذب آنها به نظام آموزش عالی ایران است. در گام اول برای این جذب، دانشگاه تهران انتخاب شده است. رییس این دانشگاه که برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ نیز اعلام داوطلبی کرده بود، از این موضوع رضایت تام دارد.
خبر بسترسازی برای ورود دانشجویی نیروهای نظامی حشدالشعبی در دانشگاه تهران، اولین بار ۱۴تیر۱۴۰۲ منتشر شد. در این نشست علاوهبر رییس دانشگاه تهران، «رییس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها» نیز حضور داشت و آنها میخواستند تا تصمیم خود را به «تقاضای ادامه تحصیل برادران حشدالشعبی در دانشگاه تهران» اعلام کنند.
در این جلسه، مقیمی از حضور نیروهای حشدالشعبی نه بهدلیل «ارز آوری» آن، بلکه بهدلیل «امتداد الگوی تعاملی شهیدان سلیمانی و المهندس» استقبال کرده بود. وی تاکید کرده بود: «هدف ما از این تعامل علمی نه کسب درآمد است و نه اعطای مدرک؛ بلکه هدف اصلی، ارتقای سطح دانش و توانمندی تخصصی مجاهدین مسلمان است.»
مقیمی که کتاب «رهبری اخلاصمدار؛ جوهره مکتب شهید سلیمانی» را نوشته است، در این نشست همچنین اعلام کرد این اقدام در راستای «تمدن نوین اسلامی» انجام میگیرد، ایدهای که یکی از مفاهیم محوری رهبر جمهوری اسلامی در ۳۰ سال گذشته بوده. رییس دانشگاه تهران در عین حال وعده داد که «برای پذیرش دانشجویان کشورهای محور مقاومت»، با همین «جدیت» تلاش خواهد کرد.
دانشگاه تهران در خدمت ایدئولوژی
مقیمی در تیر سال گذشته با تاکید بر اهمیت بینالمللیسازی دانشگاهها گفته بود: «برنامهریزی گستردهای برای جذب دانشجویان خارجی داریم. افزایش تعداد دانشجویان خارجی در برابر دانشجویان بومی، یکی از معیارهای موفقیت و ارتقای جایگاه جهانی دانشگاهها است. هرچه این نسبت بیشتر شود، اعتبار بینالمللی دانشگاه نیز بالاتر میرود.»
مقیمی همچنین گروه حشدالشعبی را بهعنوان «یکی از نهادهای بسیار تاثیرگذار در آینده عراق» معرفی کرد و افزود: «دولت عراق بودجه ارزی مناسبی برای تحصیل اعضای این گروه در نظر گرفته است.»
او تاکید کرد که حضور این دانشجویان «درآمد ارزی قابلتوجهی برای کشورمان بههمراه دارد» و اشاره کرد که شهریه دانشجویان خارجی «بیش از ۱۰ برابر شهریه دانشجویان ایرانی است.» او در مصاحبه اخیر توضیح میدهد که «دانشجویان عراقی هر ترم ۱۲۰۰ یورو در مقطع کارشناسی شهریه میدهند، درحالیکه شهریه دانشجوی ایرانی (نوبت دوم) حدود ۸ تا ۹ میلیون تومان است.»
در ادامه، مقیمی با اشاره به حضور اعضای این گروه شبهنظامی در «دانشگاههای برتر آمریکا، انگلستان و دیگر کشورهای اروپایی»، اظهار کرد: «دانشگاه تهران با جایگاه برجسته علمی و فرهنگیاش، توانسته است برادران و خواهران عراقی، بهویژه اعضای حشدالشعبی را جذب کند، تا آنجا که آنها دانشگاه تهران را بر دانشگاههای معتبر ترکیه، آمریکا و انگلستان ترجیح میدهند.»
البته گویا ارز آوری آنها، اگر که چنین چیزی بهواقع وجود داشته باشد، تنها برای دانشگاه تهران نیست. این دانشجویان عراقی باید زبان فارسی بیاموزند و آموزش آنها نیز «از طریق موسسه دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی» انجام میشود. بدین منظور حتی مقرر شده است که در کنار سفارت ایران در بغداد و همچنین در شهر آبادان، موسسه دهخدا تاسیس شود.
از حمایت نظام تا واکنشهای تند دانشجویان
حضور نیروهای حشدالشعبی در ایران موضوع جدیدی نیست. این نیروها در زمانهای مختلفی به ایران آمدهاند. سال ۱۳۹۸ و در سیلی که در استان خوزستان بهوجود آمد، رسانههای ایران از حضور این نیروها برای امدادرسانی به مردم خبر دادند و دلیل آن را «مشترکات و پیوستگیهای بسیار تاریخی، دینی، فرهنگی و سیاسی» خواندند. در بحبوحه اعتراضات ۱۴۰۱ نیز گزارشهایی منتشر شد از اینکه نیروهای حشدالشعبی برای سرکوب معترضان ایرانی وارد کشور شدهاند.
اما حضور نیروهای شبه نظامی در دانشگاههای ایران هم تازه نیست. «حسین موسوی بخاتی»، معاون تعلیم و تربیت حشدالشعبی در آن جلسه دانشگاه تهران، پرده از همکاریهای آموزشی موجود میان «مجاهدان» عراقی در ایران برداشته و گفت: «پیش از تشکیل حشدالشعبی و با نظارت ابومهدی المهندس، ۹۵ نفر از دانشجویان ما برای تحصیل در دانشگاههای ایران اعزام شدند.»
احتمالا سازوکار حقوقی اعطای این نوع بورسها به افرادی از کشورهای مسلمان، به دولت «محمد خاتمی» و امضای آییننامه مربوط به «اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی» در سال ۱۳۷۷ باز میگردد. اگرچه اسلامیسازی تلاشی بود تا بهواسطه آن ساختار دانشگاه با ایدئولوژی نظام سیاسی هماهنگتر شود، اما بخش اهداف این سند، امکانهای پیوندیابی این طرح با دیگر پروژههای حاکمیتی را نیز فراهم میکرد.
بهعنوان نمونه، در دوران وزارت «مصطفی معین» در وزارت علوم و در چارچوب «قانون حمایت از انقلاب مردم فلسطین»، زمینه جذب دانشجویان فلسطینی به ایران، بهواسطه تاسیس «اداره کل دانشجویان غیر ایرانی» فراهم شد. در سال ۱۳۸۰ نیز به مناسبت پنجاهمین سال اشغال فلسطین، ۵۰ بورسیه تحصیلی به دانشجویان فلسطینی اعطا شد. در همان دوره، به «سیدحسن نصرالله»، دبیرکل حزبالله لبنان، بهدلیل نقش برجسته او در پیروزی مقاومت لبنان در برابر رژیم صهیونیستی، دکترای افتخاری از دانشگاه تربیت مدرس اهدا شد.
در آبان۱۴۰۲ و چندی پساز آنکه خبر حضور نیروهای حشدالشعبی بهعنوان دانشجو در ایران منتشر شد، گزارشهای دیگر خبر از آن داده بودند که یک فرمانده «حماس»، رسما از جمهوری اسلامی خواستار بورسیه شدن حداقل هفت نفر از اعضای این گروه برای تحصیل در دانشگاههای کشور شده بود.
این تصمیمات حاکمیتی اما در فضای مجازی و واقعی، با مخالفتهای جدی روبهرو بوده است. ازجمله دانشجویان دانشگاه تهران که در مخالفت با حضور این نیروها در دانشگاه، با انتشار بیانیهای، مخالفت صریح خود با حضور نیروهای حشدالعشبی در این دانشگاه را اعلام کردند. آنها نوشتند: «ما حضور نیروهای نظامی را در دانشگاه، چه در لباس رزم و چه در لباس درس نمیپذیریم و در برابر آن مقاومت میکنیم.»
تهی شدن فضای دانشجویی از معنا و تقویت بازوهای سرکوب
اگرچه از سال ۱۳۶۸ در دانشگاههای ایران به همفکران جمهوری اسلامی، سهمیههای ورود به دانشگاه و بورسیههای تحصیلی تعلق میگیرد، اما از آبان۱۴۰۱ و با امضای «محمدعلی زلفیگل»، وزیر علوم وقت، ۱۳ نوع بورس مختلف «داخل به داخل» نیز اعطا میشود که این بورسها حضور نیروهای همسو با نظام سیاسی در دانشگاهها را بیشتر کرده است. اعمال این بورسهای همراه با سهمیه باعث شده است تا دانشگاههای بهویژه پایتخت، به شهادت برخی دانشجویان خلوتتر از همیشه شود و اکثر همکلاسیها یا «بسیجی» باشند، یا «آخوندزاده.»
دانشجویان همچنین میگویند این بسیجیهایی که به دانشگاه، بهویژه در رشتههای علوم اجتماعی راه یافتهاند، از سن بالاتری هم برخوردار هستند، چراکه برخی چند سالی پشت کنکور بودهاند. گفته میشود که آنها تحتعنوان بورسی به نام «شهید فهمیده» وارد سیستم آموزش عالی شدهاند. در تعریف این بورس آمده است «هدف از این بورس بلاعوض، تشویق و هدایت استعدادهای برتر نظام آموزشوپرورش کشور به رشتههای مغفول مانده (بر اساس اسناد فرادستی) و دارای اولویت در حوزه علوم پایه، علوم انسانی، فنی مهندسی، سلامت و هنر میباشد.»
اما این بورسها به چه کسانی تعلق میگیرد؟ براساس آییننامهای که در سال ۱۴۰۱ تصویب شد، این بورسها به افرادی اعطا میشود که «التزام عملی به قانون اساسی جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه» داشته باشند. علاوهبر این، داوطلبان باید «تقوا در گفتار و کردار» خود را با انجام واجبات و پرهیز از محرمات نشان دهند، «وابستگی به احزاب یا گروههای ملحد، محارب و غیرقانونی» نداشته باشند، و از «حسن شهرت» برخوردار باشند. بهویژه، آنها نباید «فعالیتهای مغایر با قوانین و شئونات اخلاقی در فضای مجازی» داشته باشند، یا با «شبکههای معاند» ارتباطی برقرار کنند. این شرایط عمومی نشان میدهد که این بورسها بیشتر به افرادی اعطا میشود که بهجای تواناییهای علمی، معیارهای سیاسی و ایدئولوژیک را برآورده میکنند.
براساس گزارشها، در دفترچه کنکور رشتههای علوم انسانی در سال ۱۴۰۲، این بورس ۳۰ درصد ظرفیت رشتههای مختلف این حوزه را به خود اختصاص داده است. علاوهبر این، بورسیه جدیدی به نام «بورس ابرار» نیز از امسال اعمال خواهد شد. براساس این بورس، خیرین نیز میتوانند دانشجویانی که شرایط فوق را داشته باشند، بورسیه کنند. جالب اینجاست که در این بورس، خیرین میتوانند شرایط ویژه خود را نیز برای بورسیه شدن دانشجویان تعیین کنند.
حضور نیروهای حشدالشعبی از یک سو و ورود هرچه بیشتر اعضای بسیج به دانشگاههای کشور بهویژه در پایتخت ایران از سوی دیگر، بازوهای سرکوب جمهوری اسلامی در دانشگاهها را تقویت کرده است. جمهوری اسلامی که از وقوع اعتراضات بهویژه در تهران نگران است، ازاینرو ضمن ایجاد بستر سرکوب، زندگی دانشجویی را نیز بهواسطه این اقدامات از معنا تهی کرده و امکانهای گردهمایی را بهویژه برای دانشجویان جدیدالورود، بیش از پیش محدود کرده است.