این شعر دکتر مسعود عطائی در مراسم یکصدمین سالگرد تولد دکتر شاپور بختیار توسط خودِ ایشان خوانده شد
آزاده بود و عاشقِ آزادیِ بشر
فرزانه بود وروی سخن هاش استوار
در کشوری که جهل و ستم حُکم می کند
بود این بزرگ مردِ نکو خوی ، هوشیار
بیزار از تعصب و بیزار از دروغ
می خواست او رها کند ایران ز گیر و دار
او بود جانشین مصدق، جز او کسی
هرگز نرفت راه مصدق در این دیار
شهد و شکر به ملتِ خود هدیه کرد،لیک
تهمت به او زدند رقیبان چو نیش مار
زخم زبان ز این بشنید و ز آن چشید
خنجر ز پُشت خورد ز مّلا و شهریار
شایسته است گر که جوانان مُلک جم
در هر زمان کنند به این مرد افتخار
مزدورِ پستِ بی سر و پا با دلی ز سنگ
شادان بُرید آن سرِ پُر شورِ بی قرار
شد سرنگون کبوترِ صلحی ز تیرِکین
این بود مُزدِ نیکی ِ شاپور بختیار ؟
مسعود عطائی ۲۸/۶/۲۰۱۴