شماری از تحلیلگران معتقدند به ویژه پس از شکست حماس در غزه، جمهوری اسلامی با قاچاق سلاح و مواد مخدر به اردن به دنبال تأمین مالی تروریسم از یکسو و سرنگونی نظام پادشاهی در این کشور است
کیهان لندن – به گفته یک متخصص امنیتی عضو مؤسسه مطالعات امنیت ملی (INSS)، جمهوری اسلامی در تلاش است با تقویت تروریستها در مناطق فلسطینی، «از دست دادن غزه» را جبران کند.
با افزایش تنشها در مرز میان اسرائیل و اردن، پروفسور کوبی مایکل محقق ارشد در مؤسسه مطالعات امنیت ملی (INSS) در مصاحبه با «جوئیش نیوز سندیکا» (JNS) که ۱۰ سپتامبر (۲۰ شهریورماه) منتشر شد عنوان کرد، «قاچاق تسلیحات و درگیری در مرز اسرائیل و اردن همیشه وجود داشته است، اما دامنه آن بسیار کمتر بود. اردنیها در تلاش برای مهار این پدیده هستند، اما همانطور که اسرائیل با چالشهایی روبروست، پادشاهی اردن نیز با مشکلاتی مواجه است.»
در همین ارتباط اخیراً رویدادهایی اتفاق افتاد که به این موضوع اشاره دارند:
-یک شهروند اردنی ۱۸ شهریورماه در گذرگاه «پل النبی» سه اسرائیلی را قتل رساند.
-یک بمبگذار انتحاری ۱۸ امرداد از منطقه نابلس در انفجاری ناموفق در قلب تلآویو جان خود را از دست داد و یک رهگذر را که با اسکوتر برقی عبور میکرد را اندکی مجروح کرد. بمبگذار یک دستگاه انفجاری قدرتمند را در کولهپشتی خود حمل میکرد که به گفته رسانههای عبری، قبل از رسیدن به مقصد منفجر شد.
-یکی از شاخههای حماس ۲۱ امرداد در شهر جُنین در شمال سامره، یوناتان دویچ ۲۳ ساله را به قتل رساندند و یک اسرائیلی دیگر را در حمله تیراندازی در دره اردن مجروح کردند.
-چند روز قبل، نیروهای دفاعی اسرائیل یک تروریست مسلح را در نزدیکی شهر «بئر برهوت» در درّه اردن، که در مسیر انجام یک حمله بود، به ضرب گلوله کشتند. بررسی نظامی نشان داد که این حمله قرار بود نیروهای امنیتی را به سمت مواد منفجره بکشاند.
رد پای رژیم ایران
یسرائیل کاتز وزیر خارجه اسرائیل اوایل شهریورماه به «کان نیوز» گفت: «ایران از طریق تأمین مالی و تسلیح تروریستها و قاچاق سلاحهای پیشرفته از اردن در حال تلاش برای ایجاد یک جبهه تروریستی شرقی در یهودیه و سامره، درست مانند مدل غزه و لبنان است، ما باید با این تهدید همانطور که با زیرساختهای تروریستی در غزه مقابله میکنیم، برخورد کنیم، از جمله تخلیه موقت ساکنان فلسطینی و هر اقدام ضروری دیگری که لازم باشد.»
کوبی مایکل با تأیید این دیدگاه یسرائیل کاتز به JNS گفت: «در پی دستاوردهای مهم اسرائیل در نوار غزه، تهران متوجه شد که حماس را در جنوب اسرائیل از دست داده است. از آنجا که جمهوری اسلامی همچنان استراتژی «حلقه آتش» و جنگ فرسایشی علیه اسرائیل را رها نکرده، پس در تلاش است تا از دست دادن آنچه را در غزه داشته با ایجاد یک جبهه جدید در یهودیه و سامره جبران کند.»
وی افزود: «یهودیه و سامره پتانسیل بیشتری نسبت به نوار غزه برای تبدیل شدن به یک منبع خطر دارند. در این مناطق نیم میلیون یهودی زندگی میکنند و بر بسیاری از مناطق شهری اسرائیل از جمله نتانیا و کفار سابا تسلط دارند، در حالی که بیشتر اراضی اسرائیل در جنوب مجاور غزه و زمینهای کشاورزی هستند.»
سیل اسلحه در یهودیه و سامره
مرز با اردن طولانیترین مرز زمینی اسرائیل است و نقاط نفوذ بسیاری دارد. حصار اسرائیلی که این دو را از هم جدا میکند کامل نیست و به ویژه جغرافیای کوهستانی و پوشش گیاهی پیچیده، نظارت بر این منطقه را دشوار میسازد و همچنین اسرائیل نیروی انسانی کافی برای محافظت از این منطقه طولانی ندارد.
پروفسور مایکل توضیح میدهد که رژیم ایران در لبنان و سوریه آزادانه عمل میکند و تقریباً بدون مشکل اسلحه را از مرز تقریباً باز بین سوریه و اردن قاچاق کرده و از آنجا به اسرائیل و یهودیه و سامره انتقال میدهد.
وی میافزاید، «مرز در سمت اردن پر از شبکههای قاچاق است که با مواد مخدر، مهاجرت غیرقانونی، قاچاق انسان، اسلحه و انتقال دانش نظامی پیشرفته فعالیت میکنند. بطور سنتی، شبکههای تجارت غیرقانونی مواد مخدر برای فعالیتهای تروریستی نیز مورد استفاده قرار میگیرند. حکومت ایران در واقع یک سیستم کامل با دسترسی مستقیم به یهودیه و سامره دارد و این منطقه را با اسلحه و مواد منفجره پیشرفته پر کرده و همچنین مقادیر زیادی پول نقد به سازمانهای تروریستی کمک میرساند تا اعضای جدید جذب کنند و اسرائیل را وادار به اقدام نظامی میکند. این همان شیوه عملیاتی است که در غزه مشاهده کردیم، فقط در یهودیه و سامره هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد و کمتر سازماندهی شده است.»
پس از بمبگذاری انتحاری ناموفق در تلآویو در ماه گذشته، ارتش اسرائیل عملیات ضدتروریستی گستردهای را در مناطق جنین و طولکرم در شمال سامره با استفاده از حداقل دو تیپ و پشتیبانی هوایی آغاز کرد.
پروفسور مایکل در اینباره گفت: «ارتش اسرائیل میخواهد جدی وارد عمل بشود و از عملیاتهای جراحی خود در یهودیه و سامره فراتر رفته است. این عملیات با شدت بالا در سراسر منطقه انجام میشود و نتایج آن قاطع است: دهها تروریست کشته شدند، به زیرساختهای تروریستی خسارات جدی وارد شده و شدت آن فقط افزایش خواهد یافت.»
وی در ادامه گفت که اسرائیل به خوبی از مشکل در امتداد مرز اردن آگاه است و معتقد است که آن را با ساخت موانع فیزیکی، افزودن نیروهای امنیتی و افزایش اطلاعات برای جلوگیری از قاچاق حل خواهد کرد.
پروفسور مایکل همچنین اظهار داشت: «شما نمیتوانید صد درصد جلوی همه قاچاقها را بگیرید. اما میتوانید بطور سیستماتیک کار کنید تا آن را به اندازهای کاهش دهید که تواناییهای تروریستی در یهودیه و سامره به طرز قابل توجهی تضعیف شود، آنهم در حالی که به عملیاتهای نظامی قاطعانه و تهاجمی نیز ادامه میدهید.»
اردن کلیدی برای ثبات منطقه است
در مورد دخالت حکومت ایران در اردن، پروفسور کوبی مایکل تأکید کرد که هدف نهایی تهران دستیابی به رهبری ایرانی-شیعه در خاورمیانه است.
او گفت: «خیال خام جمهوری اسلامی این است که در اردن سیطره پیدا کند. حکومت ایران سالهاست که بطور فعال تلاش میکند که هاشمیها [خاندان سلطنتی اردن] را سرنگون کند. این کار، همراه با سوریه و عراق، یک دایرهی محاط به دور اسرائیل در اختیار آنها قرار میدهد.»
مایکل تأکید میکند که رژیم ایران در شبکههای قاچاق در اردن دو هدف دارد: مسلح کردن فلسطینیها و تضعیف پادشاهی اردن. او مسئله اردن را یک نقطه کور نامید که آمریکاییها بطور کامل به آن توجه نمیکنند.
وی گفت: «فشار برای پایان دادن به جنگ در غزه به هر قیمتی، بدون در نظر گرفتن تمام زمینههای مشکلات خاورمیانه، و شعار دادن برای یک تشکیلات ملّی فلسطینی- که درواقع به یک تشکیلات ملّی فلسطینی تجدید حیات یافته تبدیل خواهد شد- تنها به بیثباتی بیشتر در منطقه و تهدیدات جدیتر منجر خواهد شد.»
مایکل تأکید کرد، «کریدور فیلادلفی، نوار باریک زمین بین نوار غزه و مصر که اکنون تحت کنترل ارتش اسرائیل است، یک موضوع اصولی است.»
کریدور فیلادلفی در حالی به موضوعی جنجالی تبدیل شده که اهمیت آن در توافق احتمالی اسرائیل با حماس، بر اثر فشارهای بینالمللی و داخلی بر دولت اسرائیل برای واگذاری این کریدور به این سازمان تروریستی در ازای آزادی ۱۰۱ گروگان اسرائیلی باقیمانده بیشتر چشمگیر شده است.
پروفسور مایکل همچنین توضیح داد: «اگر اسرائیل مجبور به عقبنشینی از فیلادلفی شود، این میتواند پیشزمینهی خطرناکی برای عقبنشینی از درّه اردن در آینده باشد. خطر افزایش فشارهای سیستماتیک علیه اسرائیل وجود دارد که میتواند توانایی آن را برای دفاع از خود در سایر نوارهای امنیتی در نوار غزه، و همچنین در مناطقی مانند یهودا و سامره در آینده، محدود کند. همان منطقی که برای حفاظت از مرز اردن صادق است، در مورد حفاظت از کریدور فیلادلفی نیز صدق میکند.»
از: گویا