علیه فراموشی؛ عاطفه نعامی، معترضی که هرشب از بالکن خانه‌اش شعار می‌داد

جمعه, 27ام مهر, 1403
اندازه قلم متن

علیه فراموشی، اعتراضات ۱۴۰۱، مهسا امینی، کشته‌شدگان اعتراضات، رقیه رضایی

ایران وایر

«عاطفه نعامی»، متولد ۱۳۶۴ و ته‌تغاری یک خانواده پرجمعیت عرب اهوازی در کرج بزرگ شده بود. جسم بی‌جان او روز شنبه پنج آذر ۱۴۰۱ در بالکن خانه‌اش در محله «عظیمیه» کرج پیدا شد، در حالی‌که پتو رویش کشیده شده و شلنگ گاز شهری در دهانش بود. 

دستگاه‌های امنیتی هرگز مرگ او را به گردن نگرفتند ولی خانواده‌اش می‌گویند او یکی از زنان همراه جنبش «زن، زندگی، آزادی» بود که به جز حضور در خیابان، شب‌ها از بالکن خانه‌اش شعار می‌داده است.

در آستانه دومین سال‌مرگ او، «لیلا نعامی»، خواهر بزرگ‌تر عاطفه که بعد از فوت مادرشان از او نگه‌داری می‌کرد و عاطفه او را جای مادر خود می‌دانست، به «ایران‌وایر» می‌گوید کسی که بخواهد خودکشی کند، با لباس زیر در سرمای آبان‌ماه به روی بالکن نمی‌رود. 

او می‌گوید با وجود شروع به تجزیه شدن پیکر عاطفه، روی ران‌ها، سینه و کمر این زن معترض آثار کبودی بوده که خانواده را به این باور رسانده که در بازداشت ماموران امنیتی شکنجه و مورد تعرض و آزار جنسی قرار گرفته است.

به گفته این خواهر دادخواه که ساکن اتریش است و در تماسی واتس‌اپی شاهد آخرین شعاردهی‌های شبانه خواهر جان‌باخته‌اش بوده است، خانواده به اطلاعاتی دست‌ یافته‌اند که نشان می‌دهند ماموران خواهرش را زجرکش و شلنگ گاز را با فشار وارد گلوی عاطفه کرده‌اند.

می‌گوید که خواهر معترضش بسیار به زیبایی و آراستگی خود اهمیت می‌داده و شجاعانه از بعد از کشته شدن «مهسا (ژینا) امینی»، هر شب در اعتراضات حضور داشته و بدون حجاب اجباری در خیابان‌ها تردد می‌کرده است.***

***

نامش را بگو؛ عاطفه نعامی، زن معترضی که دستش به‌کار خیر بود

عاطفه ۳۷ ساله بود. بنا به گفته‌های لیلا، خواهرش و «محمد امین نعامی»، برادرش به ایران‌وایر، او در رشته مهندسی معماری تحصیل کرده و زنی مستقل و امروزی بود. آپارتمان خودش را در محله عظیمیه کرج داشت، کار می‌کرد و پارتنری داشت که با او زندگی می‌کرد.

لیلا نعامی که بعد از فوت مادرشان از عاطفه و چند خواهر و برادر دیگرشان حمایت کرده است، درباره کودکی خواهرش به «ایران‌وایر» می‌گوید: «عاطفه جگرگوشه خودم بود. همه‌چیزش را به من می‌گفت. هر روز با هم حرف می‌زدیم. خیلی خاص بود. شعر می‌گفت. خیلی به مطالعه علاقه داشت. زیبایی را دوست داشت و اهمیت می‌داد به زیبایی‌ خودش. از بچگی استعداد عجیبی در آرایش کردن داشت. همه‌اش فکر می‌کردم می‌تواند میک‌آپ آرتیست شود. خیلی عاطفی بود. خواهر کوچک بود ولی خیلی دختر بزرگ‌منشی بود.»

او ادامه می‌دهد: «نه این که خواهرم بود این را بگویم ولی برایم اسطوره بود. از گوشت و برنج پشت ماشین‌ خود را پر می‌کرد و می‌رفت در خانه‌های افراد بی‌بضاعت غذا می‌گذاشت.»

به گفته این خواهر که روایت حکومت درباره خودکشی عاطفی را دروغ می‌داند، او همیشه در جنب‌وجوش بوده و بعد از کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد هم هر شب در اعتراضات خیابانی حاضر می‌شده است: «آخرین تماس تلفنی با خواهرم هفدهم نوامبر بود. خیلی چیزها را درباره عاطفه یادم رفته است، چون می‌ترسم بروم سراغ خاطرات‌مان. ولی این را یادم است، چون توی گوشی‌ام هست؛ آخرین‌باری که به او زنگ زدم.»

۱۷ نوامبر ۲۰۲۲، مصادف با ۲۶ آبان ۱۴۰۱، یکی از خونین‌ترین روزهای اعتراضات ۱۴۰۱ در ایران بود؛ سومین روز از فراخوان سه روزه برای سال‌روز اعتراضات آبان ۱۳۹۸. 

«حمیدرضا روحی»، جوان ۲۰ ساله‌ اهل محله «شهرزیبا» تهران یکی از شهروندان معترضی بود که در این روز کشته شدند. 

لیلا نعامی، خواهر عاطفه در ادامه درباره آخرین تماس خود با عاطفه توضیح می‌دهد: «همین‌جا، توی پذیرایی نشسته بودم. شوهرم هم این‌جا بود. تلفن را روی بلندگو گذاشته بودم. عاطفه توی بالکن بود. شعار می‌داد مرگ بر دیکتاتور. خیلی شجاع بود. صدای شعار دادن همسایه‌هایش را هم می‌شنیدم. می‌گفت ما همه یک‌دست شده‌ایم. من گفتم خواهر! دل من شور می‌زند، مراقب باش. داشتیم حرف می‌زدیم که گفت گاز اشک‌آور زدند. گفت باید چراغ را خاموش کنم. چراغ را خاموش کرد و گفت درازکش هستم. گفت این‌ها نشان می‌کنند ولی من حواسم هست، تو نگران نباش.»

به گفته این خواهر دادخواه، فردای آن روز، یعنی ۲۷ آبان‌ماه، او با دل‌شوره زیاد به خواهرش پیام می‌دهد و می‌گوید که از حال خودش خبر بدهد: «خب ما هر روز با هم حرف می‌زدیم. هر وقت به عاطفه پیام می‌دادم، حتما جوابم را سریع می‌داد. می‌گفت لیلا بچه کوچک دارد، نگران نشود. می‌خواست برود بیرون (اعتراضات)، می‌گفت لیلا من دارم می‌روم بیرون، نگران نباش، برگردم، پیام می‌دهم. وقتی هم بر می‌گشت، پیام می‌داد و من بعدش می‌خوابیدم.»

پاسخ پیام او، یک پیام صوتی از سوی عاطفه در واتس‌اپ بوده است با این مضمون که «خوبم، نگران نباش.»

این آخرین پیامی است که لیلا از عاطفه دریافت می‌کند. برای حدود ۱۰ روز او هر روز به عاطفه در واتس‌اپ پیام می‌داده، پیام‌ها تیک آبی می‌خورده، یعنی دیده می‌شده‌اند ولی هیچ پاسخی از طرف مقابل داده نمی‌شده است: «هزار بار به او زنگ زدم. جواب نداد. همه‌ش فکر می‌کردم او را گرفته و روی شکم خوابانده و و دارند زجرش می‌دهند. برایش می‌نوشتم عاطفه عزیزم نگرانت هستم، حتما دارویت را بخور. گفتم دل شان به‌رحم بیاید. دیدم تیک خورد. روزی که تماس من با عاطفه قطع شد، تماس بقیه هم قطع شده بود. خواهرم که تمام کرده بود، پیام‌ها که می‌رفته‌اند، یک نفر این موبایل را می‌دیده که پیام‌ها تیک آبی می‌خورده، وگرنه چه طور ممکن است.»

خانم نعامی درباره نوع فعالیت‌های خواهرش هم می‌گوید: «عاطفه وقتی می‌رفت اعتراضات، غروب‌ها تو کافه‌های مختلف قرار می‌گذاشتند با کسانی‌ که بیرون (در اعتراضات) آشنا شده بودند. عاطفه موهای بلند نازی داشت. اصلا روسری بر سر نمی‌کرد و توی بالکن هر شب شعار می‌داد. حتما همین‌طوری او را شناسایی‌ کرده بودند.»

شنبه ۵ آذر و پیکری که دچار فساد نعشی شده بود

لیلا نعامی درباره روزی که پیکر عاطفه در خانه‌اش برهنه زیر پتو با شلنگ گاز در دهان پیدا شد، می‌گوید: «شنبه پنج آذر بود. برادرم وقتی رسیده بود، مامورها همه‌چیز را بسته و رفته بودند. بهانه‌ آن‌ها این بود که جسد عاطفه بو گرفته و تجزیه شده است.»

او توضیح می‌دهد: «عاطفه خیلی زن مرتب و تر‌وتمیزی بود. برادرم همان روز که سر می‌رسد، روی پیشخوان آشپزخانه انگشت می‌کشد، هیچ گرد و خاکی نبوده است. چه طور می‌شود چند روز این در بالکن باز باشد و گرد‌وخاک جایی نشیند؟ بعد هم مانتوی عاطفه روی مبل رها شده بود. عاطفه محال بود این‌کار را بکند.»

این خواهر دادخواه از نیمه‌برهنه بودن پیکر خواهرش زیر پتویی که رویش کشیده شده بوده است، خبر می‌دهد و می‌گوید: «تصور ما این است که این‌ها بعد از شناسایی در خانه منتظر عاطفه بوده‌اند. ما بعد از یک طریقی به یک سری اطلاعاتی دست پیدا کردیم. انگار لوله گاز را با فشار توی گلوی عاطفه کرده بودند. با سختی عاطفه زجر کشیده بود. ما عاطفه را از دست دادیم ولی خبرهایی که برای‌مان می‌آمدند، بیشتر زجرمان می‌دادند. عاطفه خیلی درد کشیده بود. ظاهرا چند نفر بوده‌اند. همسایه‌ها می‌گفتند ما صدا می‌شنیدیم ولی نمی‌توانستیم کاری کنیم. از پنجره شنیده بودند که خفت دختری را گرفته‌ و روی زمین پرت کرده ولی مردم از ترس‌شان بیرون نیامده بودند. فحش می‌داده و می‌گفته است پدرتان را مردم در می‌آورند ولی کسی به دادش نرسیده است.»

خانم نعامی ادامه می‌دهد: «بازپرس شعبه ۱۳ کرج، به اسم زهیر ملک‌زاده همان سر صحنه گفته بود که این یک قتل عمد بوده است. همان بازپرس را هم عوض کردند. چه کسی می‌تواند بازپرس را عوض کند؟! پزشکی قانونی هم در گزارش خود نوشته بود عاطفه دچار فساد نعشی شده و علت تشخیص مرگ دشوار است. نوشته بود سمی در بدنش پیدا نشده ولی شلنگ گاز شهری که شیرش باز بوده، در دهانش بوده است.»

روز خاک‌سپاری؛ گفتند قبل از ۹ صبح باید دفن شده باشد

«ایران‌وایر» اولین رسانه‌ای بود که در گفت‌وگو با برادر عاطفه، محمدامین نعامی، روایت خانواده او را منتشر کرد. همان‌زمان او گفته خانواده‌اش به‌شدت تحت فشار هستند تا پیکرعزیز جان باخته‌ خود را هرچه سریع‌تر به خاک بسپارند.

حالا خواهر عاطفه نیز این گفته‌ها را تایید می‌کند و می‌افزاید: «جسد عاطفه را که دادند، گفته بودند باید تا قبل از ۹ صبح خاک‌سپاری شود. خواهرم را از کرج فرستادند اهواز. الان روی آرامگاه مادرم در بهشت‌آباد خوابیده است. خواهر بزرگم با عجله از راه رسیده و زیر تابوت عاطفه را گرفته بود. کلا زیر تابوت هفت‌هشت نفر بیشتر نبودند ولی کل بهشت‌آباد پر از لباس شخصی بوده است. زمان نداده بودند. عمه‌هایم هیچ‌کدام نتوانسته بودند خودشان را برسانند.»

به گفته لیلا نعامی، بعد از اطلاع‌رسانی برادر بزرگ‌ترشان درباره عاطفه، یکی از برادرها را که ساکن ایران است، مدام به ستاد خبری اهواز احضار و ماموران اطلاعات او را تهدید می‌کرده‌اند تا جلوی اطلاع‌رسانی درباره عاطفه را بگیرد: «وقتی مراسمی برای عاطفه برگزار می‌شود و مردم لطف می‌کنند گل می‌آورند سر مزار یا امین مصاحبه می‌کند، به مهدی سریع زنگ می‌زنند که تمامش کنید، بگویید دهانش را ببندند!»

لیلا نعامی درباره مختومه اعلام شدن پرونده عاطفه نیز توضیح می‌دهد و می‌گوید: «بعد از مدتی گفتند دیگر پی‌‌گیری نکنید. عاطفه که رفت، احساس می‌کنم یک تکه از اعضای بدنم دیگر با من نیست. این دختر با هر آهنگی می‌رقصید و شادی می‌کرد. کل‌هایی می‌کشید که آدم حض می‌کرد. عربی می‌رقصید، ترکی می‌رقصید، بندری، فارسی. خیلی ناز بود. پرپرش کردند. همه ما را کشتند با عاطفه؛ همه‌مان را. این درد تا آخر عمر با ما است.»


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها:

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.