ایران وایر – ایلیا قنبرزاده
در سه ماهه فصل پاییز، مقامات جمهوری اسلامی موج تازهای از نفرتپراکنی علیه یهودیان را در سخنرانیها و اظهارات خود شدت بخشیدند. این گفتمان با ترکیبی از تئوریهای توطئه، تحریف وقایع تاریخی و حملات مذهبی، بهطور آشکار به تقویت یهودیستیزی پرداخته و تلاش کرد مسوولیت بحرانهای منطقهای را به گردن یک «دشمن شیطانی» بیندازد. از ادعای سلطهطلبی یهودیان بر جهان گرفته، تا متهم کردن آنها به تخریب هویت اسلامی.
این اظهارات، نشاندهنده یک سیاست هدفمند برای منحرف کردن توجه از مشکلات داخلی و بحرانهای منطقهای بود.
تحریف تاریخ، بهویژه در زمینه هولوکاست و استفاده از ادبیات مذهبی برای توجیه دشمنی، به بخش مهمی از این گفتمان تبدیل شد. در این رویکرد، یهودیان نهتنها بهطور جمعی عامل مشکلات جهانی معرفی شدند، بلکه پیوند میان یهودیت و صهیونیسم بهشکلی مخرب بازتعریف شد. این سخنان که از مرزهای انتقاد سیاسی فراتر رفت، عملا به ابزاری برای تقویت دشمنی مذهبی و قومی تبدیل شد و تلاش داشت با نفرتپراکنی سیستماتیک، مشروعیت داخلی و منطقهای برای جمهوری اسلامی ایجاد کند.
یکی از مواردی که مجموعهای از نفرتپراکنیهای جمهوری اسلامی را نشان میدهد، سخنان «محمدجعفر اسدی»، معاون قرارگاه «خاتم الانبیا» است. او در ۲۰آبان در یک برنامه زنده تلویزیونی، یهودیان را «خبیث» دانسته و گفت تفاوتی میان یهودیت و صهیونیسم وجود ندارد. او با تردید در مورد مخالفت یهودیان با صهیونیسم، اظهار داشت: «این یهودیهایی که [با صهیونیسم] ضدیت دارند، واقعا کجا هستند؟ چرا اینها به میدان نمیآیند و این غده سرطانی را از بین نمیبرند که باعث ننگ بشریت است؟»
یهودیان، عامل اصلی توطئههای جهانی
بررسی دیدگاههای مقامات جمهوری اسلامی در سه ماه گذشته، نشان از آن دارد که آنها به تقابل ایدئولوژیک با اسراییل، یهودیان و آمریکا میپردازند و آنها را عامل مهم تحولات منطقهای و جهانی میدانند. ازاینرو، این مقامات بهدنبال «دیگری سازی» و «شیطان سازی» از یهودیان هستند. در مقابل، از لزوم فراگیری فرهنگ شهادت برای مقابله با این سلطهگری سخن میگویند.
در ۳۰مهر، «عبدالله حاجی صادقی»، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، طی یک سخنرانی، دشمنان این نظام سیاسی مانند اسراییل را فاقد دین دانسته و تاکید کرد: «دشمنان از جنس ادیان توحیدی نیستند، بلکه از جنس شیطان هستند و همانند منافقین به دروغ خود را پیرو ادیان معرفی میکنند.» او در سخنرانی دیگری مدعی شد که انقلاب اسلامی با رسالت و ماهیت دینی، جبهه جدیدی را در مدیریت ایجاد کرده که این امر دو رکن اساسی دارد و آن حاکمیت خداوند و استکبار ستیزی است. او در مقابل آنکه دشمن ایران را «شیطان» میداند، معتقد است: «شهیدان و مجاهدان انسانهای برگزیده و ممتازی هستند که برای استمرار حکمرانی خدا و نفی سلطه دشمنان مبارزه میکنند و در بین همه مجاهدین، آنان که شهید میشوند به مقصد رسیدهاند.»
همین نگرش در بخش نظامی ایران نیز مشاهده میشود. «قدیر نظامی»، رییس کمیسیون سیاسی، دفاعی و امنیتی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که «تا زمانی که فرهنگ شهادت، دفاع، و ولایتپذیری در جامعه حاکم باشد، دشمنان قادر به شکست انقلاب نخواهند بود.» او که در ۹آبان سخنرانی میکرد، ادعا میکند که «یهودیان مطابق کتب دینی تحریفشده بر این باورند که مردم غیر یهود باید برده آنها باشند یا کشته شوند.»
او در ادامه، به ترور دانشمندان هستهای ایران اشاره کرده و این اقدامات را بخشی از تلاشهای اسراییل برای دستیابی به سلطه هستهای میداند. نظامی همچنین اضافه میکند که یکی از اهداف اسراییل، ایجاد کریدوری از هند تا اروپا برای اتصال اقتصادی کشورها تحت مدیریت خود بوده است. به گفته او، عملیات «طوفان الاقصی» این برنامه را مختل کرده و مانع تحقق آن شده است. او تاکید دارد که «تمام حوادث جاری در منطقه غرب آسیا، اتفاقی یا غیرمنتظره نیستند، بلکه ریشههای تاریخی و برنامهریزیشده دارند.»
«حیدربردبار»، معاون سیاسی سپاه امام صادق استان بوشهر نیز، نگاه نظیری را گسترش میدهد. او در ۱۷آبان میگوید: «دشمن درجه یک بهلحاظ مغایرت فکری و ایدئولوژی یهودیان و رژیم صهیونیستی، مسلمانان هستند که تقابل فکری ایدئولوژی دارند؛ سیاست دشمن تجزیه کشورهای مسلمان به سرزمینهای کوچک است تا مدیریت این کشورها برای استکبار آسان شود.»
او معتقد است که در برابر این رویکرد، جمهوری اسلامی دست به ساختن جبهه مقاومت زده است. او توضیح میدهد «ایران بعد از انقلاب اسلامی بهدنبال تشکیل جبهه مقاومت افتاد؛ جبههای جهت مقابله با جبهه شیطان (اسراییل و آمریکا) که بر علیه مسلمان تشکیل شده تا ماهیت و سرزمین مسلمانان را از آنها بگیرد.»
برخی دیگر از مقامات جمهوری اسلامی معتقد هستند که همه آنچه در منطقه روی میدهد، زیر سر یهودیان است که به دست آمریکا عملی میشود.
طی یک سخنرانی، «سیدمحمدمهدی حسینی همدانی»، امامجمعه کرج، ۱۸آبان میگوید: «مهم نیست در آمریکا چه کسی رییسجمهور میشود، چون تصمیمسازان اصلی یهودی هستند. ممکن است تاکتیک فرق کند، ولی راهبرد یکی است و بنابراین راهبرد ما هم یک چیز و این است که تا آمریکا آمریکا است، شعار ما هم مرگ بر آمریکا است.»
دیدار رییسجمهور با یک یهودی اسراییلی
در پاییز ۱۴۰۳، یکی از رویدادهایی که جنجال بسیاری در رسانههای فارسیزبان درباره یهودیان به پا کرد، دیدار «لیور استرنفلد»، یک یهودی، با «مسعود پزشکیان»، رییسجمهور ایران، بود. این دیدار در حاشیه نشستی در نیویورک برگزار شد، زمانی که پزشکیان برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل به این شهر سفر کرده بود. حضور استرنفلد در این نشست، با واکنشهای گستردهای از سوی جریانهای اصولگرا و روزنامههای وابسته به سپاه همراه شد که این دیدار را مشکوک و قابل تامل توصیف کردند.
روزنامه «فرهیختگان»، ۵مهر در یادداشتی، از سابقه این شهروند اسراییلیتبار گفت و ابراز کرد که او بهدنبال این است تا «القا کند که مشکلی میان یهودیان ایرانی-اسراییلی که در سرزمینهای اشغالی زندگی میکنند با مردم ایران وجود ندارد و آنها علاقه دارند به وطنشان بازگردند. البته این موضوع را با شعارهایی تحتعنوان حقوق شر و وطندوستی پنهان میکند.» این یادداشت مدعی شد که برخی با این نوع برنامهریزیها، بهدنبال «تضعیف ایران» و رابطه آن با محور مقاومت هستند.
او که خود میگوید: «دعوت نامه رسمی از سوی ایران دریافت کرده بودم»، توضیح میدهد که «برای اطمینان در تماس با نمایندگی ایران در سازمان ملل اعلام کردم شهروند اسراییل هستم، اما دعوت نامه را لغو نکردند.»
این درحالیست که نمایندگی دائم جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد در نیویورک میگوید اطلاعی از «تابعیت مضاعف» اسراییلی او نداشته است و علت دعوت از استرنفلد را، پژوهشهای او در زمینه «یهودیت، اسلام و ایران» دانسته بود.
در میان جناحهای سیاسی، این اثبات و انکار درحالی شکل گرفته بود که برخی طرفداران جمهوری اسلامی، اطلاعات خانهای که استرنفلد در آن بزرگ شده بود را نیز منتشر کرده و میگفتند او در شهر Rehovot، نزدیک رامالله در خیابان shibolim زندگی کرده است؛ آنها حتی مدعی بودند که کد ملی اسراییلی او را نیز میدانند. همچنین آنها در انتقاد از رویکرد دولت اصلاحطلب میگفتند حضور این یهودی اسراییلی در یک جلسه رسمی برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است.
بهدنبال یک ذات یهودی
«حبیبالله شعبانی موثقی»، امامجمعه همدان، رفتار کنونی اسراییل را ریشهدار در تاریخ آن میداند. او ۶مهر، قاتل انبیا بودن را یکی از ویژگیهای برخی از قوم بنی اسراییل میداند و میگوید: «خداوند در قرآن کریم به یک سابقه تاریخی از بخشی از یهودیان و بنی اسراییل اشاره دارد، که آنان هم گوساله پرست شدند و هم انبیا خدا را که از خودشان بود را به قتل رساندند و آیات الهی را تکذیب کردند.»
او ادامه میدهد «آیا ملتی که پیغمبر میکشند، به زن و کودک رحم میکنند؟ آیا چنین قومی که امروز ۴۱ هزار زن و کودک در غزه میکشد و به قتل میرساند جای تعجب دارد؟»
موثقی که تعمیم ناروای تاریخی را به راحتی انجام میدهد، با اشاره به اینکه در روایات آمده است برخی از این یهودیان از طلوع فجر تا طلوع آفتاب ۷۰ پیغمبر را به قتل میرساندند و با طلوع آفتاب مشغول به کارهای روزمره خود میشدند، اظهار کرد: «با صهیونیستهایی که سابقه تاریخی تاریکی دارند، چگونه میتوان با منطق صحبت کرد؟»
بخشی از روحانیون ایران هم بهدنبال این بودند تا بگویند یهودیان خرافاتی هستند. «سید رضا عمادی» که هم در حوزه و هم در دانشگاه درس میدهد، ۲آبان توضیح میهد که «یهودیها همیشه اهل خرافات و شاخ و برگ دادن به جریانات دینی بودند. خرافات یهود در زمان اسلام هدفمند بوده، قرآن اشاره میکند که اینها یا شرایع اضافه میکنند، یا بهانهجویی می کنند؛ در سوره بقره بهانه بنی اسراییل بیان شده است. وقتی خداوند میگوید یک گاو سر ببرید. میگویند چه رنگی باشد، چه سنی باشد. بهانه میگیرند که در نهایت قرآن می گوید اینها انجام دادند، انگار انجام ندادند. در موضوع گوساله سامری هم مدام در حال بهانهتراشی و شرایعتراشی بودند.»
او ادامه میدهد که پیغمبر فرموده «اسلام دین آسانی است»، اما یهودیها آن را نپذیرفتند و سر باز زدند و مدام در حال اضافه کردن به شرایع بودند. «علما، روایات و شریعتی که یهودیان در دین اسلام جا داده اند در کتابی به نام اسراییلیات گردآوری کردهاند. یهودیها اظهار وجود و انحرافی کردن مردم را دنبال میکنند.» یکی از اساسهای گفتوگو او، رد ادعای «مصطفی کرمی»، استاد حوزه ،مبنیبر اینکه اسراییلیها عملیاتهای خود را از طریق «تسخیر اجنه» انجام میدهند بود.
قاتل بودن یهودیان را نیز برخی از مقامات نظامی به این فهرست اضافه کردند. «غلامرضا سلیمانی»، رییس سازمان بسیج مستضعفین، زمانی که درباره قتلعامها و کشتارهای دوره معاصر در ۸آبان، سخن میگوید، آنها را در سایه پیشرفتهای میشمارد و اضافه میکند «امروز شاهد هستیم که غرب با استفاده از داشتههای بشر در سدههای گذشته به پیشرفتهای امروزی رسیده است، اما برخلاف همه تعهدات انسانی، نتایج پیشرفتهای علمی خود را با هدف تحت سلطه قرار دادن ملتها، تنها در اختیارعدهای خاص، بهخصوص یهودیان قرار میدهد.»
سناریوهای تکراری ضد هولوکاست
مقامات جمهوری اسلامی اتهاماتی که در سالهای گذشته مطرح کردهاند را، بار دیگر در این سه ماه پاییز نیز بر زبان آوردند.
«لطفالله دژکام»، نماینده ولی فقیه در استان فارس، معتقد است «یهودیها با کمک بهاییها بیش از ۹۰ سال نقشه کشیده بودند و رهبر انقلاب با یک جمله برنامه آنها را نقش بر آب کرد.» او این دو اقلیت دینی ایران را عامل مدام بیگانه در ایران دانسته است.
درحالیکه برخی در جمهوری اسلامی همچنان یهودیان را افرادی بهدنبال نقشهکشی برای ایران میدانند، اما در عین حال این سناریو تکراری انکار هولوکاست نیز در این سه ماه گذشته در جریان بود.
«حسین کنعانیمقدم»، تحلیلگر مسائل بینالمللی، در یک گفتوگو که ۴آذر انجام شده است، به انکار هولوکاست پرداخته و میگوید: «مظلوم نمایی صهیونیستها در دنیا وجعل تاریخ راجع به هولوکاست، با صدور حکم دادگاه بینالمللی رنگ باخت و از بین رفت و از این پس در سراسر دنیاآزادیخواهان صهیونیستها را بهعنوان جنایتکار جنگی میشناسند.»
«احمد واعظی»، رییس دفتر تبلیغات اسلامی، در همایش «حزبالله زنده است»، که ۷آبان برگزار شده بود، اظهاراتی شبیه دارد.
او توضیح میدهد: «رژیم صهیونیستی بر دو ستون استوار است که ستون اول مظلومنمایی است که جنبش صهیونیست با طرح دروغ بزرگی گرگ را بره جلو داد و مساله اسراییل را بهعنوان یک حق قانونی و ملتی که دچار مظلومیت شدهاند و به تعبیری دروغ هولوکاست به جهانیان معرفی کرد.»
او که «ستون دوم رژیم صهیونیستی جلب یهودیان به سوی اسراییل» میداند، ادامه میدهد: «کاری که محور مقاومت با ایثارگری و شهادت در طی این یک سال انجام داد، هر دو ستون اسراییل را متزلزل کرد و معلوم شد که این بره و این قربانی ظلم سیستماتیک یک هیولای هوش آشامی است که به هیچ مائده قانون و اصل اخلاقی ملتزم نیست و این هولوکاست جدیدی به وجود آورده است.»
همچنین در این سه ماه، متونی منتشر شد که با رویکردی متناقض و مبتنیبر نادیده گرفتن واقعیتهای تاریخی، به انتقاد از برخی کشورهای اروپایی، بهویژه آلمان، بهدلیل حمایت از اسراییل در جریان جنگ غزه پرداختند. یکی از این مطالب با استفاده از ادبیاتی احساسی و اغراقآمیز، سیاست آلمان در دفاع از اسراییل را، به همدستی در «نسلکشی مسلمانان» تعبیر کردند.
متن میگوید که مقامات آلمان با مطرح کردن این دیدگاه که هولوکاست صرفا به ابزاری سیاسی برای توجیه اقدامات اسراییل تبدیل شده است، تلاش کردهاند تا اهمیت تاریخی و واقعی این فاجعه انسانی کمرنگ جلوه داده شود. این متن میگوید: «به نظر میرسد آلمان نهتنها سعی بر جبران جنایات تاریخی خود در حوزه حقوقبشر ندارد، که مسیر همیشگی خود را این بار با همکاری یهودیان صهیونیست در قبال مسلمانان فلسطینی در پیش گرفته است.»
در ادامه نگاه به آلمان مقامات جمهوری اسلامی، «محمدی گلپایگانی»، رییس دفتر رهبر جمهوری اسلامی را میتوان جای داد که در یک سخنرانی، یهودیان اسراییل را با «هیتلر» مقایسه کرده و ۱۴آبان میگوید: «یهود زمینهای کشاورزی مردم فلسطین را نابود میکند. آنها در جنایتکاری روی هیتلر را سفید کرده و ۱۰ هزار کودک را کشتهاند.»
اپ توضیح میدهد که یهودیان بهدنبال مطیع کردن مسلمانان هستند و «قرآن میفرماید یهود هرگز از شما راضی نمیشود مگر تابع آنها باشید.»
فرقی میان یهودی و صهیونیسم نیست
در سالهای گذشته، برخی از مقامات جمهوری اسلامی بر تمایز میان صهیونیسم و یهودیت تاکید داشتند. بااینحال، در سهماهه پاییز امسال، بسیاری از مقامات این تمایز را کنار گذاشته و یهودیت و صهیونیسم را یکسان دانستند. ازجمله «احمد علمالهدی»، امامجمعه مشهد که ۱۳مهر با تاکید بر اینکه ما در حال مبارزه با استکبار هستیم و از این مبارزه دست برنمیداریم، میگوید: «تفاوت ما با دشمن اول در این است که ما خدا را داریم و دشمن بیخداست… . دوم، دشمن یهودی ما ترسوست، ولی ما عاشق شهادتیم و از شهادت استقبال میکنیم. عزیزترین عزیزان این ملت رهبر انقلاب است و همه مردم حاضرند خار به چشمشان برود، ولی به پای ایشان نرود.»
«محمد مختاری»، امامجمعه موقت بیرجند نیز ازجمله این افراد بود که تمایز یهود و صهیون را به رسمیت نشناخت. او ۲۷مهر میگوید: «یهودیان با همین روحیه جنگطلبی پلی برای سلطه بر کشورهای اسلامی زدند و ۷۵ سال ملت مظلوم فلسطین را قتل عام و آواره کردند.»
او ادامه میدهد: «از همین رو اسماعیل هنیه را در تهران ترور کردند و سید حسن نصرالله را مظلومانه به شهادت رساندند، اکنون یحیی سنوار.»
گفتههای «علی فدوی»، جانشین فرمانده کل سپاه در ۲۴مهر، اوج این رویکرد را نشان میدهد. او همه ساکنان اسراییل را صهیونیست میداند و در یک گفتوگو میگوید: «سرزمینهای اشغالی اندازه یکی از استانهای کوچک ایران هم نیست و اگر اراده کنیم میتوانیم کل صهیونیستها را از بین ببریم.»