استاد دانشگاه تهران معتقد است که برای یافتن مقصران ناترازی فعلی، نمیتوان انگشت را به سمت دولت چهاردهم گرفت. به باور او فروش ذخایر استراتژیک گازوییل، به دلیل کمبود منابع ارزی بوده است.
امیرعباس آذرموند – در آبان ماه سال جاری بود که مصطفی رجبیمشهدی، مدیرعامل توانیر خبر از کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی گازوئیل تحویلی به نیروگاهها داد. اقدامی که شنیده ها نشان میدهند نقشی پررنگ در ناترازی و قطعی پی در پی برق در روزها و هفتههای گذشته داشته است.
در همین رابطه سراغ حسن مرادی، کارشناس انرژی و نماینده پیشین مجلس رفتیم. او معتقد است چالش فعلی ناترازی انرژی، خود ناشی از ناترازی ارزی است که به اقتصاد کشور تحمیل شده است. از نظر این کارشناس اقتصادی دولت میتواند و باید برای سالهای آینده زمینههای لازم برای کاهش ناترازیها را فراهم آورد. مشروح این گفتگو را میتوانید در ادامه بخوانید.
امسال با حجم بی سابقهای از قطعی برق در کشور روبهرو بودهایم. برخی معتقدند یکی از دلایل کمبود برق، توزیع نشدن گازوییل در میان نیروگاههای تولید برق بوده است. این وظیفه کدام دستگاه است؟
شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی از جمله شرکتهای دولتی زیرمجموعه، شرکت ملی نفت ایران است. وظیفه این شرکت به طور خاص تنظیم وضعیت پالایشگاهها و توزیع تولیدات آنها است. در ایران ما تعدادی پالایشگاه داریم که به فراخور توانشان به تولید مشتقات یا حاملهای انرژی دست میزنند. از جمله این پالایشگاهها، پالایشگاه آبادان یکی از قدیمیترین و مهمترین پالایشگاههای کشور است که بخش مهمی از گازوییل کشور را هم تولید میکند.
سیاستگذار این بخش شرکت پالایش و پخش است؟
نه سیاستگذاری موضوع دولت و دستگاه اجرایی است. به این شکل است که دولت بنا بر نیازهای بخش دولتی و بخش عمومی، به توزیع فرآوردهها دست میزنند و بخشی را هم صادر میکنند. یکی از اولویتهای اختصاص گاز، نیروگاهها هستند که با استفاده از حاملهایی چون گازوییل یا گاز به تولید برق دست میزنند.
گفته میشود امسال ۲۰ تا ۳۰ درصد از حجم گازوییل تحویل داده به نیروگاهها کاسته شده است. شما در این باره چه فکر میکنید؟
هنگامی که به نارضایتیها و اعتراضات نیروگاههای کشور توجه میکنیم، متوجه میشویم که آنها میگویند دلیل اینکه تولید نمیکنند، نبود ذخایر گازوییل است. به اصطلاح نیروگاهها میگویند گازوییل مورد نیاز ما ته کشیده و اجازه استفاده از مازوت را هم به دلایل زیست محیطی و اعتراضات مردم شهرهای آلوده نداریم، درنتیجه یا مجبوریم نیروگاههایمان را تعطیل کنیم یا دولت باید هر طور شده سوخت مورد نیازمان را تهیه کند.
فکر میکنید این کمبود منابع به دلیل صادرات گازوییل بوده است؟
ببینید برای اینکه دقیقا بخواهم ادعایی را طرح کنم، اطلاعات کافی اکنون نداریم. منتها به نظر میرسد بخش مهمی از ذخایر گازوییل کشور به فروش رسیده ولی مشخص نیست به داخل فروخته شده یا خارج. در هر حال ما در کشور ارگانهایی داریم که شرکت پالایش و پخش باید به آنها پاسخگو باشد و مشخص کند که چه مقدار تولید شده و چگونه این تولیدات توزیع شده است.
من تردید ندارم که اگر مشخص شود شرکت ملی پالایش و پخش خود راسا چنین اقداماتی کرده یا صلاح مردم ایران را در نظر نگرفته باشد، مجبور به پاسخگویی خواهند شد و با متخلفان احتمالی آن برخورد میشود.
تحریم اقتصاد ایران را در وضعیتی خاص قرار داده است. همین موجب شده که در زمینه رعایت قانون گاه قصور یا انعطافهایی صورت میگیرد. ممکن است ناترازیهای مالی موجب این شود که دولت اقدام به صادرات منابع گازوییلی کند؟
به نکته درستی اشاره کردید. کشور ما در برهه و زمان خاصی قرار دارد. جدای از تحریمهای ظالمانه و جنگ اقتصادی که به ما تحمیل شده، امسال ما با اتفاقات گوناگونی مواجه شدیم که هیچ کدام قابل پیشبینی نبوددند. از جمله اینکه در ابتدای امسال دولت سیزدهم به دلیل اتفاقی که افتاد، به پایان خود رسید و به همین دلیل انتخاباتی زودرس به ما تحمیل شد. کسی نمیتوانست پیشاپیش به روی کارآمدن دولت چهاردهم را پیشبینی کند. این وضعیت اثر خود را بر اداره امور هم گذاشته است.
در این ماجرا سهم دولت چهاردهم چقدر است؟
به نظر من نمیتوانیم قصوری را به دولت پزشکیان نسبت دهیم. او و تیمش نیز در این شرایط نابسامان حاضر شدند به میدان بیایند. پرواضح است دولتی که چند ماهی بیشتر از سر کار آمدن آن نمیگذرد، مسئول کاستیهایی نیست که در بهار و تابستان به وجود آمدند.
جدای از بحثهای حقوقی و قانونی، چقدر امکان دارد که کمبود منابع دولت سیزدهم را به سمت فروش بخشی از ذخایر استراتژیک گازوییل سوق دهد؟
بگذارید با یک مثال موضوع را روشن کنم. صندوق توسعه ملی صاحب بخشی از درآمدهای حاصل از فروش نفت است. در شرایطی خاص رهبری میتوانند به صندوق اذن دهند که بخشی از منابع آن بدون توجه با قوانین بالادستی چون قانونهای پنج ساله توسعه اختصاص یابند. در شرایط اضطراری رهبری چندین بار چنین اقدامی کردند از جمله در آغاز دولت چهاردهم هم به درخواست آقای پزشکیان رهبری اجازه برداشت بخشی از منابع صندوق را دادند که به گشایشهایی در آغاز کار دولت هم انجامید.
در رابطه با ذخایر انرژی هم چنین اتفاقاتی میتواند بیافتد. به ویژه اینکه تحریمها موجب محدودیتهای ارزی برای ایران شده و ما مجبوریم برای دستیابی به ارز مورد نیاز خود بخشی از ذخایر مورد نیازمند را هم بفروشیم. این اقدام البته همین طوری ممکن نیست و باید مجوزهای آن گرفته شود.
یعنی میتوانیم بگوییم که ناترازی ارزی به تشدید ناترازی برق منجر شده است؟
قطعا همین طور است و ناترازی ارزی به طور محسوسی به ناترازی بیشتر انرژی منجر شده است.
دولت چهاردهم باید چه کند؟
دولت باید بداند که گرچه امسال مسئولیتی در قبال کاستیها ندارد ولی کاستیهای سال آینده همه بر گردن آنها خواهد بود. میزان تولید، نیاز مصرف و ذخایر کشور مشخص است و از دولت انتظار میرود با توجه به این نکات طوری برنامه ریزی کند که ظرف چند سال ناترازی موجود به حداقل برسد. چنین چیزی نه تنها ممکن است بلکه از وظایف مهم دولت مستقر است که به نحوی منابع موجود را توزیع کند، که نیازها را تامین کند.
ایران کشوری پیشرفته در حوزه انرژی و البته جزو سرزمینهای غنی در حوزه ذخایر طبیعی است و اگر مدیریت اصولی انجام گیرد، دلیلی ندارد که ما دچار این وضعیت شویم.
نقش ماینرها در کمبود برق چقدر است؟
اظهارات مختلف نشان میدهد که آنها هم برق زیادی را مصرف کنند.
اینکه گفته میشود میزان مصرف برق ماینرها معادل تهران است را چقدر درست میدانید؟
من هم این را شنیدم.
جلوگیری از استفاده برق توسط ماینرها وظیفه کدام نهاد است و چقدر امکان پذیر است؟
این وظیفه شرکتهای توزیع برق است که از طریق سامانههای هوشمندی که در دست دارند، بررسی کنند که کدام مشترکان بیش از حد استاندارد و معقول برق مصرف میکنند و موارد مشکوک را مدنظر قرار دهند. من فکر نمیکنم این کار دشواری باشد و به سهولت میتوان از بخش مهمی از این مصارف اضافی جلوگیری کرد.
با این حال میخواهم تاکید کنم که اینجا هم با همکاری مردم میتوان با سرعت بیشتری پیش رفت. کارگران اعم از ایرانی یا افغانستانی، اگر در مرغداری یا جایی کار میکنند که کارفرمایشان ماینر هم نصب کرده، باید به سرعت این تخلفات را گزارش کنند. زیرا مصرف اضافه در این بخش به بی برقی گسترده در همه جا منجر شده است. حتی دولت میتواند مشوقهایی برای کسانی که تخلفات را گزارش میکنند قائل شود.
دولت باید با صاحبان ماینرها به یک توافق برسد. به باور من کسانی که اقدام به ماین کردن میکنند، باید هزینه برق خود را با نرخ آزاد بپردازند. فکر میکنم برای آنها بدون استفاده از برق یارانهای، ماین کردن به صرفه نباشد.
باید به این نکته توجه داشت که در زمینه رفع ناترازی انرژی باید یک نگاه چند جانبه و جامع داشته باشیم و مسائل مختلف را لحاظ کنیم. نگاههای تک بعدی ما را به توفیق نخواهند رساند. برای رفع ناترازی فعلی هم باید تولید را ارتقا دهیم و هم مصرف را مدیریت کنیم. مخصوصا باید از مصارف اضافی جلوگیری شود.
خبر آنلاین