«محمدتقی مصباح یزدی»، از روحانیون تندرو جمهوری اسلامی، نیمه دی سال ۱۳۹۹ در هشتادوشش سالگی درگذشت. این گزارش به مناسبت سالگرد مرگ او بازنشر میشود.
***
مصباح یزدی که از اعضای مجلس خبرگان و بنیانگذار «موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» بود، از روحانیون بانفوذ شهر قم بود که به دلیل مواضع تندش شهرت داشت.
اصلاحطلبان او را تئوریسین خشونت میخوانند و رهبر جمهوری اسلامی «مطهری زمان». شاگردانش از نقش او در مقابله علیه حکومت شاه میگویند، اما «هاشمی رفسنجانی» گفته بود از سال ۱۳۴۸ به بعد «مبارزه را حرام» خوانده است.
مصباح یزدی از جمله روحانیونی بود که هسته اولیه «نشریه بعثت» را تشکیل دادند. نشریه بعثت را هاشمی رفسنجانی اداره میکرد، اما مصباح یزدی بعدتر «نشریه انتقام» را راهاندازی کرد.
این اختلافها مربوط به مخالفت شدید مصباح یزدی با «علی شریعتی» و لعن و نفرین او و همچنین گروههای دیگر مخالف حکومت شاه بوده است. بر اساس روایتها، مصباح یزدی به دلیل همین دیدگاهها از سال ۱۳۴۸ به بعد، از مبارزه با حکومت شاه فاصله گرفته است.
آیتالله «منتظری» گفته بود که بعد از زندان او و گروه دیگری از روحانیون: «ما از آقای مصباح یزدی فعالیتی در رابطه با انقلاب ندیدیم و ایشان کنار بود.»
اکبر هاشمی رفسنجانی نیز گفته بود که مصباح یزدی از سال ۱۳۴۸ از او فاصله گرفته و «خامنهای» نیز سال ۱۳۵۷ با او قهر بوده است.
هاشمی سال ۱۳۹۳ در دیدار با اعضای خانواده و بستگان «علی قدوسی»، دادستان کل انقلاب اسلامی در سال ۱۳۶۰، درباره دیدار خود گفت: «دو نفری -به اتفاق آقای خامنهای- صبحانه رفتیم منزل آقای قدوسی. این آقا هم آنجا بود. نشستیم تا ظهر با او بحث کردیم تا قانعش کنیم برای ادامه مبارزه. آخرش هم گفت من این مبارزه را حرام میدانم، به جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] هم گفتهام مبارزه با شاه حرام است. آقای خامنهای از او پرسیدند دلیلت چیه؟ آن آقا در جواب گفته بود مبارزهای که مجاهدین و چپیها در آن باشند حرام است.»
به گفته هاشمی رفسنجانی، خامنهای به مصباح یزدی «به تلخی» گفته بود که «اگر اهل مبارزه نیستی، خب مبارزه نکن، ولی لااقل مبارزه را با این حرفها خراب نکن.»
مصباح یزدی نیز اصل این جلسه را پذیرفته و در عین حال درباره مذاکرات مطرحشده، گفته است: «گفتند بیا و با مجاهدین همکاری کن! گفتم من آنها را نمیشناسم. گفتند ما میشناسیم. گفتم من کار شما را تخطئه نمیکنم. شما پیش خدا حجت دارید و کارتان را بکنید، اما من تا آنها را نشناسم، تایید نمیکنم.»
پس از انقلاب ۱۳۵۷ اما مصباح یزدی به سمتهای حکومتی راه داده نشد و فعالیت در موسسه خود با نام موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی را پیگیری کرد. او به همراه «عبدالکریم سروش» با گروههای چپ در تلویزیون مناظره میکرد.
در خاطرات هاشمی رفسنجانی از درخواست مصباح یزدی برای کمک مالی به موسسهاش سخن گفته شده است. این موسسه از جمله موسسات متفاوت در قم بود و از دهه ۱۳۷۰ برنامه اعزام روحانیون به خارج از کشور را داشت؛ «مرتضی آقا تهرانی» از جمله این روحانیون بود.
مصباح یزدی خود نیز بارها به کشورهای مختلف سفر کرد و برخی روایتهایی از این سفرها را بیان کردهاند؛ از جمله «عیسی سحرخیز» که درباره سفر او به آمریکا و حضورش در مراسم هالووین نوشته بود.
او خاطرات زیادی را نیز از این سفرها بیان کرده است. از جمله در خاطرهای درباره سفر به اسپانیا و کشورهای آمریکای لاتین گفته است که یک دانشجوی مسیحی به او گفته بود: «من برای شما تملق نمیگویم؛ چرا که هیچ انگیزهای برای تملقگویی ندارم، ولی در این دو شب که شما در کالج صحبت کردید، من در شما نور خدایی دیدهام.»
مصباح یزدی اما در فضای عمومی پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۷۶ مشهور شد. او سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه تهران بود و اصلاحطلبان او را «تئوریسین خشونت» میخواندند. هر از چند گاهی برخی از سخنان مصباح یزدی جنجالی میشدند؛ از جمله سخنانش درباره سکس علنی در دانشگاههای غربی و یا این که جمهوری اسلامی رباخوارترین حکومت جهان است.
مهمترین سخنان او مربوط به موضوعات سیاسی بود و این که از نظر مخالفان او مجوز ترور مخالفان جمهوری اسلامی را میداد. او گفته بود: «من به کسانی که با ادبیات عرب آشنا هستند توصیه میکنم که ببینند معادل ارهاب در زبانهای خارجی چیست؟ اگر من بگویم فردا روزنامهها تیتر میکنند که فلانی طرفدار تروریسم است. به هر حال در قرآن ما دستور غلظت و ارهاب داریم، برای چه کسی؟ برای کسانی که منطق سرشان نمیشود، راه را برای هدایت پیغمبر باز نمیکنند، آگاهانه و از روی عناد با اسلام میجنگند، با اینها نمیشود گفت که شما به دین خودتان ما هم به دین خودمان، بیایید با هم دوستانه و مسالمتآمیز زندگی کنیم… باید درشتی و خشونت شما را لمس کنند.»
در این فضا که اصلاحطلبان مصباح یزدی را تئوریسین خشونت میخواندند رهبر جمهوری اسلامی او را «مطهری زمان» خواند. در سال ۱۳۷۸ کشیدن کاریکاتور او در روزنامه آزاد توسط «نیکآهنگ کوثر» با عنوان «استاد تمساح» خبرساز شد.
در انتخابات ریاستجمهوری سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ مصباح یزدی از «محمود احمدینژاد» حمایت کرد و تعدادی از شاگردانش از جمله «محمد سقای بیریا» و مرتضی آقا تهرانی از مشاوران احمدینژاد شدند. کم کم روابط این دو به سردی گرایید، اما به لحاظ تئوری دیدگاههایشان همچنان نزدیک بود. در سال ۱۳۸۸ این سخنان مصباح یزدی خبرساز شد که گفته بود از زمانی که حکم رئیسجمهور از سوی ولیفقیه تنفیذ میشود «اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست.»
در ماجرای پرتاب مهر و کفش به «علی لاریجانی» در نماز جمعه قم در سال ۱۳۹۱ نیز شاگردان مصباح یزدی متهم شناخته شدند. مصباح یزدی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ از «کامران باقری لنکرانی»، وزیر بهداشت احمدینژاد، حمایت کرد، در حالی که نامزد برخی گروههای نزدیک به او «سعید جلیلی» بود.
او گفت: «بینی و بینالله شهادت میدهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلحتر از آقای لنکرانی نمیشناسم. حتی یک مورد خلاف شرع و خلاف قانون از او مشاهده نشده و امیدوارم که این شهادت برگ زرینی در کارنامه ۸۰ ساله من باشد.»
در انتخابات مجلس خبرگان سال ۱۳۹۴ مصباح یزدی جزء مثلثی بود که حامیان هاشمی رفسنجانی و اصلاحطلبان تلاش کردند با رای سلبی مانع از ورود آنها به مجلس خبرگان رهبری شوند. در این میان خامنهای علنا به حذف «مثلث جیم» («احمد جنتی»، «محمد یزدی» و محمدتقی مصباح یزدی) اعتراض کرد، اما از این سه نفر تنها جنتی به مجلس خبرگان راه یافت.
مصباح یزدی در طول دوره ریاستجمهوری «حسن روحانی» نیز بارها از او شدیدا انتقاد کرده بود. او در ۲۰ سال گذشته یکی از اصلیترین تئوریسینهای جریانهای حامی رهبر جمهوری اسلامی بوده است. این نزدیکی به حدی بوده است که گاهی در گمانهزنیها از او به عنوان یکی از نامزدهای جانشینی آیتالله خامنهای نام برده میشد، اما این موضوع هیچگاه به صورت جدی دنبال نشد و نقش مصباح در حد همان تئوریسین باقی ماند.