شهاب میرزایی – بی بی سی
عدهای از معترضان به اعدام شیخ نمر، خواهان نامگذاری خیابانی در نزدیکی سفارت عربستان به نام او شدند
تغییر نام خیابانها و میادین در کشورهای در حال توسعه، با تشکیل دولت ملتهای مدرن و گسترش و نوسازی شهرها شتاب بیشتری گرفت. در برخی از این کشورها، صاحبان قدرت که با کودتا یا انقلاب بر سر کارآمده بودند به آن روندی ایدئولوژیک هم بخشیدند که گاه با مقاومت حافظه و خاطره جمعی جامعههای محلی و شهری روبرو شد و نامهای قدیمی همچنان به نامهای دستوری جدید ترجیح داده شدند.
در ایران، با روی کارآمدن سلسله پهلوی و گسترش شهرسازی و مدرنیزاسیون، همزمان با تاکید بر ایدئولوژی ملیگرایی حکومت، علاوه بر نامگذاری اماکن و معابر جدید بسیاری از نامهای قدیمی محلات و خیابانهای قدیمی هم تغییر یافت و نام اعضای سلسله حکومتی جدید یا پادشاهان تاریخی ایران بر آنها گذاشته شد.
در دوران جمهوری اسلامی نیز پس از قدرت گرفتن انقلابیون و تاکید بر ایدئولوژی اسلامی، بار دیگر نام بسیاری از خیابانها و بزرگراهها و پارک ها و سینماها تغییر کردند. نام شاهان ایرانی به شخصیتهای مذهبی و اسم رهبران خارجی دولتهای اروپایی و آمریکایی به رهبران انقلابی و شورشی کشورهای جنوب جهانی تغییر یافت.
در تازهترین مورد، وقتی پیشنهاد شد که قسمتی از خیابان بیستون به نام یحیی سنوار رهبر پیشین حماس شود، واکنش منفی مردم تهران باعث عقبنشینی اعضای شورای شهر تهران شد.
واکنشی که نرجس سلیمانی، از اعضای شورای شهر تهران هم آن را «قابل پیشبینی» دانسته بود.
تهران؛ پایتخت تغییرات
تهران بیش از باقی شهرهای ایران در دوران صد سال اخیر، شاهد تغییر نام میادین و خیابانهایش بوده است.
همزمان با تغییرات در ساختار شهری تهران که همراه با تخریب دروازهها و محلات قدیمی شهر بود، علاوه بر نامگذاری خیابانها و فضاهای جدید، اسم بسیاری از محلات و میادین تاریخی و قدیمی پایتخت هم تغییر کرد.
محمد پاپلییزدی، محقق جغرافیا و استاد دانشگاه سوربون، در مقالهای در فصلنامه تحقیقات جغرافیایی به مناسبت دویستمین سالگرد پایتختی تهران نوشت: «رضاشاه فرمان احداث خیابانهای بزرگ و نخستین بناهای عظیم دولتی را میدهد و بنابراین “حق خود میداند” که برای میادین و خیابانها نامی که میخواهد برگزیند، اما دولت هنوز بر همه شهر تسلط ندارد و نامگذاری کوچهها و معابر از حیطه قدرت او خارج است.»
در این دوران همزمان با نامگذاریهای جدید، اسامی اصناف، اقوام، گروهای اجتماعی و شاهزادگان و افراد شناخته شده دوران قاجاری از معابر و گذرگاهها نیز حذف میشوند.
در این میان نامهای پادشاهان و شخصیتهای تاریخی ایرانی مانند داریوش و کوروش یا زرتشت و مانی دیده میشود اما شخصیتهای تاریخی اسلامی حضوری ندارند.
همزمان با گسترش روابط خارجی ایران و رفتوآمد سران دیگر کشورها به تهران نام برخی از آنها بر خیابانها گذاشته می شود.
برای مثال پس از حضور سران شوروی، بریتانیا و آمریکا در تهران، نام سه خیابان، استالین، چرچیل و روزولت میشود، یا همزمان با سفر یکی از روسای جمهور آمریکا و ملکه بریتانیا به ایران، دو بلوار تهران نام آن دو یعنی آیزنهاور و الیزابت را میگیرد. هرچند میتوان گفت با توجه به سابقه تلخ روابط تاریخی ایران با روسیه و بریتانیا
اسامی استالین و چرچیل، نمیتوانست خوشایند باشد و یادآور خاطرات تلخ بوده است.
این روند در دوران محمدرضا شاه پهلوی، فرزند رضا شاه نیز ادامه مییابد و به گفته آقای پاپلی یزدی «درزمان محمدرضا پهلوی ۶۶ خیابان و میدان نام پادشاه را در اشکال مختلف خود (شاهنشاه، آریامهر) و نام شاهپورها و اعضای خانواده خود شاه را دارند و تعدادی هم منتسب به مناسبتهای سیاسی مانند ۲۴ اسفند یا چیزهای منتسب به سلطنت مانند تخت طاووس و تخت جمشید است.»
با پیروزی انقلاب ۵۷، نام قهرمانان و شخصیتهای مورد وفاق مردم در آن دوران است که بر معابر و اماکن عمومی نقش میبندد از محمد مصدق و محمد حنیفنژاد گرفته تا میرزا کوچکخان و غلامرضا تختی.
اما به نظر میرسد با تحکیم حکومت جدید، نام بسیاری از شخصیتهای ملی و سیاسی دخیل در مبارزه با حکومت سابق و پیروزی انقلاب، به دلیل قرار نگرفتن در چارچوب مورد تایید نظام فکری حاکمان جدید به مرور حذف میشوند.
چنانچه نام خیابان مصدق به ولیعصر و خیابان حنیفنژاد به وحدت اسلامی تغییر پیدا کرد. این تغییر نامها گاه از سوی مردم پذیرفته میشود مانند تغییر نام میدان شهناز(فوزیه) به امام حسین و یا میدان شهیاد به آزادی و گاه پذیرفته نمیشود مانند توپخانه که به امام خمینی تغییر میکند، اما با گذشت ۴۵ سال، نام جدید در محاورههای روزانه مردم تهران استفاده نمیشود.
به نوشته محمد پاپلی یزدی «با حذف نام کوروش از خیابانی در تهران و تغییر آن به علی شریعتی، نام کوروش بر کوچههای بسیاری در تهران که حکومت حساسیت کمتری دارد، نقش بست.»
اما در دوران جمهوری اسلامی، نام یک شاه همچنان حفظ شد و بلوار کریم خان زند هنوز در مرکز تهران به این نام خوانده میشود.
نام برخی خیابانها هم گروگان کشمکشی نیم قرنی بین اسامی قدیمی و جدید است. مانند تخت جمشید و طالقانی یا تخت طاووس و مطهری که بعضی از مردم نام زمان شاه و برخی دیگر نام زمان جمهوری اسلامی آنها را به کار میبرند.
به گفته آقای پاپلی یزدی «یکی از اشکال مخالفت و مقاومت مردم با نامهای جدید، زمانی بروز پیدا میکند که رانندگان تاکسی و وسایل حملونقل عمومی از نامهای قدیمی آنها استفاده میکنند.»
تغییر نام خیابان و تنش در روابط دیپلماتیک
شاید یکی از عجیب ترین نامگذاریها در مورد خیابان خالد اسلامبولی در تهران است که از دلایل تنش روابط بین دو کشور ایران و مصر شده است.
خالد اسلامبولی یک بنیادگرای اسلامی بود که انور سادات، رئیس جمهور وقت مصر را ترور کرد و با توجه به مخالفت شدید آیتالله روحالله خمینی با روند صلح اسرائیل و مصر در دوران آقای سادات، این ترور با استقبال مقامات ایرانی روبرو شد که پیامدش نامگذاری خیابانی به اسم او بود.
روحالله خمینی که دستور قطع رابطه ایران و مصر را پس از پیروزی انقلاب ۵۷ داده بود از خالد اسلامبولی به خاطر «ترور انقلابی» انورسادات ستایش کرد.
در سالهای بعد، ایران تلاش بسیاری برای از سرگیری روابط با مصر کرد که معمولا با پاسخ سرد این کشور روبرو شد و گفته شد که یکی از شرایط همیشگی دولت مصر برای از سرگیری روابط، تغییر نام این خیابان بوده است.
تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی در جلسه رسمی شورای شهر تهران در ۲۰ سال پیش رای آورد و قرار شد نام آن «شهدای انتفاضه» شود اما با انتشار بیانیه انصار حزب الله پس از برگزاری نماز جمعه تهران این تغییر مسکوت ماند.
اصار حزب الله در بیانیه خود نوشته بودند:«دو روز پیش شورای اسلامی شهر تهران در چرخشی تعجبانگیز و استدلالی تمسخرآمیز با درخواست وزارت خارجه به حذف نام شهید خالد اسلامبولی رضایت داد؛ اقدامی که در فضاحت آن همین بس که موجب ذوقزدگی زاید الوصف بیماردلان و مخالفان داخلی راه امام (ره) و استقبال گسترده غرب و صهیونیستها و دشمنان همیشگی مسلمانان قرار گرفت.»
شش سال بعد و در سال ۱۳۹۰ پس از روی کار آمدن دولت جدید مصر به ریاست جمهوری محمد مرسی و بنا به درخواست مجدد وزارت خارجه، قرار شد نام این خیابان به «شهدای انقلاب مصر» تغییر کند که باز هم این تغییر صورت نگرفت. اما در گذر این سال ها بیشتر مردم این خیابان را به نام زمان پیش از انقلاب آن، خیابان وزرا میشناسند.
در موردی دیگر پس از تنش در روابط خارجی ایران در دیماه ۱۳۹۴، نام خیابان بوستان در نزدیکی سفارت عربستان از سوی مهاجمان به این مقر دیپلماتیک، به باقر نمر روحانی شیعی که در عربستان اعدام شده بود تغییر یافت. اما پس از اعتراض وزارت خارجه ایران، خیابانی دیگر در منطقه یک شهر به نام این روحانی نامگذاری شد.
یکی دیگر از نکات قابل توجه در تغییر نام خیابانهای تهران، «پویش تغییر نام خیابان نوفللوشاتو به محمد رسولالله» از سوی معترضان به انتشار کاریکاتورهایی از حضرت محمد در مجله شارلی ابدو در آبان ۱۳۹۹ بود. انتشار این کاریکاتورها با اعتراضات گسترده در کشورهای اسلامی از جمله در ایران روبرو شد.
در آن زمان زهرا نژادبهرام،عضو شورای شهر تهران گفت: «در پایتخت خیابانهای زیادی به نام پیامبر داریم و تغییر نام خیابان نوفللوشاتو در پاسخ به هتک حرمت ساحت مقدس حضرت محمد مناسب نیست. زمانی رئیسجمهور فرانسه امام خمینی را به آن کشور دعوت کرد و هدایت انقلاب از آنجا صورت گرفت و در زمان کنونی رئیسجمهور فرانسه دفاع از هتک حرمت پیامبر را انجام داده و به نظرم مشکل نه از کشور فرانسه بلکه از رئیسجمهور آن است.»
او در ادامه گفته بود: «نامگذاری خیابان نوفل لوشاتو ریشه در اتفاقات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در تاریخ انقلاب اسلامی دارد و نباید از این ظرفیتها دور شویم.»
روحالله خمینی پس از اخراج از عراق و تا پیش از آمدن به ایران، مدتی در نوفل لوشاتو در حاشیه پاریس زندگی میکرد.
دانشمند هستهای یا استاد موسیقی؟
در فروردین ۹۸ شورای شهر تهران تصویب کرد که خیابانی در پایتخت تهران به نام محمدرضا شجریان استاد آواز سنتی ایرانی نامگذاری شود.
این تغییر نام که به درخواست اکثریت مطلق اعضای شورای وقت شهر تهران بود، سرآغاز تنشی شد که اجرای آن حدود دو سال به درازا کشید و پس از نامگذاری هم با اعتراضاتی روبرو شد.
آقای شجریان در ناآرامیهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در کنار معترضانی ایستاد که محمود احمدینژاد، رئیس جمهور سابق ایران، آنها را «خس و خاشاک» خواند. همزمان با این اعتراضات آقای شجریان ترانهای به نام «تفنگت را زمین بگذار» در حمایت از معترضان خواند و از حکومت جمهوری اسلامی خواست با معترضان با خشونت رفتار نکند و به آنها شلیک نکند.
پس از این اعتراضات، آقای شجریان دیگر نتوانست در داخل ایران کنسرت موسیقی برگزار کند و مراسم تشییع جنازه او در سال ۱۳۹۹هم با محدودیتهایی همراه بود.
اما پس از نامگذاری آن خیابان هم، شماری از معترضان با تجمع در آن، به طور نمادین نام آن را به محسن فخریزاده تغییر دادند که با واکنش منفی خانواده او روبرو شد و آنها با انتشار بیانیهای اعلام کردند: «آقای فخریزاده خود به هنر و موسیقی اصیل ایرانی علاقهمند بود.»
پس ازاین اتفاقات فرمانداری تهران در واکنش گفت که هم نامگذاری خیابانی به نام شجریان غیرقانونی بوده و هم اقدام اخیر در تغییر آن.
در آن زمان فرماندار تهران گفت: «تا مصوبهای نیاید و ما آن را تایید و اعلام نکنیم، اقدام در این زمینه قانونی نیست. شهرداری خلاف قانون تابلو را نصب کرده است.»
محسن فخریزاده، از چهرههای کلیدی برنامه هستهای ایران، در سال ۱۳۹۹ در شهر آبسرد دماوند ترور شد.