

دارند نه نشان







اسمش «موسی» است. کارگری که در محوطه شرکت سینا در اسکله رجایی کار میکند. او به «ایرانوایر» میگوید: «خیلیها گم شدند. خیلی از همکاران من که اسمشان هیچ جا ثبتنشده، چون اغلبشان کارگرهای مهاجر و بی شناسنامه بودند که برای درآوردن یکلقمهنان با هر شرایطی که بود کار میکردند. از کی بگم؟ از قادر و سعید یا از جاسم و حمیدرضا؟ هیچکدام حتی لنگهکفشی ندارند.»
موسی میگوید معجزه است که او زنده مانده: «نیم ساعت قبل از انفجار برادرم زنگ زد و گفت حال پدرم بههمخورده و دارند میبرندش بیمارستان. سریع مرخصی ساعتی گرفتم. خیلی هم سخت اجازه دادند، چون موقع بارگیری بود ولی چون نزدیک ساعت ناهار بود سرکارگر اجازه داد به شرطی که تا بعد از ساعت ناهار برگردم.»
موسی اصالتاً اهل خورموج است. او میگوید بیشتر همکارانش از روستاهای اطراف بندرعباس و خیلیها هم از استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان بودند: «بیشتر اهالی شیرآباد و لوتک و روستاهای سراوان و سرباز. کارگرانی که حتی جا و مکانی برای ماندن نداشتند در گرمای این بندر در محوطه و اطراف اسکله میخوابیدند یا در «ایست کار» چندساعتی اگر جا بود استراحت میکردند. نه اینکه کسی را نداشته باشند. ولی کی به آنها جواب میدهد؟ خانواده بعضیهایشان حتی نمیدانند او کجا کار میکرده. جزو آمار ثبتشده اسکله نیستند. چیزی هم از آنها پیدا نشده. خانوادههای چند نفرشان آمدند و دستخالی برگشتند.»
«ایستکار» مکانی است برای استراحت کارگران روزمزد.
بغض موسی میشکند و میگوید نمیتواند بیش از این درباره آنها حرف بزند.
آمارهای رسانههای حکومتی میگوید در فاجعه انفجار اسکله رجایی بیش از ۷۰ نفر جان خود را ازدستدادهاند، این آمار شمار مفقودشدگان را ۲۲ نفر اعلام میکند اما بنابر ادعای منابع محلی و شواهدی که از محل انفجار وجود دارد، تعداد کارگران روزمزدی که روزانه برای بارگیری و تخلیه در شرکتهای «سینا» و «بتا» و سولههای دیگر مشغول به کار بودند بسیار زیاد است. مرگ غمبار این گروه از کارگران را بهسختی میشود ثابت کرد؛ چنانکه در حادثه مرگبار فروریختن متروپل اثبات حضور و وجودشان ممکن نشد و بسیاریشان در پارکینگ آبگرفته متروپل ماندند و هرگز بیرون آورده نشدند.
«اسماعیل حاجیزاده» دبیر اجرایی خانه کارگر استان هرمزگان نیز در گفتگو با «ایلنا» نامشخص بودن آمار کارگران کشته و مفقودشده روزمزد در فاجعه اسکله رجایی را تایید کرده و گفته است: «مشخص نیست واقعا کارگران روزمزد بلوچ و سیستانی که فوتشدهاند، چند نفر هستند. دیروز برای پیگیری این موضوع نشستی در اداره کار برگزار شد و مساله را دنبال کردیم؛ تعدادی از این کارگران ممکن است شناسنامه نداشته باشند اما موضوع این است که آنهایی که شناسنامه داشتند هم موقع حادثه همراهشان نبوده ضمن اینکه هویت کارگران روزمزد ثبت نمیشود و کارفرمای ثابتی ندارند. کار این کارگران بارگیری و تخلیه بوده و فهرستشان جایی نیست؛ تعدادی از مفقودان از اینها هستند.»
گمشدهها باید پیدا شوند
«یعنی چه که مقامات میگویند علت حادثه فقط یک سهلانگاری و عدم اظهاری بود که یک شرکت انجام داد. اسکله رجایی اینقدر بیدروپیکر است که یک شرکت عادی یک سری کانتینر وارد کند و مواد شیمیایی را بهعنوان مواد کمخطر اظهار کند و هیچ بازرسی یا مدرکی هم از او نخواهند؟ فکر میکنند با کی طرف هستند؟ شرکت سینا اسمورسم دارد، گمنام نیست که بگویند معلوم نیست مقصر کی است!»
اینها را «امین» (نام مستعار) میگوید. مرد جوانی که به گفته خودش چهار روز است روی آهن ذوبشده راه میرود از بس بیقرار است: «عزیزم، برادر بالابلند و مهربانم راننده لیفتراک بود. در محوطه شرکت سینا. میدانی شرکت سینا کدام است؟ ویدیوی انفجار را حتما دیدهای. سه تا سوله کنار هم که در لحظه انفجار پودر میشوند. برادر من در یکی از آن سولهها راننده لیفتراک بود. من هزار بار آن فیلم را دیدهام و هر بار با خودم تصور کردهام آن لحظه برادرم کجا بوده؟ چه میکرده؟»
امین میگوید: «چهار روز است اطراف اسکلهایم. مادرم عکس دامادی برادرم را دستش گرفته و از همه سراغ میگیرد. بیمارستانها را دانه به دانه گشتیم. پزشکی قانونی هم هیچ جوابی نمیدهد. مقامات میگویند اگر برادرت بین زخمیها و زندهها نیست خدا بیامرزدش. آزمایش «دی.ان.ای» دادیم ولی از بین پیکرهایی که قابلتشخیص نیستند هیچکدام برادر من نبود. این چشمانتظاری ما را میکشد. خیلی آسان است بگویند خدا بیامرزد…»
او به تلاش انسانی و همهجانبه نیروهای امدادی اشاره میکند: «دستبوسشان هستیم. ما میدانیم که آنها همه تلاششان را میکنند اما مصیبت بزرگ است. صدها نفر راننده ماشین سنگین و لیفتراک و کارگر در لحظه انفجار برای تخلیه و بارگیری توی محوطه بودند. یک دنیا و کارمند و کارگر ترخیصکار و عابر پیاده در حال آمدورفت بودند. گروههای امداد و نجات فقط زنده و مردهها را از آوار شرکت «خزر قشم» بیرون کشیدند. این آماری که از کشته و مفقود دادند هم مال شرکتهایی است که از محل اصلی انفجار فاصله داشتند. بقایای شرکت سینا تا دیروز اصلا دستنخورده و نزدیکش نشده بودند از بس داغ بود. حالا شاید از امروز به بعد خبری از برادرم بشود. شما هم دعا کنید.»
یک منبع آگاه در دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس هم از محدودیتهای اطلاعرسانی اعمالشده به «ایرانوایر» میگوید: «دستور اکید به وزارت بهداشت و تمام سازمانهای وابسته دادهاند که از انتشار هرگونه آمار درباره تعداد مجروحان و فوتیها و باقی خسارات جانی انفجار اسکله خودداری کنند برای همین هم تعداد کشتهها از ۷۰ بالاتر نرفته. از این ۷۰ نفر فقط ۱۹ نفر هویتشان مشخصشده است. هنوز هم بیرون بیمارستان محمدی صدها نفر هستند که دنبال گمشدههایشان میگردند.»
چهار روز گذشت و آتش خاموش نشد
یکی از شهروندان بندرعباس که خواهر همسرش در فهرست مفقودشدگان است به «ایرانوایر» میگوید: «خواهر همسرم کارمند شرکت سینا بود. فقط او نیست. دخترهای زیادی گمشدهاند. هم کارگر زن در اسکله داشتیم هم در کادر اداری گمرک کلی زن شاغل وجود داشت. چند نفر را بین زخمیها پیدا کردند. چندتایی هم در میان کشتهشدهها بودند اما از خواهر همسرم و خیلیهای دیگر هیچ نشانی نیست. دیگر امیدی نداریم که زنده باشد منتظر پیدا کردن زنجیر، انگشتر یا هر نشانی هستیم که فقط بشود او را شناخت.»
او میگوید حال روحی همسر و خانواده همسرش بسیار نابسامان است: «من و برادر همسرم شبانهروز کنار اسکلهایم. هنوز هم اطراف شرکت سینا را از ۳۰۰ متری آب میپاشند که بشود نزدیک شد. چون محل کار خواهر همسرم در مدار انفجار بود میدانیم که نباید امیدوار باشیم. شدت انفجار مثل این بود که همزمان ۱۰۰ تا موشک به یک نقطه زده باشند. آنجا را ندیدیم ولی فیلمها نشان میدهد پر است از آهنپاره، کانتینر و ماشینهای ترکیده. همهچیز سوخته و پودر شده.»
مورد عجیب اسماعیل تاجیکی
روز ۹اردیبهشت۱۴۰۴ یک منبع آگاه خبر داد پیکر کارمند مفقودشده اسکله شهید رجایی به نام «اسماعیل تاجیکی» با آزمایش دیانای تشخیص دادهشده و او هم یکی از قربانیان فاجعه انفجار است.
امروز چهارشنبه۱۰اردیبهشت اکبر تاجیکی برادر این جوان خبر پیدا شدن پیکر برادرش را تایید کرد و گفت: «پیکر بیجان برادرم اسماعیل را در حالی پیداکردهاند که پس از کمک به مجروحان حادثه انفجار، در زمان بازگشت بین دو کانتینر پارک شده در اسکله گیر افتاده و به دلیل انفجارهای بعدی جان خود را ازدستداده است.»
اسماعیل تاجیکی متولد ۱۳۷۵ کارمند اسکله شهید رجایی بندرعباس متاهل و در انتظار به دنیا آمدن فرزندش بود. برادر این مرد جوان پیشتر تایید کرده بود که او پس از انفجار «زنده و در حال کمکرسانی به مجروحان دیگر» رویت شده است اما بعد تلفنش از دسترس خارج شده و خبری از او نیست.
سید جواد میرهادی روز چهارشنبه ۱۰اردیبهشت۱۴۰۴در چهارمین روز پس از فاجعه اعلام کرد که جستجو برای مفقودان از امروز با حضور ۵۰ گروه امدادی آغازشده است. او گفته است خانوادهها برای تشخیص هویت اجساد شناسایی نشده به اداره کل پزشکی قانونی هرمزگان مراجعه کنند. مراجعهای که برای بعضی از چشمانتظاران اسکله بینتیجه است.
از: ایران وایر