
روز چهاردهم اردیبهشت۱۴۰۴، «ایرانوایر» مطلع شد که پدر «دنیا حسینی»، زن جوانی که ۲۹بهمن۱۴۰۳ با ضربات متعدد چاقو و تنها به دلیل درخواست طلاق، دخترش را کاردآجین کرده بود، بعد از حدود سه ماه حبس از زندان آزادشده است.
بررسیهای ایرانوایر نشان میدهد علاوه بر پدر دنیا حسینی، مادر او هم در این اقدام با همسرش همدست بوده و روز حادثه به پدر دنیا گفته «دنیا در خانه تنهاست من هم بیرون میروم تا تو کار را تمام کنی.»
این گزارش درباره عاقبت عامل قتل در چند پرونده تکاندهنده ناموسی است که قربانیانش زنان جوان، دختران زیر ۱۸ سال و کوییرها هستند.
***
غزل (مونا) حیدری؛ قاتل با رضایت پدر مونا آزاد شد
۱۲مرداد۱۴۰۲، ایرانوایر مطلع شد که «حیدر حیدری»، پسرعمو، برادرشوهر و همدست قاتل «غزل (مونا) حیدری» به زندگی خود پایان داده است.
در ابتدا گفته شد که این نوجوان ۱۵ ساله «به خاطر عذاب وجدان و از یاد نبردن چهره مونا در هنگام مرگ» خود را حلقآویز کرده و جانباخته است اما خواهر حیدر حیدری تاکید کرده است که علت این اقدام، «بحثوجدل برادرش با پدرش» بوده است. پدر سجاد و حیدر یعنی عموی مونا یکی دیگر از عوامل بازگرداندن او به قتلگاه بود.
غزل حیدری، زن جوان اهل اهواز در بهمن۱۴۰۰ به دست پسرعمو و همسرش «سجاد حیدری» سربریده شد. حیدر حیدری برادرشوهر ۱۵ ساله مونا که نامش بهعنوان متهم ردیف دوم در پرونده مطرح شد در زمان مشارکت در قتل تنها ۱۳ سال داشت و با رضایت اولیای دم، از جنبه عمومی جرم به ۴۵ ماه حبس تعزیری از باب معاونت در قتل عمدی محکوم شد.
سجاد حیدری متهم ردیف اول هم به اتهام مباشرت در قتل عمد به تحمل ۷ سال و نیم حبس تعزیری و از حیث جنبه عمومی ایراد ضربوجرح عمدی به ۸ ماه حبس محکوم شد.
خرداد ۱۴۰۱ سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد که اساسا خانواده مونا حیدری در این پرونده «مطالبه قصاص» نداشتند. این در حالی است که جواد حیدری، پدر غزل، پیشازاین گفته بود که «رضایت نمیدهد» و از سجاد، برادرزاده خود و همسر غزل «شکایت» کرده است.
یک منبع نزدیک به خانواده مونا حیدری به ایرانوایر گفته است که سجاد حیدری، مدت کوتاهی پس از اجرای حکم با رضایت اولیای دم یعنی پدر مونا از زندان آزادشده و مدتی بعد هم با دختر جوان دیگری در فامیل ازدواجکرده است.
فاطمه بریهی (برحی)؛ خانوادهای که از هم پاشید
نیمهشب ۲۵خرداد۱۳۹۹، «حبیب بریهی (برحی)»، جوان ۲۳ ساله ساکن منطقه ولیعصر آبادان به کلانتری شماره ۱۱ این شهر مراجعه کرد. او اعتراف کرد که دخترعموی ۱۹ سالهاش را که یک سال قبل به عقد او درآمده و دو روز پس از عقد فرار کرده بود، کشته است. آلت قتاله چاقوی خونآلودی بود که همان شب به کلانتری تحویل داده شد.
ماموران پیکر «فاطمه برحی» را در حالی یافتند که گلویش به شکل بیرحمانهای بریدهشده بود. در تحقیقات اولیه و با توجه به جراحتهای پیکر فاطمه اعلام شد که حبیب بهاحتمال بسیار زیاد همدستانی داشته اما شاهدی بر این ادعا وجود نداشت.
بررسیهای ایرانوایر نشان میدهد حبیب برحی قاتل فاطمه، مردادماه ۱۳۹۹ و تنها سه ماه پس از ارتکاب به آن قتل فجیع با قرار وثیقه آزاد شد و بلافاصله با دختر دیگری در طایفه ازدواج کرد.
خواهر بزرگتر فاطمه که همسر پسرعموی دیگرش یعنی برادر حبیب است از ابتدا تحت خشونت خانگی وحشتناک بود و علت امتناع فاطمه از رفتن به خانه حبیب هم همین بود. او به همین دلیل با کمک مادرش فرار کرد و به مشهد رفت تا کار کند و بتواند خودش را نجات دهد.
یک منبع مطلع به ایرانوایر میگوید: «خواهر فاطمه همچنان در خانه قاتل زندگی میکند. هنوز هم با تن کبود و هزار سرزنش به خاطر فرزندانش صدایش درنمیآید. تنها همدمش که فاطمه بود، هم از دست داد.»
بر اساس گزارشهایی که به ایرانوایر رسیده برادر فاطمه سالها پیش در یک دعوای جمعی با مشارکت همین پسرعموها به اتهام قتل به زندان افتاد و زیر حکم اعدام بود: «خانواده حبیب بعد از فرار فاطمه به پدرش گفته بودند اگر دریافتن فاطمه کمکشان کند، رضایت خانواده مقتول را میگیرند تا پسرشان اعدام نشود؛ اما بعد فاطمه را کشتند رضایت هم نگرفتند و برادر فاطمه هم اعدام شد.»
پدر فاطمه که با ترفندهای بسیار او را به خانه برگردانده و درنهایت با مماشات و سکوت او را قربانی کرده بود چند ماه بعد از اعدام پسرش در زندان درحالیکه به مزار فاطمه رفته بود براثر سکته قلبی درگذشت.
قتل ناموسی در این خانواده پیشازاین نیز رخداده است. عمه فاطمه که سالها پیش به علت زندانی شدن همسرش در ارتباط با جرایم مواد مخدر درخواست طلاق داده بود با تبانی برادران و خانواده همسرش به قتل رسیده بود صرفا به این دلیل که درخواست طلاق «آبروی» خانواده را به خطر انداخته بود.
آزادی بعد از قتل فرزند؛ او فقط یک ماه در زندان ماند
ایرانوایر مطلع شده است که یک جوان ۲۳ ساله «کوییر» به نام «آرمین قلمچی» اهل و ساکن شهر زنجان با ضربات متعدد چاقوی پدرش به قتل رسیده تنها به دلیل اینکه پدر سبک زندگی او را «خلافشان خانواده» میدانسته است.
یکی از نزدیکان این جوان به ایرانوایر میگوید: «آرمین خوشرو و مهربان و بسیار مؤدب بود. توی بازار در مغازه پدرش کار میکرد یکشب ناغافل زنگ زدند که آرمین را توی ماشینش با شش ضربه چاقو کشتهاند. مراسم ختم برگزار شد و گذشت اما مدتی بعد پدرش را به اتهام قتل گرفتند و او هم اعتراف کرد.»
این منبع آگاه تایید کرده است که «خانواده آرمین بارها از پدرش شنیده بودند که این پسر آبروی من را با کارهایش برده. پدرش جلوی اعضای خانواده بارها آرزو کرده بود آرمین بمیرد یا خودش را بکشد فقط به خاطر اینکه کوییر بود. خانواده بسیار سرشناس و ثروتمندی هم دارد. پدرش کلا یک ماه هم در زندان نماند. هرچند خانواده با پدرش قطع رابطه کردند اما او دارد زندگی میکند بدون اینکه حتی پشیمان باشد.»
رومینا اشرفی؛ سلب حضانت و نه سال زندان برای پدرش
روزنامه شرق در گزارشی که سهشنبه ۱۹بهمن۱۴۰۰ به نقل از وکیل پرونده رومینا اشرفی خبر داد که سرانجام توانسته از پدر برای پسر کوچک خانواده، سلب حضانت کند. «امیرمحمد اشرفی» برادر رومینا در زمان به قتل رسیدن خواهرش تنها شش سال داشت و منابع نزدیک به خانواده گفته بودند هنگام وقوع قتل فجیع خواهرش توسط پدر، در کنار او به خوابرفته بود.
پدر رومینا اشرفی بهرغم اینکه اعتراف کرد پیش از اقدام به قتل با یک وکیل درباره مجازات خود مشورت کرده است تنها به نه سال حبس محکوم شد؛ مجازاتی که شاید سنگینترین مجازات صادرشده برای یک قتل ناموسی باشد. در موارد متعددی از این قتلها، مرتکبان عموما بعد از مدت کوتاهی زندان با وثیقه یا با رضایت از زندان آزاد میشوند.
رومینا اشرفی۱خرداد۱۳۹۸ در تالش به خاطر فرار با پسری جوان، توسط پدرش با داس و در خواب کشته شد. قتل او بازتابهای فراوانی در شبکههای اجتماعی به همراه داشت و بهشدت افکار عمومی را متاثر کرد.
چرا حکومت مجازات قتلهای ناموسی را بازنگری نمیکند؟
بازدارنده نبودن مجازات و ناکارآمدی قوانین ایران در مواجهه با قتلهای ناموسی باعث شده قتلهای ناموسی و همینطور فرزند کشی در ایران به شکل فزایندهای افزایش پیدا کند. چرا جامعه ایران به چنین خشونت تام و تمامی روی آورده است؟
«مرضیه محبی» وکیل دادگستری در پاسخ به این پرسش میگوید: «قتل ناموسی، مقولهای در چارچوب مناسبات سلطه، فرودست انگاری زنان، قدرتمندی مردان و گفتمان مردسالاری حکومت جمهوری اسلامی است؛ بنابراین وقتی نظام سلطه، کشتن زنان به این شکل را رقم میزند همین نظام حاکم مقدمات فرار عاملان و قاتلان را هم ممکن میکند.»
به گفته مرضیه محبی «اولیای دم زنان کشتهشده در قتلهای ناموسی اگر خود قاتل نباشند، توانایی مقاومت در برابر قاتل و نظامی که درواقع حامی قاتل است را ندارند.»
او به ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی اشاره میکند. بر اساس این مادهقانونی «پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد، قصاص نمیشود و تنها به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد.»
مرضیه محبی با تاکید بر اینکه قصاص هم مجازاتی خلاف کرامت انسانی است بهعنوان مصداق به قتلی شبیه به آنچه در مورد دنیا حسینی رخ داد اشاره میکند: «فرض کنید زنی به دست پدرش کشته میشود. ولی دم کیست؟ مادرش. مادر کجاست؟ در خانه قاتل و سر سفره قاتل نشسته است. عمو و پدربزرگ و دایی روی این زن فشار میآورند چطور میتواند برابر آنها بایستند و بگوید مثلا همسر من را قصاص کنید؟ تازه این در شرایطی است که ولی دم خودش همدست قاتل نباشد.»
این وکیل دادگستری میگوید در مورد قتل زنان به دست همسران هم موضوع اتهامات انتسابی به زنان ازجمله خیانت و رابطه خارج از ازدواج موجب میشود اولیای دم در سکوت از ماجرا بگذرند: «وقتی مناسبات سلطه بدن زن را منبع و بستر تولید گناه میداند و القا میکند زنی که مثلا خیانت کرده مستحق مرگ است اصلا اجازه نمیدهد پدر یا برادرزن کشتهشده خواهان مجازات قایل شود.»
مرضیه محبی بر این باور است که حاکمیت جمهوری اسلامی با سهلانگاری در رسیدگی به این نوع قتلها بهویژه در سالهای اخیر که آمارشان اینچنین افزایشیافته «نقش معاونت در این نوع قتلها» را برعهدهگرفته است: «چرا من چنین چیزی میگویم؟ چون نهتنها در برابر بهروزرسانی قوانین مجازات مقاومت میکند که حتی درباره آنها در همین رسانههای خود یک کلمه حرف نمیزنند. دو نفر نمیآیند در صداوسیما بگویند آقایان زنان خودتان را نکشید، این کار بدی است؛ یعنی حتی در حد یک هشدار هم واکنش ندارند.»
از: ایران وایر