ایران وایر
ششمین روز از حمله اسراییل به ایران آغاز شده است. تهران زیر ضرب حملات بیامان اسراییلیهاست. پیشنهاد تخلیه تهران از سوی ارتش اسراییل و «دونالد ترامپ» رییس جمهوری ایالات متحده، مطرح شده است و بسیاری از شهروندان ساکن تهران به ناچار خانهها را ترک کردهاند. شهرهای مختلف ایران شاهد حملات جستهوگریخته به صنایع نظامی، زیربنایی و تاسیسات نظامی و هستهای که اغلب کنار خانههای مردم جاخوش کردهاند، بودهاند.
ساعت دو بامداد ۲۸خرداد۱۴۰۴ به وقت محلی تهران، صفحه ارتش اسراییل به فارسی، نقشه منطقه ۱۸ تهران، منطقه بزرگراه فتح که یک مکان صنعتی و مسکونی در جنوبغرب تهران است را منتشر کرده واز شهروندان خواسته که آنجا را تخلیه کنند.
ایالات متحده در حال تصمیمگیری درباره پیوستن به اسراییل در جنگ با جمهوری اسلامی است و ترامپ گفته که محل اختفای «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی را پیدا کردهاند. او خواهان تسلیم بیقید و شرط جمهوری اسلامی شده است و گفته نمیخواهد غیرنظامیان آسیب ببینند، با همه اینها اما، شهروندان بیپناه هنوز جان میبازند.
تصاویر و ویدیوهای منتشر شده از محلات مختلف تهران، نشان از بالا بودن شمار آسیبدیدگان دارد؛ مردمی که گناهی ندارند جز اینکه مراکز استراتژیک حکومت در کنار خانههایشان قدعلم کردهاند.
این گزارش درباره بعضی از آنهاست، آنهایی که میخواستند زندگی کنند، اما جنگ جانشان را گرفت.
***
سروناز، سارا، مجید، صابر و حدیث
«سروناز واعظزاده»، به گفته شرکت «یکتانت»، یکی از پلتفرمهای تبلیغات آنلاین در ایران، کارشناس «کسبوکار» در این شرکت بوده است. براساس اطلاعیهای که این شرکت صادر کرده، او در حملات اسراییل در منطقه سهروردی و در روز ۲۵خرداد۱۴۰۴ کشته شده است. در تصاویری که از سروناز منتشر شده، او در اماکن عمومی حجاب اجباری بر سر ندارد، موضوعی که بعد از اعتراضات «زن زندگی آزادی»، به یکی از روشهای مقاومت زنان و دختران ایرانی علیه قانون تبعیضآمیز حجاب اجباری تبدیل شده است.
«سارا جودت» هم دانشجوی ۲۲ساله عکاسی در دانشگاه «پارس»، یک دانشگاه خصوصی تخصصی در رشته معماری و هنر در تهران بود. در تمام تصاویر منتشر شده از او نیز، از حجاب اجباری خبری نیست.
آکادمی «آیولرن» که یک موسسه آموزش برنامهنویسی و هوش مصنوعی است در اطلاعیهای از کشته شدن یکی از اساتید خود به نام «مجید تجن جاری»، در حملات اسراییل به تهران خبر داده است. بر اساس این اطلاعیه، او روز جمعه ۲۳ خرداد۱۴۰۴ در محله مرزداران تهران و در اثر انفجار ساختمان روبهروی منزلش جراحات جدی برداشته و در بیمارستان جان باخته است.
خبرگزاری حکومتی «مهر»، او را «شهید نخبه» معرفی کرده و فهرستی از مدالها او در المپیادهای مختلف علمی را منتشر کرده است.
«مجید جواهری»، مهندس عمرانی که در پژوهشگاه علوم انسانی کار میکرد نیز سحرگاه ۲۳خرداد در اثر حملات ارتش اسراییل جان باخت. «الهه محمدی» در گزارشی در روزنامه «هممیهن» در گفتوگو با برادرزاده آقای جواهری درباره او نوشته است که او مدتی قبل خانهای در مجتمع ارکیده ستارخان خریده بوده و چون یک مقام هستهای در ساختمان آنها بوده، با موج انفجار، دیوار خانه کنده شده و آنها را به بیرون پرتاب کرده است. همسر مجید، «مهری» را یک درخت نجات داده است و او از معدود بازماندههای انفجار آن ساختمان است.
«صابر اکبری»، شهروند ساکن کرمانشاه نیز که گفته میشود پرستار بوده و هندبال بازی میکرده، روز جمعه در حملات اسراییل زخمی شده و نهایتا روز سه شنبه، ۲۷خرداد در بیمارستان جان باخته است.
«حدیث فخاری»، دیگر کشتهشده غیرنظامی حملات ارتش اسراییل است. کسیکه خانهاش، جایی که سرپناه خود و دختر خردسالش بوده، در اثر اصابت بقایای یک پهپاد تخریب و جان او و دخترش را میگیرد. «یغما فشخامی»، روزنامهنگار و از بازداشتیهای اعتراضات «زن زندگی آزادی» درباره او نوشته که در محله تهرانپارس تهران زندگی میکرده است. او کارمند تامین اجتماعی در غرب تهران بوده است.
سعید، فاطمه و حدیثه موسوی
«بیتا موسوی»، خبرنگار پیشکسوت فرهنگی روز یکشنبه ۲۵خرداد از جانباختن سه عضو خانوادهاش، برادر، همسر برادر و برادرزادهاش، در جریان حملات اسراییل به ایران خبر داد. سعید موسوی، ۶۵ ساله، فاطمه موسوی همسرش و فرزندشان حدیثه ۳۷ساله در منزلشان در خیابان «محبی» شریعتی تهران بودند که انفجار خانهشان را تخریب کرد. بیتا موسوی، ۲۷خرداد در صفحه اینستاگرامش نوشت که تنها پیکر حدیثه قابل شناسایی بوده و برای شناسایی بقایای پیکر برادر و همسر برادرش آزمایش ژنتیک انجام شده و منتظر اعلام نتیجه هستند. از خانواده ۴نفری سعید موسوی حالا فقط پسرشان «محمد»،۳۱ساله بازمانده است. او روز حادثه در محل کارش بود که همسایهها با او تماس گرفتند و از انفجار در محله گفتند.
مهرنوش، مرضیه، زهرا، محمدحسین، منصوره و متین
«مهرنوش حاجیحسینی»، مهماندار هواپیما بود و گفته میشود شامگاه ۲۴خرداد، یعنی در دومین روز جنگ، با انفجار یک ساختمان در نزدیکی محل سکونتش در محله نارمک در شهر تهران کشته شده است.
«مرضیه عسگری» و «زهرا برزگر»، فرزند ۳ سالهاش نیز از دیگر غیرنظامیان قربانی جنگ اسراییل و جمهوری اسلامی هستند. «علی شریفی زارچی»، استاد اخراجشده دانشگاه که در جریان اعتراضات از دانشجوهای معترض حمایت میکرد درباره خانم عسگری نوشته که او پزشک و فوق تخصص کودکان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده است.
«محمدحسین عزیزی»، پزشک و نویسنده بود. گفته میشود که او متخصص گوش و حلق و بینی بوده و در انفجار روز دوشنبه ۲۶خرداد در محدوده میدان «قدس» در شمال تهران، مفقود و بعد خبر کشته شدنش منتشر شده است. تصویری از چت یکی از اقوامش با خبرنگاران در ایران منتشر شده که نوشته شده شلوار جین کاغذی با پیراهن چهارخانه بر تن داشته است، موضوعی که نشان از جستجوی عزیزانش برای او دارد.
«علیرضا زینلی» و دو فرزند خردسالش «هیدا» و «آیدا» نیز از دیگر کشتهشدگان انفجارهای روز نخست جنگ هستند. فشخامی، روزنامهنگار، با انتشار تصویری از آنها نوشته که آنها در انفجار «منازل مسکونی» در تهران کشته شدند و مادر این دو طفل و همسر علیرضا زینلی در بیمارستان بستری است.
«تبسم پاک» هم زن ۴۵ سالهای بود که در حال رفتن به منزلش در خیابان «صابونچی» در خودروی شخصیاش کشته شد. روزنامه «هممیهن» در گزارشی در گفتوگوی با دخترعمه او نوشته که او روز یکشنبه ۲۵خرداد کشته شده است. به گفته خانواده، او ماشینش را در کوچه بغلی منزل پارک کرده بوده و احتمالا قصد پیاده شدن و رفتن به سوی منزل را داشته که در اثر ریختن آوار روی خودرویش کشته شده است. هممیهن نوشته که از روز یکشنبه تا سهشنبه، خانواده دنبال پیکر او میگشتهاند و نهایتا روز سهشنبه ۲۷خرداد، پیکر او را در پزشکی قانون کهریزک پیدا کردهاند. تصویری که روزنامه هممیهن از خانم پاک منتشر کرده، بدون حجاب اجباری است.
«متین صفاییان» هم بنا به گزارش خبرگزاری «میزان»، ۱۶ساله و اسکیتباز بوده است. تصاویری از او در حال اسکیتبازی منتشر شده است. در روزهای گذشته فدراسیونهای ورزشی در ایران اغلب کشتهشدگان غیرنظامی را عضو این فدراسیونها معرفی کردهاند. پیشتر یک منبع مطلع به ایرانوایر گفته بود که این بهدلیل یک بخشنامه محرمانه کمیته المپیک به فدراسیونهاست، به ایندلیل که هزینه حملات اسراییل را نزد جامعه ورزش جهانی بالا ببرد.
مردن و جنگیدن برای ضحاک؟
«هیچکس دوست ندارد برای ضحاک بحنگد یا بمیرد!»
این جملهای است که برادر یکی از معترضان بلوچ کشتهشده در روز هشتم مهر۱۴۰۱، موسوم به «جمعه خونین زاهدان» به ایرانوایر میگوید. صدایش از بغض می لرزد و میگوید: «حق مردم ما این نبود، نه در زاهدان و بلوچستان، نه در تهران! جمهوری اسلامی برای ما جز رنج، فقر و آوارگی و الانهم جنگ چیزی در پی نداشته است. ما بلوچها را مثل گوشت قربانی دم تفنگ دادند و حالا مردم تهران و بقیه شهرهای بزرگ را گوشت قربانی دم توپ کردهاند. مردم ایران اسیر این حکومتند.»
زاهدان تاکنون از بلای جنگ بهدور بوده، اما بر اساس آمارهای رسمی جمهوری اسلامی، تا پایان روز دوشنبه، ۲۶ خرداد۱۴۰۴، ۲۲۴ نفر در تهران و دهها شهر ایران کشته شدهاند. مقامات وزارت بهداشت جمهوری اسلامی میگویند ۹۰درصد آنها غیرنظامی بودهاند.
گزارشهای شاهدان عینی و شهروندان خبرنگارها هم حکایت از این دارد که در حملات روزهای دوشنبه و سهشنبه ۲۶ و ۲۷ خرداد، شمار غیرنظامیان مجروح و کشته شده، بیشتر از روزهای قبل بوده است.
صفهای طولانی بنزین، سهمیه بنزین ناچیز به شهروندان، نبودن بلیط اتوبوس و بسته شدن درگاه فروش بلیط قطار به شهروندان که البته گفته شده در شامگاه سهشنبه دوباره باز شده و ترافیک وحشتناک جادههای خروجی تهران، همه از عواملی بودهاند که بهنظر میرسد در کنار گستردهتر، شدیدتر و غیرهدفمندتر شدن حملات اسراییل، به کشته شدن شهروندان غیرنظامی بیشتری منجر شدهاند.
تنها در حمله روز دوشنبه به میدان قدس که ساعاتی بعد از آن اسراییل هشدار تخلیه منطقه ۳ تهران را داد، گزارشهای غیررسمی از کشته و زخمیشدن صدها نفر حکایت دارند.
یک شهروند ساکن شرق تهران، درباره وحشتی که صبح روز سهشنبه ۲۷خرداد۱۴۰۴ با آن چشم باز کرده به ایرانوایر میگوید: « منطقه نارمک و تهرانپارس را چند بار تابه حال کوبیدهاند. موشک از بالای سر ما رد شد و خورد به نارمک. وقتی میگویند تخلیه کنید، باید تخلیه کنیم. اما، هیچ امکاناتی برای تخلیه کردنمان نگذاشتند، نه بنزین داریم، نه پول، نه جایی که برویم با این جادههای وحشتناک. هر چه بود را موشک کردند و حالا هم که دارند همه را باد هوا میکنند.»
حالا روز ششم جنگ هم به نیمه رسیده است. خبرها از گوشهوکنار ایران، بهویژه تهران، قلب میلیونها ایرانی را در سرتاسر جهان به رنج آورده است. سوال همه این است که چه زمانی این جنگ تمام میشود؟